از هر دری سخنی در دیانت بهائی

بدُعا بلا را طالبیم

« از جناب دکتر ایرج روحانی »

فضل الهی شامل شد که به زیارت دوستانی که همگی از تضییقات و گرفتاری‌های موجود در ایران نصیب و قسمتی برده بودند نائل شویم. در آن جمع از هر دری سخن به میان آمد تا آنکه یکی از دوستان به یاد احباء ستمدیده ایران این مناجات را از حضرت عبدالبهاء تلاوت فرمود.

هوالله ای یزدان مهربان یارانت بی‌سر و سامانند و دوستانت اسیر در دست عوانان. از هر طرف تیر و سنان و از هر شخصی زخمی بی‌امان با وجود این سرگشته کوی تواند و آشفته موی تو و دلداده روی تو. هر بلائی را ولا دانند و هر دردی را درمان شمرند. غل و زنجیر را تاج و سریر یابند و زندان را ایوان بی‌پایان دانند….
تلاوت این مناجات اشک از چشمان جاری نمود و حالت روحانی عمیقی به جلسه داد. یکی از دوستان سکوت جلسه را شکست و گفت این تضییقات، شکنجه‌ها، مصادره‌ها، تحقیر و توهین‌ها که بر ما احباء وارد شده و می‌شود این سئوال را برای من پیش آورده که نکند ماها گناهی و یا خطائی کرده‌ایم که تا این اندازه مورد خشم الهی قرار گرفته‌ایم. دوستی در جواب گفت این طرز فکر و احساس برای دوستان دیگر هم پیش آمده، حتی در اوایل امر هم سابقه داشته است. برای تائید گفته خودم و جواب سئوال شما دو قسمت کوتاه از الواح مبارکه را تلاوت می‌کنیم.

… هوالله ای آوارگان جمال ابهی هرچند از موطن مألوف دور و مهجور گشتید و معذّب در دست اهل شرور خانمان به تاراج و تالان دادید … و از هر جهتی معذّب و مبتلا شدید. اما این نه از گناهی بود و نه از عصیانی و طغیانی و سوء رفتاری … آن مظلومان خاطر پشه نیازردند و به مور ضعیفی دست تعدّی نگشودند و از هر گناهی معصوم بودند …
اگر این برداشت از اوضاع و احوال احباء در ایران درست باشد که چون خطا کرده‌ایم مورد تنبیه قرار گرفته‌ایم. مظاهر ظهور چه کرده بودند. حضرت مسیح را به صلیب کشیدند. سینه مبارک حضرت ربّ اعلی را 750 گلوله مشبّک نمود. حضرت بهاءالله و مرکز میثاق در تمام عمر در غربت و سرگردانی و حبس بودند. به این بیانات مبارکه توجّه بفرمائید.
حضرت بهاءالله می‌فرمایند …. یک حسین و صد هزار شمر بر او قائم و یک خلیل و هزاران نمرود بر او محیط. یک روح پاک و صد هزار قابض و یک حنجر و هزار هزار خنجر. در تمام عمر شبی نیاسودم و در جمیع ایام دمی نیارمیدم …
حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند … این عبد در بحبوحه بلا متولّد شد و در مهد جفا تربیت گشت و از پستان رزایا شیر خورد و در آغوش محن و آلام پرورش یافت و به نعماء مصائب نشو و نما نمود و تا به این سن که رسیده جمیع را در نفی و سرگون و غربت و کربت و مشقّت گوناگون و بی‌سروسامان و سرگشته کوی و هامون بسربرد …

