[This is the Persian translation of the letter of the NSA of the United States which is published in English here (http://wp.me/pcgF5-2DC). ]
دوست عزیز بهائی
نامه شما به تاریخ ۳۰ژوئیه ۲۰۱۵ که جویای نظر در زمینه بازتابهای حاصل از مقاله ای به قلم پروفسور مهرانگیز کار که در مجله اینترنتی روزآنلاین در پی نظرات ایشان به عنوان سخنگوی میهمان در همایش ایالت ویرجینیا منتشر شده بود را دریافت کردیم. جلسه مذکور در راستای بررسی زندگی طاهره (قرة العین) و پیشینه های تاریخی و اجتماعی کشف حجاب ایشان در بدشت برگزار شده بود. پروفسور کار، یکی از فعالان برجسته و شناختهشدۀ حقوق زنان، اصل عضویت انحصاری مردان در بیت العدل اعظم را تحت سئوالی مطرح نمود و افزود که اگر طاهره در دنیای امروز میزیست از عضویت بیت العدل محروم میماند؟
آنچه بسیار باعث شگفتی در تبادل نظر حاصل از این اظهار نظر بود، انتقادات سنگین برخی بهائیان علیه پروفسور کار بود. یکی از تعلیمات بنیادین آیین بهائی همانا نص پرهیز از نزاع و جدال است چنانکه میفرماید « نزاع و جدال را نهی فرمود نهياً عظيما فی الکتاب».
حضرت بهاءالله به پیروان خود امر کرده اند که نظرات دیگران را با دیده نکوهش آمیز نبینند. میفرمایند: «درکلمات احدی بدیده اعتراض ملاحظه منمائید.» و نیز از ایشان خوسته اند که اظهارات دیگران را با روح محبت و افق فکری باز بنگرند. حمله به دیگران و توبیخ آنان تخطی واضح از آموزه های حضرت بهاءالله میباشد.
مسئله تعجب آور دیگر آنستکه اظهار نظر فردی که بهائی نیست باعث شده تا عده ای از بهائیان اعتقادات آیین خود را زیر سوال برده و شروع به حدس و گمانه زنی های همراه با تخیل و حتی مضر در مورد علل عدم عضویت بانوان در بیت العدل اعظم الهی کنند.
همانگونه که بیت العدل اعظم الهی تشریح کرده است دستورالعمل عضویت انحصاری مردان در بیت العدل توسط حضرت بهاءالله صادر و مورد تایید معتبر نوشتاری حضرت عبدالبهاء و حضرت شوقی افندی قرار گرفته است. در حالی که هیچ توضیحی در مورد علل صدور این دستور داده نشده، به فرمود حضرت عبدالبهاء و امّا بيت العدل بنصوص قاطعة فی شريعة اللّه اختصّ بالرّجال حکمةً من عند اللّه و سيظهر هذه الحکمة کظهور الشّمس فی رابعة النّهار.
اینکه شخصی که مدافع توانمند و راسخ حقوق زنان باشد و قبول این تعلیم امر بهائی را مشکل بداند، نمیتواند شگفتی آور باشد. شایسته است که بهائیان به جای نکوهش این شخص به عقیدهٔ وی احترام گذاشته و توضیح دهند که این اصل را با توجه به ایمان خود میپذیرند.
احبا میتوانند از چنین موقعیتهایی برای توضیح تلاشهای خود در ترویج برابری حقوق زن و مرد در زندگی شخصی و اجتماعی استفاده کنند. در این راستا یک تمرین سالم همانا پرسیدن این سوالات از خود است که آیا تا چه حد این تعلیم بهائی را اجرا کرده ام؟
آیا ما پسران خود را طوری پرورش میدهیم که دختران را با خود برابر بدانند؟
آیا زنان و مردان شانه به شانهٔ یکدیگر در تمام امور زندگی فعال هستند؟
آیا زنان ما برای ورود به عرصه علم و صنعت یا تجارت و هنر به مساوات مردان مورد تشویق قرار میگیرند؟
آیا ما تمام تلاش خود را در جهت تسهیل آموزش و پرورش زنان انجام میدهیم تا توانایی های ایشان به عرصه شکوفایی برسند؟
آیا مردان بهائی به عنوان پرچمداران دفاع از حقوق زنان شناخته میشوند؟
واضح و مبرهن است که تنها با ایجاد جامعه ای که تجسم زنده برابری زنان و مردان میباشد میتوانیم تعهد صادقانه خود را به این اصل مهم اثبات کرده و نشان دهیم که عدم عضویت زنان در بیت العدل هیچ ارتباطی با اصل برابری زن و مرد ندارد.
در بررسی این موضوع دوستان تشویق شده اند که شرح زیر را که از طرف بیت العدل اعظم واصل گشته مورد غور و تفحص قرار دهند.
بنابراين احبّای الهی با تناقضی آشکار مواجهند. ما بهائیان توضیحی کاملاً قانعکننده برای یک ناظر منتقد نداريم ولکن با قبول حضرت بهاءالله به عنوان مظهر ظهور الهی و با پذيرش اصل «يفعل ما يشاء» بر اساس آگاهی حضرتشان از اوضاع جهان و مشکلات عالم بشريت، حکم آن حضرت را میپذیریم و به وعدۀ حضرت عبدالبهاء کماکان مطمئنّ هستيم که در موعد مقرّر درک واضح اين موضوع حاصل خواهد شد. در عين حال نمیتوانیم انتظار داشتهباشیم که بيانات صريح در آثار بهائی در مورد تساوی حقوق زن و مرد به دیگران به حدّ کافی اطمینان خواهد داد که ما به اين اصل وفادار و پایبند هستیم بلکه موظّفیم که تعهّد خود را با اعمال و با دستآوردهایمان نشان دهيم و بکوشیم تا تساوی حقوق زن و مرد را در جامعه بهائی و در اجتماع گسترده برقرار سازیم. افراد منصف مشارکت تعداد فزایندهای از زنان را در تشکيلات اداری بهائی، در پروژههای توسعۀ اجتماعی و اقتصادی و در تمام جوانب ديگر حیات جامعه شواهد وافری در این مورد خواهند یافت.
نکتۀ مهمّی را که بايد بخاطر داشت اینست که با توجه به بیانات قاطع در آثار مقدّسۀ بهائی در برقراری تساوی حقوق زن و مرد، عدم اجازۀ عضویّتِ زنان در بيتالعدل اعظم نمیتواند به عنوان دليلی برای برتری مردان بر زنان تعبير شود. همچنين بايد توجّه کرد که زنان از شرکت در هيچيک از مؤسّسات ديگر بهائی محروم نيستند. آنان به مقام ايادی امرالله منتصب شدهاند، به عنوان اعضای دار التبليغ بين المللی، در مقام مشاورين قارّهای و به عنوان اعضای منتخب محافل ملّی و محلّی خدمت میکنند و در سراسر عالم مسئوليّتهایی حياتی را برای گسترش جامعۀ بهائی و تقویت حیات روحانی آن بر عهده دارند. درصد زنانی که در تشکيلات بهائی خدمت میکنند اغلب به نحو قابل ملاحظهای بيشتر از حضور زنان در مؤسّسات اجتماعی اطراف آنان است.
محفل ملی امیدوار است که این دیدگاه مفید فایده باشد. اگر خواستید این نامه را با سایر شرکت کنندگان تالار گفتگوی آنلاین درمیان بگذارید.
با اشواق قلبیه بهائی
کنت باورز
منشی