از دیدگاه آئین بهائی، ماهیت انسان دارای دو جنبۀ مادی و معنوی است. حقیقت وجود انسان، روح او یا به بیان دیگر جنبۀ معنوی وجود اوست. زیرا جنبۀ مادی زندگی انسان با مرگ از بین میرود اما روح او تا ابد به رشد و ترقی ادامه خواهد داد. حضرت بهاءالله هدف اصلی زندگی بشر را شناخت خالقش و تلاش برای نزدیک شدن به او معرفی میکنند. همچنین بیان میدارند که همۀ انسانها برای اصلاح عالم و پیشبرد تمدنی همیشه در حال پیشرفت خلق شدهاند.
روح انسانی در این دنیای مادی صفات و توانمندیهای مورد نیاز خود را برای سفر شکوهمند و ابدی خویش به سوی خدا کسب مینماید همانند جنین که در رحم مادر تواناییها و خصوصیاتی را کسب میکند که برای زندگی پس از تولد به آنها نیاز دارد.
بر اساس اعتقادات بهائی خداوند تمامی صفات خود را در انسان به امانت گذاشته است. همۀ ما بالقوه دارای صفات و خصوصیات الهی هستیم و باید آینۀ روح را پاک و صیقلی سازیم تا این صفات از وجودمان ظاهر شود. بنابراین، از منظر بهائی، رشد معنوی و تلاش برای پرورش خصوصیات درونی یکی از اصلیترین دغدغههای یک فرد در طول زندگی است تا به این وسیله بتواند توانایی لازم برای سهیم شدن در پیشرفت تمدن را کسب نماید. عبادت و نیایش، بهبود اخلاق و رفتار و نیز رعایت احکام و قوانین الهی، نمونههایی از تلاشهایی است که هر فرد برای پیشرفت معنوی خود در طول زندگی باید انجام دهد.
عبادت، دعا و نیایش
دعا و نیایش جایگاه ویژهای در زندگی فرد بهائی دارد. دعا غذای روزانهای است که روح بشر برای رسیدن به هدف والایش به آن محتاج است. دعا و نیایش گفتگوی بیواسطۀ انسان است با خالق خویش: فرصتی برای ابراز عشق به معشوق حقیقی و یکی از عزیزترین و ارزشمندترین لحظات زندگی انسان.
بهائیان همچنین سفارش شدهاند که روزانه به مطالعۀ آثار الهی بپردازند و در معانی آنها تفکر کنند و عمیق شوند. مطالعۀ روزانۀ کلام الهی فرصتی است تا با تمرکز بر مفاهیم عمیق موجود در آن در مورد نحوۀ به کارگیری تعالیم الهی در رفتار و زندگی خود و همچنین درتلاشهایمان برای مشارکت در پیشرفت اجتماع بیاندیشیم. چنین توجه و تمرکزی، ما را یاری میدهد تا به این توصیۀ حضرت بهاءالله جامۀ عمل بپوشانیم که میفرمایند صبحتان از شامگاهتان و فردایتان را از دیروزتان برتر و نیکوتر نمایید. البته حضرت بهاءالله تاکید کردهاند که نباید در مطالعۀ آثار الهی زیادهروی نمود بهگونهای که موجب خستگی و کسالت شود.
از دیگر اعمال مؤثر در رشد معنوی انسان نماز و روزه است. افراد بهائی بین سنین 15 تا 70 سال، مطابق دستور حضرت بهاءالله، روزانه به تلاوت نماز میپردازند و 19 روز از سال (پیش از فرارسیدن نوروز) از طلوع تا غروب خورشید روزه میگیرند. پایان این دورۀ 19 روزه مطابق با نوروز و آغاز سال نو برای بهائیان در سراسر دنیا است. دوران روزه، فرصتی برای دعا و مناجات، تمرکز و توجه و تجدید قوای معنوی است. حضرت عبدالبهاء دربارۀ تاثیرات روزه بر پیشرفت معنوی انسان میفرمایند: «صیام سبب تذکر انسان است. قلب رِقت یابد. روحانیت انسان زیاد شود و سبب میشود که انسان فکرش حصر در ذکر الهی میشود.»
