پل لمپل کتاب ها و مقالات متعددی را نوشته است. یکی از معروفترین این کتابها که در سال 1999، بعد از ماهها مشورت و تبادل نظر با فرزام ارباب منتشر شد، کتاب “خلق تفکر بدیع” است. این کتاب با مقدمه ای مهم شروع می شود:
در سال 1983، بيتالعدل اعظم اظهار داشتند که عالم انسانی به “دورانی که قوای تاريخ رو به نقطهء اوج در حال حرکت است” وارد شده، دورانی که با “تسريع تحقّق” دو جريان، “از جهتی زوال و اضمحلال نظم قديم و از جهت ديگر پيشرفت و اعتلاء و استحکام نظم بديع جهانآرای الهی” مشخّص و متمايز میگردد. معهد اعلی در سال 1987 اعلام فرمودند، “حال، ميدان برای ترقّی سريع و پيشرفت عظيم امر ربّ کريم آماده و مهيّا است.” و در بدايت نقشهء چهارساله در سال 1996، که لحظهای خطير در “طرح کلّی بهائی” و نيز “در تاريخ دنيا” بود، بيتالعدل اعظم از افراد، جامعه، و موسسات خواستند که در جميع نقاط عالم به توفيقاتی در پيشبرد جريان دخول افواج دست يابند. “اين نکته کاملاً واضح است که پيشرفت در اين جريان مبتنی بر پيشرفت هر سه عاملِ کاملاً مرتبط مزبور است.”
کتاب بر اساس سه سوالی که در مقدمه نوشته می شود ساختاربندی شده است. این سوالها عبارتند از:
صفات اين فرد، مشخّصات اين جامعه و خصوصيات اين تشکيلات که بايد نقشی چنين حياتی در سرنوشت نوع بشر ايفا کنند چيست؟
آنها از چه قابليتهايی بايد برخوردار شوند تا موفّق به پيشبرد جريان دخول افواج گردند؟
چه خصلتهايی آنها را قادر خواهد ساخت تا مجهودات خود را به سوی بنای مدنيتی جديد توسعه بخشند؟ ترديدی نيست که ما نبايد به افراد، جوامع و موسسات، آنگونه که امروز هستيم بنگريم، بلکه در آثار حضرت بهاءالله به جستجو پردازيم تا بدانيم چه بايد باشيم.
در روزهای آتی به بررسی دیگر مطالب این کتاب خواهیم پرداخت.
برای آشنایی با فعالیتهای تحقیقی بهائی به نگاه نو بپیوندید: @Rethinking