بند هشتاد و دوم : خطاب به ملوک

يا معشر الملوک انتم المماليک قد ظهر المالک باحسن الطّراز و يدعوکم الی نفسه المهيمن القيّوم * ايّاکم ان يمنعکم الغرور عن مشرق الظّهور او تحجبکم الدّنيا عن فاطر السّمآء قوموا علی خدمة المقصود الّذی خلقکم بکلمة من عنده و جعلکم مظاهر القدرة لما کان و ما يکون *

ادامه مطلب

بند هشتاد و یکم : خطاب به ملوک

يا معشر الملوک قد نزّل النّاموس الاکبر فی المنظر الانور و ظهر کلّ امر مستتر من لدن مالک القدر الّذی به اتت السّاعة و انشقّ القمر و فصّل کلّ امر محتوم *
O kings of the earth! The Most Great Law hath been revealed in this Spot, this scene of transcendent splendour. Every hidden thing hath been brought to light by virtue of the Will of the Supreme Ordainer, He Who hath ushered in the Last Hour, through Whom the Moon hath been cleft, and every irrevocable decree expounded.
ای پادشاهان، نازل شد ناموس اکبر به واسطه ی مظهر انوار و ظاهر شد هر امر پنهانی، از طرف مالک قدر که در ساعت (لحظه ) آخر آمد و شکافت ماه را و واضح شد کل احکام ثابت و استوار .

ادامه مطلب

بند هشتادم : خطاب به ملوک

هذا يوم فيه فاز الکليم بانوار القديم و شرب زلال الوصال من هذا القدح الّذی به سُجِّرَتْ البحور * قل تاللّه الحقّ انّ الطّور يطوف حول مطلع الظّهور و الرّوح ينادی من الملکوت هلمّوا و تعالوا يا ابنآء الغرور * هذا يوم فيه سرع کوم اللّه شوقاً للقآئه و صاح الصّهيون قد اتی الوعد و ظهر ما هو المکتوب فی الواح اللّه المتعالی العزيز المحبوب *

ادامه مطلب

بند هفتاد و نهم : خطاب به ملوک

انّا نراکم تفرحون بما جمعتموه لغيرکم و تمنعون انفسکم عن العوالم الّتی لم يحصها الّا لوحی المحفوظ * قد شغلتکم الاموال عن المآل هذا لا ينبغی لکم لو انتم تعلمون * طهّروا قلوبکم عن ذفر الدّنيا مسرعين الی ملکوت ربّکم فاطر الارض و السّمآء الّذی به ظهرت الزّلازل و ناحت القبآئل الّا من نبذ الوری و اخذ ما امر به فی لوح مکنون *

ادامه مطلب

بند هفتاد و هشتم : خطاب به ملوک

يا معشر الملوک قد اتی المالک و الملک للّه المهيمن القيّوم * الّا تعبدوا الّا اللّه و توجّهوا بقلوب نورآء الی وجه ربّکم مالک الاسمآء هذا امر لا يعادله ما عندکم لو انتم تعرفون *
O kings of the earth! He Who is the sovereign Lord of all is come. The Kingdom is God’s, the omnipotent Protector, the Self-Subsisting. Worship none but God, and, with radiant hearts, lift up your faces unto your Lord, the Lord of all names. This is a Revelation to which whatever ye possess can never be compared, could ye but know it.
ای پادشاهان زمین، مالک حقیقی پروردگار متعال است که آمد و پادشاهی مخصوص خداوند مهیمن و بی نیاز است. نپرستید جز خدا را، با قلوب نورانی توجه کنید به سوی پروردگارتان که مالک اسما است. این امر معادلی ندارد اگر شما از اهل عرفان باشید.

بند هفتاد و هفتم : اهمیت تحصیل علوم نافعه

قد عفا اللّه عنکم ما نزّل فی البيان من محو الکتب و اذنّاکم بان تقرئوا من العلوم ما ينفعکم لا ما ينتهی الی المجادلة فی الکلام هذا خير لکم ان انتم من العارفين *

ادامه مطلب

بند هفتاد و ششم : حکم نظافت و معطر بودن

و حکم باللّطافة الکبری و تغسيل ما تغبّر من الغبار و کيف الاوساخ المنجمدة و دونها اتّقوا اللّه و کونوا من المطهّرين * و الّذی يری فی کسآئه وسخ انّه لا يصعد دعآئه الی اللّه و يجتنب عنه ملأ عالون * استعملوا مآء الورد ثمّ العطر الخالص هذا ما احبّه اللّه من الاوّل الّذی لا اوّل له ليتضوّع منکم ما اراد ربّکم العزيز الحکيم *

ادامه مطلب

بند هفتاد و پنجم : حکم نجسات

و کذلک رفع اللّه حکم دون الطّهارة عن کلّ الاشيآء و عن ملل اخری موهبة من اللّه انّه لهو الغفور الکريم * قد انغمست الاشيآء فی بحر الطّهارة فی اوّل الرّضوان اذ تجلّينا علی من فی الامکان باسمآئنا الحسنی و صفاتنا العليا هذا من فضلی الّذی احاط العالمين * لتعاشروا مع الاديان و تبلّغوا امر ربّکم الرّحمن هذا لاکليل الاعمال لو انتم من العارفين *

ادامه مطلب

بند هفتاد و چهارم : حکم طهارت

قد حکم اللّه بالطّهارة علی مآء النّطفة رحمة من عنده علی البريّة اشکروه بالرّوح و الرّيحان و لا تتّبعوا من کان عن مطلع القرب بعيداً * قوموا علی خدمة الامر فی کلّ الاحوال انّه يؤيّدکم بسلطان کان علی العالمين محيطاً * تمسّکوا بحبل اللّطافة علی شأن لا يری من ثيابکم اثار الاوساخ هذا ما حکم به من کان الطف من کلّ لطيف * و الّذی له عذر لا بأس عليه انّه لهو الغفور الرّحيم * طهّروا کلّ مکروه بالمآء الّذی لم يتغيّر بالثّلث ايّاکم ان تستعملوا المآء الّذی تغيّر بالهوآء او بشیء اخر کونوا عنصر اللّطافة بين البريّة هذا ما اراد لکم مولاکم العزيز الحکيم *

ادامه مطلب

بند هفتاد و دوم : حکم برده داری

قد حرّم عليکمبيع الامآء و الغلمان ليس لعبد ان يشتری عبداً نهياً فی لوح اللّه کذلک کان الامر من قلم العدل بالفضل مسطوراً * و ليس لاحد ان يفتخر علی احد کلّ ارقّآء له و ادلّآء علی انّه لا اله الّا هو انّه کان علی کلّ شیءحکيماً *

ادامه مطلب