«عبد» به انسانی گفته میشود که سر تا پا تعلّق به مولا و خدای خود دارد؛ ارادهاش تابع ارادهی او، و خواستش تابع خواست اوست؛ در برابر او خود را مالک چیزی نمیداند و در اطاعت او سستی به خود راه نمیدهد.
“آنانی که راه ملکوت را یافتند و در ورود به آن درنگ نکردند ، استقامت نمودند ، خویشتن را فانی ساختند ، در خدایشان بقا یافتند، آنچه را که داشتند از سر اخلاص گذاشتند و طالب آنچه که نزد خدایشان هست شدند ….”
عبودیّت اظهار آخرین درجهی خضوع در برابر کسی است که همه چیز از ناحیهی او است و او کسی جز خدا نیست.
“در مقابل عبودیت ، اعراض قرار گیرد و اعراض از حق به منزله توجه به ماسوای او است و ما ملتمسانه از او می خواهیم که ما را از توجه به غیر او بازدارد اعراض از حق به منزله اقبال به دون او است که در راس آن شیطان قرار دارد که عبارت از نفس و هوای نفسانی انسانی است”
عبودیّت نهایت تکامل روح یک انسان و قرب او به خداست، و عبودیّت تسلیم مطلق در برابر ذات پاک اوست؛ عبادت تنها رکوع و سجود و قیام و قعود نیست، بلکه روح عبادت تسلیم بیقید و شرط در برابر کمال مطلق و ذات بیمثالی است که از هر عیب و نقص مبرّاست.
“در مقام تبتل و دعا که وارد شویم و توسل به درگاه الهی نماییم و آنچه خواهیم از او خواهیم و او هیچگاه ما را مایوس ننماید و از درگاه خویش مطرود نفرماید”
بدیهی است چنین عملی بهترین انگیزهی توجّه به کمال مطلق و پرهیز از هرگونه آلودگی و ناپاکی است؛ چرا که انسان سعی میکند خود را به معبود خویش نزدیکتر سازد تا پرتوی از جلال و جمال او در وجودش ظاهر شود.
“چون انسان توجه به حق نماید ، از مکر و خدعه مظاهر شیطانیه مصون و محفوظ ماند. چه که به شهادت حق همانطور که مظاهر قدسیه وجود دارند، مظاهر شیطانیه نیز حضور دارند”
کانال تلگرام آموزه های دیانت بهائی
@ayine_bahai01