از هر دری سخنی در دیانت بهائی

قيد تعصب

2006-12-05

دوست من، می دونی بیشتر مواقع اختلاف نظرها و سوء تفاهم ها و حتی جنگ های بزرگ در اثر چه چیزی پیش می یاد؟ دراثر یك چیز ساده، « تعصب».

می دونی تعصب یعنی چه؟ منظورم معنی لغوی اون كه توی كتاب های لغت پیدا می شه نیست؛ بلكه منظورم مفهوم تلخی از تعصبه كه بعضی مواقع اونو خیلی عمیق حس می كنیم؛ یعنی چه؟ یعنی وقتی كه مورد تبعیض قرار می گیریم یا دیگری رو با چشم تحقیر نگاه می كنیم؛ وقتی كسی با خشم ما رو از خودش می رونه یا زمانی كه ما دیگرون را تمسخر می كنیم؛ زمانی كه سر چیزهای خیلی جزئی با دیگرون درگیر می شیم و حاضر نیستیم از حرف خودمون كوتاه بیاییم.
بله دوست من همه این موارد و خیلی موارد دیگه می تونه ناشی از تعصبی باشه كه در اعماق وجود ما ریشه داره و باعث می شه كه ما همیشه خودمون را بهتر، بالاتر و داناتر از بقیه بدونیم و فكر كنیم كه حرف ما درسته و ازدیگری نادرسته. معتقدات من صحیحه و باورهای دیگرون غلطه یا فكر می كنیم هر چیزی كه غیر از سنت های ماست اشتباهه. قوم ما، نژاد ما، رنگ ما، مذهب ما و… خلاصه هر چیزی كه در رابطه با ما است بهترین، كامل ترین و بر حق ترینه و دیگرون باید بدون چون و چرا حرف ما را قبول كنن و در غیر این صورت خیلی راحت و بدون منطق روی آن ها مهر باطل می زنیم و حتی حاضر نمی شویم به حرفهاشون گوش بدیم؛ چه برسه به اینكه در مورد اونا تحقیق كنیم یا اونا رو مورد تجزیه و تحلیل قرار بدیم یا احیانأ بپذیریم.
در اصل تعصب نقطه مقابل صفاتی مانند بردباری، تحمل آرای دیگرون، احترام به آداب و رسوم و معتقدات مختلفه و انسان متعصب نسبت به دیگرون با یك حس بدبینی و غیر منطقی نگاه می كنه. بعضی وقت ها حتی پا فراتر می ذاره و دست به كارهای غیر معقول می زنه؛ مثل تحقیر طرف های مقابل و آزار و اذیت اونا و حتی پایمال كردن حقوق اونا و گاهی حتی از هیچ قساوتی دریغ نمی كنه؛ مثل كشتن، سوزاندن و بر باد دادن خانمان گروهی كه اونارو مخالف خودش می دونه؛ كارها ورفتارهائی كه نظیر شو در سال های اخیر، توی جنگ های قومی، نژادی، مذهبی و… كه متأسفانه در سراسر دنیا كم هم نیستن، بسیار دیدیم.
افراد متعصب اعضای نژاد یا مذهب متفاوت رو ذاتأ آدم های پست و فرومایه می دونن و هیچ نوع حقوق انسانی براشون قائل نیستن و اجازه نمیدن كه اعضای گروههای دیگه از امتیازات فرهنگی، حقوقی و انسانی برابر با خودشون بر خورداربشن و در این زمینه هیچ نوع عذاب وجدانی رو هم احساس نمی كنن؛ چرا كه برتری را حق مسلم خودشون می دونن.
همه این تبعیض هادر حالیه كه ما می دونیم انسان ها ذاتأ با هم برابرن و در خلقت اونا هیچ تفاوتی وجود نداره، همه پیامبران آسمونی نوع بشرو به دوستی، محبت، برابری و برادری دعوت كردن. هیچ پیامبری (درهر قومی كه ظاهر شده) اقوام دیگه رو نفی نكرده و با چشم حقارت به پیروان ادیان قبل نگاه نكرده. تمام ادیان الهی به این اصل معتقدن كه خداوند همه رو از یك خاك خلق كرده. جمیع بشر مثل برگ های یك درخت و میوه های یك شجر هستن. پس ما كه خودمون رو پیروان راستین اون بزرگواران می دونیم باید لحظه ای به این مسئله فكر كنیم كه پیروان سایر ادیان یا دیگر ملل و نژادها و رنگ های مختلف اساسأ چه تفاوت آشكاری با ما دارن كه باید تا این حد مورد تحقیر قرار بگیرن و نادان شمرده بشن. آیا اونا مخلوق خداوند یكتا نیستن؟ آیا هر كدوم از این آدمای به ظاهر متفاوت یكی از آفریده های منحصر به فرد الهی نیست كه با هنرمندی تمام خلق شده؟ آیا این نوعی جهالت نیست كه ما فردی رو فقط به خاطر رنگ پوست، نژاد، مذهب، یا زبونش تحقیروتوهین كنیم؟ و این اوهام رو بهانه ای برا زیاده خواهی یا خودخواهی های خودمون قراربدیم؟!
بیایید لحظه ای هم كه شده به اعماق وجود انسان ها نگاه كنیم. اگه به ذات هر فردی با دقت توجه كنیم، حتمأ جلوه هایی از روح الهی روكه در درون او به ودیعه گذاشته شده، می بینیم و می تونیم از این همه زیبایی شگفت زده بشیم و اون آدمو به خاطر خالقش دوست بداریم و زمانی كه هر فردی رو به خاطر خدا دوست داشته باشیم، دیگه به اینكه او از چه نژاد یا قوم و رنگیه یا اینكه به چه زبونی صحبت می كنه؛ توجهی نمی كنیم و موقعی كه خودمون رو از این قید و بندهای ظاهری آزاد كردیم و هر انسانی رو به چشم شاهكار خلقت دیدیم تحمل آراوحرفهای اونابرامون آسون میشه. اونوقت می تونیم به همه اجازه بدیم اظهار نظر كنن؛ بدون اینكه احساس حقارت كنن. می تونیم در كنار هم به راحتی زندگی كنیم؛ بدون اینكه نسبت به هم احساس دشمنی كنیم. می تونیم به هم احترام بذاریم، به هم محبت كنیم و باهم متحد باشیم. می توانیم فكر قوی عشق رو به جای نفرت در قلب هامون جا بدیم و می تونیم فكر جنگ رو با فكر قوی تر صلح مقابله كنیم و بالاخره می تونیم از قید تعصب آزاد بشیم. بله دوست من ما می تونیم؛ فقط اگه بخواهیم و در این راه تلاش كنیم.


منبع: سایت نقطه نظر