تلاوت الواح به بحث ما دامنه روحانی وسیعتری بخشید، اظهار نظر و درد دل کردن را برای همگی آسان‌تر نمود. یکی از حاضرین گفت بسیار خوب. به فرموده حقّ ما گناهی مرتکب نشده‌ایم و تأسّی به جمال قدم و مرکز میثاق کرده‌ایم. آخر تا چه حدّ باید مظلوم بود و بی‌دفاع ؟ دیگر خسته شدیم.
در جواب گفته شد که راه و روش دفاع و نحوه برخورد با این مشکلات و بلایا را حقّ به طور واضح و ساده برای ما تشریح فرموده از جمله:
…… در خصوص انتقام مرقوم نموده بودید. یاران باید مظلوم آفاق باشند و از برای قاتلان شفاعت نمایند و از حقّ طلب غفران کنند ….
… در سبیل خداوند یکتا شماتت شنیدید و اذیّت دیدید. به حبس رفتید جان دادید ولکن به جهت ظلم چند نفس غافل نباید از حدودالله تجاوز نمائید. یعنی نباید به نفسی تعرّض کنید آنچه بر شما وارد لله بوده ….
… به سبب ذلّت خود، ذلت از برای کسی مخواه. مقام صابرین و شاکرین عظیم است جز حقّ مجو و جز او مخواه. از مشیّت خود بگذر و به مشیته الله ناظر باش …. یکی از دوستان جوان که دلی پر درد داشت پرسید واقعاً نتیجه و فایده تحمل این بلایا و شکنجه‌ها چیست؟ چرا باید این‌ها اتفاق بیافتد؟ آیا ما از آنها درس آموخته‌ایم؟ در جواب گفته شد بهتر است که چند قسمت از الواح و آثار را در این مورد تلاوت کنیم. حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند:
… جمیع امور به نتایج مربوط. اگر نتیجه محمود هر مشقت و زخمی مقبول و محبوب …
حضرت بهاءالله می‌فرمایند …… انشاءالله سجن شما و دوستان الهی علّت و سبب حریّت و آزادی اهل عالم است……
حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند: … باری عنقریب از سقایه به خون مزرعه امرالله چنان گل و ریاحین برویاند که شرق و غرب معطّر گردد و جنوب و شمال معنبر شود.
حضرت ولی محبوب امرالله می‌فرمایند:
… استخلاص این فئه مظلوم بی‌گناه از قیود اسارت و جنگ ارباب ظلم و عداوت ضوضاء و هیجان عمومی را مقتضی و حصول عزت و رخا و آسایش حقیقی از برای اهل بها مقاومت و ممانعت و شور و آشوب اهل حقد و جفا را مستلزم. پس اگر چنانچه تلاطم دریای بلا ازدیاد یابد و طوفان محن و رزایا از شش جهت آن جمعیت مظلوم را احاطه نماید به حقّ الیقین بدانید و آنی متردّد نمایند که میعاد و میقات جلوه موعوده دیرینه نزدیک گشته …..
…… تحقیر و توهین هر مؤمنه موقنه‌ئی باب عزّت ابدیه را بر وجه عموم نساء ایران بلکه تمام جهان مفتوح سازد ….

حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند: … ای یاران روحانی و دوستان رحمانی در هر عهد مؤمن بسیار ولی ممتحن کمیاب حمد کنید خدا را که مؤمن ممتحنید در سبیل ربّ مهیمن اسیر هر نوع آلام و محن گشتید. در آتش امتحان مانند ذهب خالص رخ برافروختید … دوستی که از مصائب وارده ساغری لبریز داشت صحبت خود را در مورد احبّاء و بلایا و فلسفه زندگی با این بیان از حضرت بهاءالله شروع کرد. می‌فرمایند: … اگر شربت وصال خواهی تن به زوال در ده و اگر خمر جمال طلبی در وادی حرمان پا نه پیراهن تسلیم پوش و از باده رضا بنوش و عالمی را به درهمی بفروش … این بیان مبارک سرلوحه زندگی محبّان کوی محبوب و محرمان حریم مقصود است. ترازوی سنجش این است. در همین مورد بیانات مبارکه زیادی هست از جمله می‌فرمایند: … هر دل که در محبت حق غرق خون نشود گوشت پاره ناپاک شود … ایام در گذر است و حیات بی تحمّل بلایا و رزایا فی سبیل الله بی‌فایده و ثمر …
حضرت بهاءالله می‌فرمایند: … محبّان کوی محبوب و محرمان حریم مقصود از بلا پروا ندارند و از قضا احتراز نجویید … زهر بلیات را چون آب حیات بنوشند و سم کشنده را چون شهد روح بخشنده لاجرعه بیاشامند … گردن بر افراختیم و تیغ بی‌دریغ یار را به تمام اشتیاق مشتاقیم و سینه سپر نمودیم و تیر قضاء را به جان محتاجیم ….
… بلی تیر قضای الهی را سینه منیر دوستان لایق و کمند بلای نامتناهی را گردن عاشقان شایق. هر کجا خدنگی است بر صدر احباب وارد آید و هر جا غمی است بر دل اصحاب نازل گردد. عاشقان را چشم تر باید ……
حضرت ولی امرالله می‌فرمایند: …. ای اهل بهاء صلا به اهل نهی زنید و در بین ارض و سماء فریاد برآرید که ای اهل عالم و ارباب ظلم و ستم یقین نمائید که ما اهل بهاء آئین خود را به خون خود خریده و شهد فدا در سبیل حبّش چشیده به امیدش زنده‌ایم و از مادونش رسته امرش را تا آخرین نفس ناصریم و بلایایش را در هر حال حامد و شاکر …… دوستی که سابقه تدریس داشت و پر حوصله به نظر می‌رسید از بحث‌ها و زیارت الواح و آثار اینطور نتیجه‌گیری نمود که جواب همه سئوالات، مرحم و دوای هر درد و المی که داریم در زیارت آثار مبارکه است. انسان نمیتواند باور کند که به این واضحی و موجزی جواب سئوال خود را می‌یابد مثل اینکه از طرف حق به حضور طلبیده شده و مورد خطاب قرار گرفته است. بهر حال برای من این مطالب دوستان و زیارت الواح نشئه روحانی همراه داشت. یک مطلب هم من می‌خواهم اضافه کنم و آن در مورد مقام شهدا امرالله و بازماندگان آن عزیزان است که به زیارت یکی دو قسمت کوتاه از الواح می‌پردازیم.
حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند: …. آن بنده یزدان و برگزیده رحمن در مشهد فدا به اوج ملکوت ابهی پرید و ما در این حیّز ادنی محروم ماندیم و مهجور گشتیم. آنان دریای موهبت کبری را یک جرعه نوشیدند و ما در حسرت یک قطره گرفتار صد هزار بلا ….
… نفوس مقدسی از احباء با سرور بی‌منتها به مشهد فدا شتافتند و علم شهادت کبری افراختند و ولوله‌ای در آفاق انداختند و قلوب صافیه را به نار احتراق گداختند … به خون خویش صفحات آفاق را به آیات عبودیّت مرقوم نمودند و گوی سبقت از میدان موهبت ربودند. اما ما بیچاره‌ایم، افتاده‌ایم، بیکاره‌ایم، آشفته‌ایم، آلوده‌ایم و افسرده‌ایم که از این میدان باز مانده‌ایم. آنان از حیّز امکان تا قطب لامکان پرواز نمودند و با طیور قدس در ملکوت ابهی دمساز گشتند و به آواز بلند یا لیت قومی یعلمون فریاد برآوردند و ما در این جهان تنگ و تاریک اسیر آب و رنگیم و مشغول به شئون بیگانه و خویش. آن چه موهبتی و این چه محنتی آن چه اوجی و این چه حضیضی …. اما بازماندگان تالان و تاراج دیدند و بی‌سروسامان گشتند و در دست تطاول ستمکاران اسیرند. باید این بازماندگان آواره سرگردان را از دل و جان مواظبت نمود و به خدمت پرداخت …

