از هر دری سخنی در دیانت بهائی

فرد بهائی، جستجوگر دانش قسمت هفتم: بررسی کتاب خلق تفکر بدیع

آثار بهائی کسب دانش و حکمت را مورد تحسين و تمجيد قرار می‌دهد. دانش برای پيشرفت جامعه آنقدر حائز اهميّت است که،‌ بنا به بيان حضرت عبدالبهاء،‌ “هر طايفه و قبيله‌ای که در اين بحر بی‌پايان بيشتر تعمّق نمودند از سائر قبائل و ملل پيشترند،‌” در حالی که “باعث اعظم تنزّل و تزلزل ملل جهل و نادانی است”. حضرت بهاءالله می‌فرمايند: علم به منزلهء جناح است از برای وجود و مرقات است از ابرای صعود؛ تحصيلش بر کلّ لازم. ولکن علومی که اهل ارض از آن منتفع شوند … فی‌الحقيقه کنز حقيقی از برای انسان علم اوست و اوست علّت عزّت و نعمت و فرح و نشاط و بهجت و انبساط”. در آثار بهائي،‌ دانش در زمينه‌های علوم بشری و نيز معرفت در تعاليم الهی مورد تأکيد واقع شده است

دو منبع دانش،‌ يعنی علم و دين،‌ پيشرفت مدنيت را ميسّر می‌سازد. آنها توأمان ما را به کسب دانش نسبت به خودمان،‌ محيطمان،‌ قوا و هدفمان قادر می‌سازند. حضرت عبدالبهاء توضيح می‌دهند که علم کاشف اسرار عالم است؛ “حاکم بر طبيعت و اسرار آن” و عاملی است که نوع بشر به وسيلهء آن کشف عالم عنصری نمايد. به قوّهء آن،‌ مسائل مادّی و اجتماعی حلّ شود؛ شالوده و بنيان کلّ پيشرفت و ترقّی فردی و ملّی است. بهائيان بايد در زمينه‌هايی که برای عالم انسانی مفيد باشد و در اصلاح عالم مؤثّر باشد،‌ به کسب دانش و مهارت‌ها بپردازند.

غير از کسب دانش،‌ حکمت نيز لازم است. حضرت بهاءالله حکمت را “عطيهء کبری و نعمت عظمی”،‌ “حافظ وجود” و “دانا و معلّم اوّل در دبستان وجود” توصيف می‌فرمايند. بنابراين فردی که مايل است در ترقّی و تقدّم امرالله و پيشرفت مدنيت سهيم باشد،‌ بايد جويای حکمت باشد. حکمت وحدت‌بخش دانش و عمل است؛ و متضمّن کاربرد دانش مطابق با مقتضيات هر وضعيت و حالت.

کسب معرفت و حکمت با مطالعهء علوم و تعاليم الهی از جمله مجهوداتی است که جميع بهائيان می‌توانند در منتهای توانايی خود به آن بپردازند. امّا،‌ نفوسی که به نحوی بارز و شاخص پيشرفت می‌کنند اين وظيفهء مضاعف را نيز دارند که بايد با نور ظهور جديد ميادين علمی خود را روشن و منير سازند: “همچنان که جامعهء بهائی پيش می‌رود متخصّصينی در زمينه‌های گوناگون می‌يابد … اعم از بهائيانی که متخصّص شوند،‌ يا متخصّصينی که به امر مبارک اقبال نمايند. همچنان که اين متخصّصين دانش و تخصّص خود را در اختيار جامعه قرار می‌دهند،‌ و حتّی بيش از آن،‌ همچنان که از نور تعاليم الهی زمينه‌های تخصّصی خويش را منوّر می‌سازند،‌ مسائلی که هم‌اکنون اجتماع را دچار اختلال ساخته،‌ يکی بعد از ديگری حلّ می‌شوند.”


برای مطالعه دیگر صفت های فردی لازم برای آنکه بتوانیم عامل تغییر باشیم، به نگاه نو بپیوندید: @Rethinking