چهارم فوریه ۲۰۲۰
پدرام عطوفی
مهد کودکی را در نظر بگیرید که کودکان از رنگها و نژادها و ادیان مختلف در آن حضور دارند. بدون در نظر گرفتن هیچیک از تفاوت ها، عشق و محبت نسبت به یکدیگر در قلوبشان جاری است و با یکدیگر در نهایت صلح و صفا بازی میکنند.
ولی وقتی این کودکان بزرگ شده و در اجتماع وارد میشوند شاهد آن هستیم که بمرور زمان در قلوب بعضی از آنها کینه و بغض جایگزین آن عشق و محبت میشود. حضرت مسیح میفرمایند:
“کودکان وارثان ملکوت خداوندند… تا کودک نشوید به ملکوت خدا راه نخواهید یافت”. برای همین است که حضرت مسیح فرموده اند تا مانند کودکان عشق و محبت همهٔ انسانها در قلبمان جای نگیرد به ملکوت خداوند وارد نمی شویم.
چگونه میتوان همهٔ انسانها را دوست داشت؟ چگونه میتوان انسانهایی که دشمن دین و عقیدهٔ ما هستند و هر روز مشغول دروغ پردازی و تهمت زدن بر علیه اعتقادات ما هستند را دوست داشت؟ چگونه ممکن است در روضهٔ قلب جز گل عشق نکاشت؟
امری محال و دست نیافتنی نیست، فقط کافیست فرمول عشق و محبت را یاد بگیریم تا در این راه موفق شویم. در روانشناسی تربیت کودکان، تأکید شده است که هیچگاه شخصیت کودکان را زیر سوال نبریم. اگر عمل اشتباهی از کودک سر میزند نگوئیم که او بد است بلکه بگوئیم آن عمل و کاری که انجام داده بد و ناپسند بوده است.
ما باید از همین روش در مقابل ستیزه گرایان استفاده نمائیم. یعنی وقتی یک ستیزه گر عمل اشتباهی انجام میدهد فقط آن عمل را زیر سوال ببریم و نه خود شخص ستیزه گر. بهتر است بگوئیم از آن عمل بیزار هستیم نه اینکه بگوئیم از خودش بیزار هستیم. اگر از این روش استفاده کنیم هیچگاه کینه و بغضی از هیچ ستیزه گری در قلبمان وارد نخواهد شد و در آن موقع است که میتوانیم این بیان مبارک حضرت بهاءالله را نه در حرف، بلکه در عمل به جهانیان نشان دهیم: “در روضهٔ قلب جز گل عشق مکار”.
نکتهٔ مهمی که باید بدان توجه کنیم اینست که ستیزه گرایان در زمان کودکی در قلبشان عشق و محبت همهٔ نوع بشر وجود داشته است و بمرور زمان این عشق و محبت به کینه و بغض تبدیل شده است برای همین است که برای تبدیل مجدد کینه و بغض به عشق و محبت به زمان نیاز داریم و این امر بتدریج میتواند صورت پذیرد.
قدم اول و در واقع مهمترین قدم برای ما اینست که در ابتدا ما خودمان ذره ای کینه و بغض از ستیزه گرایان به دل نداشته باشیم. برای این کار لازم است که از فرمول عشق و محبت که بدان اشاره گردید بهره ببریم.
نکتهٔ دیگری که به ما در این راه کمک میکند اینست که به این موضوع توجه کنیم که همهٔ انسانهای روی زمین بدون استثنا مخلوق پروردگار یکتا هستند. ما چطور میتوانیم خالق یکتا را دوست داشته باشیم ولی کینه و بغض مخلوقش را در دل و جان نگه داریم؟ برای اینکه ثابت کنیم که عشق ما به خداوند مهربان خالصانه است راهی جز این نداریم که همهٔ انسانها را دوست بداریم.
“در روضهٔ قلب جز گل عشق مکار”