بند یکصد و بیست و دوم : آزادی

فانظروا فی النّاس و قلّة عقولهم يطلبون ما يضرّهم و يترکون ما ينفعهم الا انّهم من الهآئمين * انّا نری بعض النّاس ارادوا الحرّيّه و يفتخرون بها اولئک فی جهل مبين *
Consider the pettiness of men’s minds. They ask for that which injureth them, and cast away the thing that profiteth them. They are, indeed, of those that are far astray. We find some men desiring liberty, and priding themselves therein. Such men are in the depths of ignorance.
به مردم و کم عقلی آنها نگاه کنید، طالب آنچیزی هستند که برای آنها ضرر دارد، و آنچه را که برای آنها نفع دارد را ترک میکنند. آنها از سرگشتگان هستند. ما میبینیم که ایشان آزادی و استقلال را اراده میکنند – و از داشتن آن به خود – افتخار میکنند. آنها در جهل مبین هستند.

بند یکصد و بیست و یکم : مسئله جانشینی حضرت عبدالبها

اذا غيض بحر الوصال و قضی کتاب المبدء فی المآل توجّهوا الی من اراده اللّه الّذی انشعب من هذا الاصل القديم *
When the ocean of My presence hath ebbed and the Book of My Revelation is ended, turn your faces toward Him Whom God hath purposed, Who hath branched from this Ancient Root.
وقتی که دریای وصال خشکید و بهم پیچیده شد کتاب آغاز در دوران انجام، توجه کنید به من اراده الله که منشعب است از این اصل قدیم.

ادامه مطلب

بند یکصد و بیستم : امانت,وفا ,صدق و راستی و ادب

زيّنوا رؤوسکم باکليل الامانة و الوفآء و قلوبکم بردآء التّقوی و السنکم بالصّدق الخالص و هياکلکم
بطراز الاداب کلّ ذلک من سجيّة الانسان لو انتم من المتبصّرين * يا اهل البهآء تمسّکوا بحبل العبوديّة للّه الحقّ بها تظهر مقاماتکم و تثبت اسمآئکم و ترتفع مراتبکم و اذکارکم فی لوح حفيظ * ايّاکم ان يمنعکم من علی الارض عن هذا المقام العزيز الرّفيع * قد وصّيناکم بها فی اکثر الالواح و فی هذا اللّوح الّذی لاح من افقه نيّر احکام ربّکم المقتدر الحکيم *

ادامه مطلب

بند یکصد و نوزدهم : حکم شرب مسکرات

لیس للعاقل ان یشرب ما یذهب به العقل وله ان یعمل ماینبغی للانسان لا ما یرتکبه کل غافل مریب.
It is inadmissible that man, who hath been endowed with reason, should consume that which stealeth it away. Nay, rather it behoveth him to comport himself in a manner worthy of the human station, and not in accordance with the misdeeds of every heedless and wavering soul.
جایز نیست بر عاقل که بیاشامد، سبب از بین بردن عقل شود، برای انسان لازم است کارهایی را انجام دهد که سزاوار انسان است نه کارهایی که هر غافل شکاکی آنها را انجام میدهد.

ادامه مطلب

بند یکصد و هجدهم : اهمیت یادگیری زبانهای مختلف

قد اذن اللّه لمن اراد ان يتعلّم الالسن المختلفة ليبلّغ امراللّه شرق الارض و غربها و يذکره بين الدّول و الملل علی شأن تنجذب به الافئدة و يحيی به کلّ عظم رميم *

ادامه مطلب

بند یکصد و هفدهم : استمداد به مبلغین امر الل

انصروا يا قوم اصفيآئی الّذين قاموا علی ذکری بين خلقی و ارتفاع کلمتی فی مملکتی اولئک انجم سمآء عنايتی و مصابيح هدايتی للخلآئق اجمعين * و الّذی يتکلّم بغير ما نزّل فی الواحی انّه ليس منّی ايّاکم ان تتّبعوا کلّ مدّع اثيم * قد زيّنت الالواح بطراز ختم فالق الاصباح الّذی ينطق بين السّموات و الارضين * تمسّکوا بالعروة الوثقی و حبل امری المحکم المتين *

ادامه مطلب

بند یکصد و شانزدهم : اهمیت تلاوت آیات با لحنی خوش

و الّذين يتلون ايات الرّحمن باحسن الالحان اولئک يدرکون منها ما لا يعادله ملکوت ملک السّموات و الارضين * و بها يجدون عرف عوالمی الّتی لا يعرفها اليوم الّا من اوتی البصر من هذا المنظر الکريم * قل انّها تجذب القلوب الصّافية الی العوالم الرّوحانيّة الّتی لا تعبّر بالعبارة و لاتشار بالاشارة طوبی للسّامعين *

ادامه مطلب

بند یکصد و پانزدهم : مشرق الاذکار

طوبی لمن توجّه الی مشرق الاذکار فی الاسحار ذاکراً متذکّراً مستغفراً و اذا دخل يقعد صامتاً لاصغآء ايات اللّه الملک العزيز الحميد * قل مشرق الاذکار انّه کلّ بيت بنی لذکری فی المدن و القری کذلک سمّی لدی العرش ان انتم من العارفين *

ادامه مطلب

بند یکصد و چهاردهم : حکم اعطا اشیای بی نظیر به مظهر الهی

قد کتب اللّه علی کلّ نفس ان يحضر لدی العرش بما عنده ممّا لا عدل له انّا عفونا عن ذلک فضلاً من لدنّا انّه هو المعطی الکريم *
God had formerly laid upon each one of the believers the duty of offering before Our throne priceless gifts from among his possessions. Now, in token of Our gracious favour, We have absolved them of this obligation. He, of a truth, is the Most Generous, the All-Bountiful.
واجب کرده است خدا به کل نفوس که حاضر کند از چیزی که شبیه و نظیری نداشته در محضر امر الهی. ما شما را از این عمل ببخشیدیم. عنایتی است از طرف ما، خداوند هر چه را بخواهد، میبخشد.

ادامه مطلب

بند یکصد و سیزدهم : اهمیت رجوع به طبیب حاذق

اذا مرضتم ارجعوا الی الحذّاق من الاطبّآء انّا ما رفعنا الاسباب بل اثبتناها من هذا القلم الّذی جعله اللّه مطلع امره المشرق المنير *
Resort ye, in times of sickness, to competent physicians; We have not set aside the use of material means, rather have We confirmed it through this Pen, which God hath made to be the Dawning-place of His shining and glorious Cause.
هر وقت مریض شدید رجوع کنید به طبیبان حاذق. ما اسباب را از بین نبرده ایم بلکه اثبات کردیم از این قلم که خداوند آنرا قرار داده است مطلع امر خود که مشرق و منیز است.

ادامه مطلب