فعالیتهای بهائیان
از آغاز پیدایش آئین بهائی در قرن نوزدهم میلادی تا کنون، تعداد روزافزونی از افراد در آموزههای حضرت بهاءالله دیدگاه باورپذیری نسبت به ساختن جهانی بهتر یافتهاند.
زندگی بهائی
فرد بهائی حضرت بهاءالله را پیامآوری الهی میداند که در این زمان خواست و ارادۀ خداوند را برای نوع بشر آشکار ساختهاند و تعالیم ایشان را رهنمودهایی متناسب با نیازهای کنونی جهان یافته است. یک بهائی سایر ادیان بزرگ جهان را از جانب خداوند میداند و آنها را کاملاً محترم میشمارد. تلاش برای برابری میان زنان و مردان، ارزشمند شمردن زندگی خانوادگی، ترویج عدالت اجتماعی، خدمت به نوع بشر، آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان و نیز پیشرفت معنوی و فکری به منظور مشارکت در برقراری صلح و یگانگی نوع انسان از جنبههای ضروری و مهم زندگی بهائی بهشمار میروند.
پیشرفت معنوی فردی
از دیدگاه آئین بهائی، ماهیت انسان دارای دو جنبۀ مادی و معنوی است. حقیقت وجود انسان، روح او یا به بیان دیگر جنبۀ معنوی وجود اوست. زیرا جنبۀ مادی زندگی انسان با مرگ از بین میرود اما روح او تا ابد به رشد و ترقی ادامه خواهد داد. حضرت بهاءالله هدف اصلی زندگی بشر را شناخت خالقش و تلاش برای نزدیک شدن به او معرفی میکنند. همچنین بیان میدارند که همۀ انسانها برای اصلاح عالم و پیشبرد تمدنی همیشه در حال پیشرفت خلق شدهاند.
جامعهسازی
ساختن جهانی مرفه و برخوردار از یگانگی، عدالت و صلح آنگونه که حضرت بهاءالله آن را در آثار خود ترسیم نمودهاند، تنها از طریق پرداختن به رشد شخصی، بهبود زندگی فردی و تلاشهای پراکندۀ افراد هر قدر هم که متعهد و خیرخواه باشند صورت نخواهد گرفت.
پرورش کودکان و نوجوانان
کودکان، امید و ضامن آیندهاند و به همین جهت در دارایی یک جامعه، گرانبهاترین گنجینه به شمار میروند. کودکان حامل بذرهایی هستند که خصوصیات جامعۀ فردا را دربردارند. ساختن جامعهای بر پایۀ اصل یگانگیِ نوع بشر، نیازمند بکارگیری اصولی همچون عدالت، محبت، امانت، صداقت و بردباری در روابط اعضای آن میباشد. بنابراین، باید این اصول در جامعه، درک و به نسل آینده منتقل شوند. بدینترتیب هیچ تلاشی برای بهبود جامعه نمیتواند آموزش اخلاقی و معنوی کودکان و نوجوانان را نادیده بگیرد.
نقش جوانان
جوانان در سراسر تاریخ آئین بهائی نقشی اساسی ایفا کردهاند. حضرت باب هنگامی که فقط بیست و پنج سال داشتند، رسالت خود را اعلام نمودند و بسیاری از پیروان برجستۀ ایشان در اوج جوانی آئین جدید را پذیرفتند و در راه آن فداکاریهای بسیار نموند. در دوران حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء نیز جوانان همواره برای رساندن پیام آئین بهائی به دیگران و انتشار تعالیمش در صفِ اول قرار داشتهاند.
توانمندی خدمت
برای ساخت جوامعی فعال و از نظر مادی و معنوی پیشرفته، لازم است به طور پیوسته، تعداد هر چه بیشتری از افراد، آگاهانه و با اشتیاق به دنبال پرورش توانمندیهایشان باشند تا بتوانند در فرایند بهبود جامعۀ خود سهیم شوند. همچنین لازم است این افراد دربارۀ خصوصیات جامعهای که جهت ساختن آن تلاش میکنند، به مرور و در عمل، بینشی عمیق پیدا کنند.
توانمندی موسسات
برای ساختن جوامع محلی شکوفا و پویا، تنها افزایش تعداد افرادی که برای مشارکت در پیشرفت معنوی و اجتماعی جامعۀ خود قابلیتهایی کسب کرده باشند کافی نیست، بلکه لازم است موسساتی ایجاد و تقویت شوند که نیروی افراد مشتاق به خدمت را هدایت و متحد نمایند؛ موسساتی که در علمکرد خود اصل یگانگی نوع انسان و معتقدات زیربنایی آن را جلوهگر سازند.
مشارکت در پیشرفت اجتماع
آثار بهائی پیروان این آئین را به مشارکت فعالانه در زمینههای بیشماری از زندگی فرا میخواند. بهائیان در سراسر عالم، هم به صورت فردی و هم جمعی، میکوشند تا در حیات اجتماع مشارکت کنند، با تعداد فزایندهای از جنبشها، سازمانها، گروهها و افراد همکاری نمایند، دوشادوش آنان در پیشرفت مادی و معنوی جوامع بکوشند و در اقدامات مشترکی سهیم باشند که یگانگی، اتحاد و رفاه عالم انسانی را ترویج میدهند و به همبستگی جهانی کمک میکنند.
تاریخ مختصر جامعۀ بهائی ایران
آئین بابی و بهائی هر دو از ایران برخاستند و این سرزمین بستر بسیاری از وقایع تاریخی مهم و اساسی این دو دیانت بوده است.
مشارکت در پیشرفت ایران
تغییرات و تحولاتی که آثار حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء و هدایتها و تشویقهایشان در سالهای آغازین تاریخ آئین بهائی در بهائیان ایران ایجاد کرد نه تنها به انتشار و گسترش این جامعه منجر شد بلکه در بهائیان وجدان حیات اجتماعی بیدار نمود که نتیجهاش از یک سو تلاش برای بهبود زندگی فردی هم از نظر مادی و هم معنوی و از سوی دیگر مشارکت در ایجاد اجتماعی پیشرو مبتنی بر اصول انسانی و اخلاقی و برخوردار از پیشرفتهای علمی و مادی بود.
تأسیس مدارس
دیانت بهائی تعلیم و تربیت را یکی از عوامل اصلی در ترقی فرد و بهبود شرایط اجتماعی میداند، آموزش و پرورش را مسئلهای عمومی و اجباری میشمارد و انسان ها را همچون گنجینههایی از جواهر با ارزش میبیند که تنها با تعلیم و تربیت استعدادها و تواناییهای آنها نمایان میشود.