بحثی پیرامون جهان بینی بهائی از منظر شوقی ربانی(قسمت اول)

قسمت اول- شرح کوتاه حیات و اقدامات
بهروز ثابت

حضرت شوقی ربانی که بهائیان ایشان را حضرت ولی امرالله نیز می نامند، مقامی مخصوص در دیانت بهائی دارند. ایشان نوه حضرت عبدالبهاء بودند و پس از درگذشت آن حضرت مطابق سند وصیتنامه حضرت عبدالبهاء که به الواح وصایا موسوم است به جانشینی ایشان برگزیده شدند و به مدت 36 سال رهبری جامعه بهائی را برعهده گرفتند. حضرت شوقی ربانی در رأس دیانت بهائی و به عنوان مُبیّن آثار مقدسه این دیانت، جامعه و مؤسسات بهائی را چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی هدایت کردند و جهان بینی و تفکر بهائی را در قالبی بدیع تعمیم بخشیدند. در این سلسله گفتارها چند موضوع کلی مورد مطالعه و بررسی ما قرار خواهند گرفت.

ادامه مطلب

بحثی پیرامون جهان بینی بهائی از منظر شوقی ربانی (قسمت دوم) بهروز ثابت

زندگانی و مقام حضرت شوقی ربانی همانند سایر شخصیت های تاریخی و مذهبی دارای ابعاد متعدد است و با بافت فکری و اجتماعی و فرهنگی دو قرن گذشته و تمامیت جریانهائی که جامعه بهائی را از درون و بیرون متأثر ساخت در هم آمیخته است. ایشان یک شخصیت مذهبی و یا یک متفکر اجتماعی به معنای محدود و سنتی آن نبود. یک نظر کوتاه به حیاتشان روشن می سازد که ایشان مختصات رهبری اخلاقی و تربیتی را با رهبری اداری و سازمانی در هم آمیخته و به عنوان یک متفکر جهان بین دیدگاه روحانی را با اندیشه اجتماعی پیوند می زند و با نگاهی به گذشته و فلسفه تاریخ به آینده نگری می پردازد. لذا در معرفی حضرت شوقی ربانی نمی توان به روش سنّتی یک بعدی اکتفا کرد. این روش، جامعه و فرهنگ را دارای لایه های مجزا و گسسته می پندارد و در معرفی هر شخصیت او را به یکی از این اجزاء و لایه ها منتسب می سازد و در راستای مختصات آن لایه به بررسی خطی افکار او می پردازد. اما افکار حضرت شوقی ربانی را نمی توان به یک لایه خاص اجتماعی و فرهنگی محدود کرد. در تفکر ایشان، ابعاد مادی و اجتماعی و روحانی جامعه و فرهنگ به یکدیگر پیوند می خورند و افق های یک جهان بینی جامع و فراگیر برای تحول فرد و اجتماع ترسیم می گردد. اینجاست که درک مقام و آثار حضرت شوقی ربانی نیازمند تفکری ادغام کننده است که ذهنیت معاصر و واقعیت اجتماعی و نظام ارزشها را در قالب روابط ضروریه شان در یک بینش و شناخت کلی و به هم پیوسته جای دهد.

ادامه مطلب

بحثی پیرامون جهان بینی بهائی از منظر شوقی ربانی (قسمت سوم) بهروز ثابت

فلسفه تاریخ

آگاهی به رویدادها و وقایع گذشته همواره بخش مهمی از دانش انسان و تلاش او به جهت شناخت خود و موقعیتش در جهان بوده است. انسان به صورت طبیعی مایل است بداند در گذشته چه اتفاق افتاده و چه وقایعی دست بدست هم داده تا امروز پدیدار گشته و نیز تا چه حد گذشته در پی ریزی ساختار آینده مؤثر می باشد. انسان نتیجه و دستاورد گذشته خود است. همانطور که یک فرد بدون گذشته اش، بدون تجربیاتش، و بدون حاصل جمع آگاهی هایش که در حافظه ضبط شده اند قادر نیست از انسجام و استقلال شخصیت برخوردار باشد نوع انسان نیز بدون گذشته و تاریخش قادر نخواهد بود که جوهر انسانیتش را حفظ کند و فرهنگ و تمدن را پایه ریزد. پس تاریخ تنها یک سلسله وقایع پراکنده نیست که در گذشته ای دور و بی ارتباط با حال امروز ما رخ داده باشند. ما نیازمند درک عمیقتری از تاریخ هستیم. در معنای وسیعش، تاریخ عبارتست از آگاهی به گذشته به جهت یافتن نمودهای کلی که روابط ضروریه انسان و محیطش را سازمان داده اند و تعمیم آن آگاهی ها به آینده. چنین درک تاریخی لازمه شناخت انسان از خود و آینده اش می باشد.

