نظری بر اوضاع جهان بیافکنید، دیدهها را تار و قلوب را پر ملال مییابید، جهانی را میبینید که بیگانگیها آن را فرا گرفته و بر همه روابط بشری مستولی شده و سبب فروپاشیدن ارزشهای عالی انسانی گشته است و این بیگانگیها انسانها را از همدیگر دور ساخته و آنها را در معرض واکنشهایی که حاکی از تعصبات جنسی، نژادی و مذهبی هستند قرار داده است.
در این میان، ادیان کهن که زمانی مورّج اصول عالی اخلاقی و محور اتحاد و یگانگی بودند با گذشت زمان ساختارهایی که مورج اتحاد و همبستگیها بوده فراموش نموده و اکنون خود دچار خرافات، تبعیضها ، تعصبات و جداییها شدهاند.
به طور مثال بر طبق آمار مرکز مطالعات جهانی مسیحیت، شعبات این دیانت از هزار و ششصد شعبه در سال ۱۹۰۰ میلادی به بیش از چهل و سه هزار شعبه در سال ۲۰۱۲ میلادی ازدیاد یافته است. متأسفانه این شعبات مذهبی باعث گردیده که پیروان آنها پیام وحدت حضرت مسیح را نادیده گرفته و از همدیگر جدا شده، برای خود کلیسایی تأسیس نموده و گرایش چندانی به استمرار اتحاد و اتفاق با دگر گروهها را نشان نمیدهند.
دیانت اسلام هم بر طبق دائرهالمعارف اسلام (تنظیم محبوب علیم) به هفتاد و دو شعبه اصلی تقسیم گشته و هر گروه مساجد خود را تأسیس نموده و هر شعبه معتقدند که دیگران از دین خارج میباشند و حتی بعضی از شعبات مایلند که دیگران را پاکسازی نمایند.
چنین جهانی نیاز به تحول عمیق فکری و فرهنگی دارد تا تعصبات و تبعیضها از میان برداشته شوند و اتحاد رونق گرفته مستحکم شود احیای یگانگی مستلزم آن است که در بنیان جامعه تغییراتی حیاتی صورت گیرد.
حال باید سنجید که چه نیرو، نهضت یا گروهی توان آن را دارد تا تغییراتی بنیادی در جامعه ایجاد نماید و وحدت بشری را احیا نموده و آن را گسترش و استحکام بخشد. ادیان کهن که درگیر تعصبات و تبعیضها هستند و موفق به ایجاد یگانگی بین هم باوران خویش نمیباشند چگونه میتوانند در این جهت مؤثر گردند، بخصوص که بعضی از ادیان حقانیت دیگر ادیان را به سؤال کشیده و پروایی ندارند تا پیروان مذاهب دیگر را حتی از حقوق ابتدایی شهروندیشان محروم سازند.
سیستمهای سیاسی هم که از طریق احزابی با اهداف مخالف یا مغایر حمایت میشوند به خاطر ساختار سازمانیشان و محدودیت حوزه عملشان آن چنان که باید نتوانستهاند تغییراتی بنیادین در جامعه ایجاد کرده و یا فرهنگ اتحاد و اتفاق را در بین اقوام و ادیان مختلف در کشور خود گسترش دهند.
هدف نهایی آئین بهائی وحدت و یگانگی عالم انسانی است و بهائیان در تلاش ایجاد و بنیانگذاری یک جامعه متحد جهانی متشکل از همه ملل روی زمین میباشند که در آن همه ملتها و نژادها، اقوام و ادیان با یکدیگر متحد گشته و تعصبات نژادی، قومی، ملی و دینی از میان برداشته شده و اتحاد و یگانگی جامعه شهری تضمین شده باشد.
ارزشهای اخلاقی اهداف جهانی و نظام تشکیلاتی آئین بهائی به عنوان مدلی نشانگر آنست که میتواند تغییراتی بنیادین و تحولاتی فرهنگی در همه جوامع ایجاد نماید و اتحاد و یگانگی جهانی را پایه ریزد و گسترش دهد. آئین بهائی موفق شده جامعهای جهانی از تمامی ملل، گروههای قومی و فرهنگی و طبقاتی را در مدت نسبتاً کوتاهی در بیش از ۲۰۰ کشور تشکیل دهد که همگی اعتقاد به وحدتی جهانی دارند و فداکارانه حاضرند به خاطر ایجاد این وحدت از منافع شخصی خود بگذرند .
خوشبختانه در همه جا افراد بیشماری هستند که تمسکشان به اصول وحدت و یگانگی، به محبت و برابری، به انصاف و عدالت و جهانبینی و بشر دوستی پایدار است. چنین افرادی میتوانند مؤثر در تنویر افکار و ایجاد جوّ لازم برای تحقق اتحاد و یگانگی جامعه بشری باشند و فرهنگ همزیستی مسالمت آمیز را بین اقوام و ادیان مختلف گسترش دهند و جوّ لازم را برای تغییراتی بنیادین ایجاد نمایند.
بهائیان خوشحال میشوند تا با کمک چنین افرادی در جهت استقرار وحدت و یگانگی گام بردارند.
حضرت بهاءالله میفرمایند:
“ای اهل عالم سراپرده یگانگی بلند شد به چشم بیگانگان یکدیگر را مبینید…. همه بارِ یک دارید (درخت) و برگ یک شاخسار.
به کمال محبت و اتحاد و مودت و اتفاق سلوک نمائید.
طلوعی دیگر(Tlgrm.in/tolouidigar)