اخلاق و رفتار نیکو
صفات الهی در همۀ ما بالقوه موجود است. پرورش این صفات نقش مهمی در پیشرفت معنوی ما و ارتباط جداییناپذیری با اصلاح اخلاق و بهبود رفتارمان به طور مداوم دارد؛ بهگونهای که اعمالمان هر چه بیشتر کرامت و اصالتی را که خداوند در وجود همۀ انسانها به امانت گذاشته است منعکس سازند. چنین خصوصیات معنوی با تمرکز بر خویشتن به دست نمیآیند بلکه از طریق خدمت به دیگران پرورش مییابند. به هر میزان که آینۀ قلب و ذهنمان را با دعا، مطالعه و بکارگیری آثار مقدسه، کسب دانش، تلاش برای بهبود رفتار و غلبه بر امتحانات و مشکلات و خدمت به نوع انسان صیقل دهیم، به همان اندازه میتوانیم صفات الهی را منعکس سازیم.
تعالیم بهائی تأکید دارند که هر فرد مسئولیت رشد معنوی خود را بر عهده دارد. اگرچه موسسات به شکوفا شدن و جهتبخشی قوای افراد کمک میکنند و جامعۀ بهائی باید جَوی آکنده از مشورت صمیمانه و تشویق باشد اما امر به معروف و نهی از منکر و یا ارشاد و هدایت از سوی پیشوایان مذهبی در جامعۀ بهائی ابداً وجود ندارد. در نهایت، این خود فرد است که با مطالعۀ کلام الهی آگاهانه تصمیم میگیرد تا مسیر پیشرفت معنوی را مطابق فهم خود از احکام و تعالیم الهی بپیماید. هیچ یک از آنانی که در این مسیر معنوی قدم برمیدارند نمیتوانند ادعای کمال داشته باشند. در عین حال، آن نوع نسبیتگرایی که پیروی از آرمانها و اصول کاملاً مشخص را محکوم میکند نیز جایی در این میان ندارد. هر فرد بهائی موظف است روزانه تلاش کند تا همواره بیش از پیش معیارهایی را که حضرت بهاءالله تعیین کردهاند -هر قدر هم که دستیابی به آنها مشکل به نظر برسد- در رفتار خود منعکس سازد.
عمل به احکام و دستورات الهی
از منظر بهائی، احکام و دستورات الهی یکی از قسمتهای مهم هر دین را تشکیل میدهند که بعضی از آنها ثابت هستند و برخی دیگر متناسب با پیشرفت بشر و زندگیاش تغییر میکنند. حضرت بهاءالله تعلیم دادهاند که احکام الهی را نباید به مجموعهای از بایدها و نبایدها و قوانین خشک فروکاست بلکه کارکرد اصلی آنها در اصلاح الگوها و عادات رفتاری فرد، پرورش قوای درونی و معنوی انسانها، سامانبخشی زندگی جمعی نوع بشر، شکلدهی فرهنگ، زندگی بخشیدن به ساختارهای اجتماع و در یک کلام پیشبرد تمدن است. حضرت بهاءالله، احكام خود را چراغهای عنایت و کلیدهای رحمتشان برای مردم توصیف میکنند.
حضرت بهاءالله در کتاب اقدس، مجموعهای از احکام معنوی، ارزشهای اخلاقی و قوانین اجتماعی را تعیین نموده و از پیروانشان خواستهاند آنها را به دلیل عشق و محبت به ایشان اطاعت نمایند نه از ترس مجازات و یا به امید پاداش و ثواب.
به عنوان نمونههایی از این احکام میتوان به موارد زیر اشاره کرد: نهی از غیبت و عیبجویی؛ لزوم تعلیم و تربیت کودکان؛ نهی از نوشیدن مشروبات الکلی و استفاده از مواد مخدر؛ تأکید بر اهمیت رعایت تقوا و پرهیزکاری، امانتداری، وفاداری، صداقت، صبر و شکیبایی، درستکاری، مهر و عدل و انصاف در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی؛ توصیه و تشویق به معاشرت با پیروان همۀ ادیان در نهایت محبت و صمیمیت و رضایت.
منبع: سایت بهائیان ایران