ادامه مطلب

بحثی پیرامون جهان بینی بهائی از منظر شوقی ربانی (قسمت چهارم) بهروز ثابت

نظم نوین جهانی

حضرت باب پیامبر شهید و مبشر آئین بهائی به نظم بهاء الله اشاره می فرمایند و حضرت بهاء الله در آثار خود از جمله کتاب اقدس ظهور نظمی بدیع را در عالم اعلام میدارند . حضرت شوقی ربانی به عنوان مبین آثار، این نظم را با مختصات تکامل اجتماعی پیوند زده اشاره می فرمایند که ظهور حضرت بهاء الله نظمی جدید را در عالم باعث گشته که چون مطابق مقتضیات تکامل ارگانیک رشد کند و به مرحله بلوغ رسد زمینه را برای ایجاد یک تمدن جهانی فراهم میسازد . این نظم مرکب از دو جریان است: یکی جریان سازنده و الفت دهنده و دیگری مخرب و متلاشی کننده . جریان مخرب معطوف به ارزشهای عقب افتاده است که از اجابت مقتضیات عصر جدید باز مانده و انظمه کهن را دچار عدم تعادل و پریشانی ساخته . جریان سازنده و الفت دهنده وابسته به ارزشهای جدید است که به سوی آینده معطوف و هدف آن ترکیب اجزاء مرکبه یک اتحادیه جهانی است . حضرت شوقی ربانی اشاره می فرمایند نظمی که حضرت باب در شهر شیراز بشارت آن را داده بودند )خوشا بحال کسی که ناظر به نظم بهاء الله گردد (با تجلیات وحی بر قلب منیر حضرت بهاء الله در زندان سیاهچال طهران –جائی که در کند و زنجیر محبوس شده بودند –متولد شد و به مرور در حقائق کائنات سریان و نفوذ نمود . این نظم بدیع که اساسش آسمانی و وسعتش جهانگیر است بشارت وحدت نوع بشرو صلح جهانی و ظهور تمدن روحانی آینده را می دهد. ادعای فهم جمیع اجزاء این نقشه عظیم الهی حتی از طرف پیروان و مؤمنین حضرت بهاء الله وهم و خیال است. در این نوشته اصول اساسی این نظم آن چنان که در تبینات حضرت شوقی ربانی آمده توضیح داده خواهد شد.

ادامه مطلب

بحثی پیرامون جهان بینی بهائی از منظر شوقی ربانی (قسمت پنجم)

بهروز ثابت
بحران نظم کهن و خدایان دروغین

در ۱۹۳۱ شوقی ربانی در توقیعی خطاب به بهائیان غرب تحت عنوان اهداف یک نظم نوین جهانی دنیا را دنیائی خسته از جنگ توصیف می فرمایند . در آن سالها جهان تازه از خرابه های جنگ اول جهانی برخاسته و تلاشهایش به جهت تشکیل جامعه ملل برای حفظ امنیت بین المللی با تضاد و بحران روبرو شده بود. بحران اقتصادی که با سقوط بازار سهام در نیویورک آغاز و سپس تمام دنیای سرمایه داری را فرا گرفته بود دامنه اش به اروپا سرایت کرده و سپاه بیکاران در آن قاره رو به افزایش می رفت. سایه رکود اقتصادی بر سر همه ممالک عالم سنگینی می کرد.

ادامه مطلب

بحثی پیرامون جهان بینی بهائی از منظر شوقی ربانی (قسمت ششم)

بهروز ثابت
صلح و وحدت جهانی

یکی از خصوصیات نظم نوین از میان بردن جنگ و ایجاد امنیت جمعی است. نظم نوین جهانی نظمی است معطوف به ایجاد صلح بین المللی . طرح صلح از جنبه های پرفراز اندیشه بهائی است که در آثار حضرت بهاء الله به نحوی گسترده تأسیس شد و سپس در آثار و تبینیات حضرت عبدالبهاء و حضرت شوقی ربانی مورد بررسی دقیق قرار گرفت. تحقق صلح مثل هر پدیده ارگانیک جریانی است رو به تحول و رشد. تحقق صلح پایدار ایجاب می کند که هم سیستم ارزشها و هم مؤسسات سیاسی و اقتصادی دچار تحولات بنیادی گردند و فرهنگ صلح هم در اذهان ووجدان بشری و هم در نهادهای سیاسی و اقتصادی جایگزین فرهنگ ستیزه جوئی گردد.

ادامه مطلب

بحثی پیرامون جهان بینی بهائی از منظر شوقی ربانی (قسمت هفتم، آخر)

بهروز ثابت
رنج و بحران در تجدد و نوآوری اجتماعی

سئوال اینست که آیا تحولات پردامنه اجتماعی در طول تاریخ ، توانسته اند بدون تجربه رنج و بحران تحقق پیدا کنند؟ آیا مردم قادر بوده اند تغییر وتحول فکر وعادت وسنت را به راحتی بپذیرند ؟ آیا قبول یک روش نوین در حیات اجتماعی می تواند صرفاً از طریق روشهای آموزشی صورت گیرد ؟ این سئوالات همواره ذهن فلاسفه و متفکران ومتخصصان علوم اجتماعی را به خود مشغول داشته است . برای درک این مطلب می توان رابطه ای میان تجربه فردی و تجربه جمعی برقرار ساخت . لذا در اینجا با مطالعه مختصر مکانیسم رشد و تحول فردی در ارتباط با محیط اجتماعی سعی می کنیم مشخص سازیم چه روشهائی بحران های ناشی از تحول اجتماعی را به حداقل می رساند.

ادامه مطلب

ولى امر بهائى

2006-07-11

پس از درگذشت حضرت عبدالبـهاء در سال ۱۹۲۱ قيادت جامعه بـهائى بمرحله جديدى وارد شد يعنى از تمرکز در يک فرد واحد تغيير يافت و به نظم ادارى که بر اساس دو رکن ولايت امرالله و بيت العدل اعظم استوار بود منتقل گرديد.

ادامه مطلب