مطلب آخر که مورد بحث قرار گرفت این بود که حقّ کاملاً بر آنچه که بر پیروانش می‌گذرد آگاه است.
حضرت بهاءالله فرموده‌اند: …. خیمه نظم الهی به دو ستون محکم و پابرجا مجازات و مکافات ….. مسلّماً برای مظلومین مکافات و برای ظالمین مجازاتی خواهد بود. در این مورد هم الواح و آثار زیادی داریم.
حضرت بهاءالله فرموده‌اند: …. هر نفسی از دوستان که خسارت ظاهره بر او واقع شده آن ربح کامل بوده و هست اهل بهاء در ربح عظیم بوده و هستند…
حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند: …. ای یاران روحانی من زحمات و مشقتتان در خدمت امرالله و تحمّل مصیبت و بلا و معاونت ضعفا معلوم و واضح. مکافات این اعمال مقبوله از جمال ابهاست در ملکوت تقدیسش حرف به حرف مذکور …
در مورد مجازات ظالمین حضرت بهاءالله می‌فرمایند: …. حق از ظلم ظالمان چشم نپوشیده و نخواهد پوشید مخصوص در این ظهور که هر یک از ظالمین را جزا داده در رئیس روم از قبل و طائفان حولش تفکر نما …..
حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند: …. هر چند علمای رسوم و رؤسای جهول ظلوم به ظاهر عربده‌ای می‌نمایند و جولانی می‌دهند عنقریب ملاحظه خواهید نمود که این قوم مانند بوم هر یک به گوشه خرابه‌ای خزیده و به زاویه خسران ابدی دویده و در حفره لعنت سرمدی افتاده …..
حضرت ولی امرالله می‌فرمایند: … در کل احیان انذار صریح صادر از کلک میثاق را به یاد آرند و به قلبی مطمئن و عزمی راسخ و قدمی ثابت و روحی پرفتوح منتظر و مترصّد ظهور و بروز مصداق این بیان مبارک باشند قوله الاحلی … از سرشک دیده یتیمان ستمدیدگان حذر لازم زیرا سیل خیز است و از دود آه مظلومان پرهیز باید زیرا شرر انگیز است ….
جلسه ملاقات و بحث و درد دل دوستانه ما تا نیمی از شب به طول انجامید سرانجام با زیارت این لوح مبارک از حضرت عبدالبهاء خاتمه یافت.
… ای کنیز عزیز الهی … شما اگر در حقّ نفسی دعا نمائید این را بخواهید که ای پروردگار از صهبای بلا جام سرشار بخش و در انجمن مصائب کبری ساغر لبریز بنوشان. گردنی که سزاوار فداست اسیر زنجیر کن و حنجری که لایق قربانیست مبتلا به خنجر کن تنی که هوشمند است در سبیلت بر خاک انداز و خونی که مطهر است در محبّتت بر خاک افشان. اینست دعای حقیقی اینست نیاز بندگان الهی و علیک التّحیته و الثناء …..


بدُعا بلا را طالبیم
از جناب دکتر ایرج روحانی
وبسایت جاسب