نونهالان ، کودکان ، نوجوانان در دیانت بهائی

ادامه مطلب

با تبریک به شما عزیزان در فرا رسیدن سالروز اظهار امر حضرت ربّ اعلی، حامی عزیز ۹ ساله، آرتین جان ۹ ساله، آرشاک عزیز ۱۱ ساله، ملیکا جان ۷ ساله و دیان عزیر ۳ ساله چند بیتی از سروده بانو مهری وحدت حق در وصف این یوم جلیل خوانده اند که تقدیم حضور شما عزیزان می کنیم. با تشکر از خانواده های این نوگل های عزیز.

ادامه مطلب

مجموعه داستان‌های فکری و فلسفی برای کودکان و نوجوانان که هر کدام از آن‌ها به‌نحوی کودکان و نوجوانان را درگیر مفاهیمی بنیادین چون آزادی، مرگ، دوستی، تبعیض، هویت و … می‌کند، پیشنهاد “بنیاد جهانی افلاطون” به‌عنوان داستان‌های مناسب فلسفی برای کودکان و نوجوانان است. این‌مجموعه‌ داستان‌ها که ویژه کودکان و نوجوانان (برای رده‌های سنی ۶ سال به بالا)، والدین، مربیان و مدیران است، در قالب مجموعه‌ کتاب‌های “فلسفه‌ورزی با کودکان و نوجوانان” نشر لگا منتشر شده است.

ادامه مطلب

مجموعه ای بی نظیر از آلبوم های موسیقی، شعر، داستان شنیداری برای کودکان و…..

کاری از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که به صورت رایگان ارائه گردیده است.

برای پیشبرد و دسترسی به فرهنگ درست موسیقی و ‌شعر و داستان .

ادامه مطلب

• مجموعهٔ ۳ جلدی «داستان‌های فکری و فلسفی برای کودکان و نوجوانان» منتشر شد.
• این سه کتاب هر کدام شامل 3 داستان است که به نحو عمیقی کودکان و نوجوانان را درگیر مفاهیمی بنیادین چون: «آزادی، مرگ، دوستی، تبعیض، هویت و…» می‌کند.

ادامه مطلب

«الله ابهی»⭐️⭐️⭐️
⭐️«اتلوا آيات الله فی کلّ صباح و مسآء»
⭐️«نیکوست حال کسی که در لیالی و ایام به آیاتش انس گیرد و قرائت نماید»
پیام آسمانی ج ۱- ص۸۶

ادامه مطلب

در زمانی که مسافرت با قطار و هواپیما به این آسانی نبود میس مارثا روت به تنهایی چهار بار دور دنیا را سفر نمودند و دیانت بهایی را به گوش هزاران نفر رساندند. این افراد بسیاری از جمله سلاطین و ملکه ها و روسای جمهور در کشورهای متعدد دنیا بودند. مارثا روت پیام حضرت بهاءالله را به ماری ملکه رومانیا رسانیدند و ایشان اولین ملکه ای بودند که تعالیم مبارک را قبول کردند. میس مارثا روت بارها به قصر ملکه دعوت شدند. در سال 1928 بود که ملکه ماری ایشان را به قصر خود دعوت نمودند. در آن مجلس ملکه به ایشان گفت که همیشه شما به دیگران هدیه می دهید و امروز من قصد دارم هدیه ای از جانب خود به شما تقدیم کنم. پس ملکه گل سینه زیبایی از دوبال طلایی و نقره ای کوچک که روی آن با یک تکه الماس بسیار ظریف تزیین شده و به وسیله یک عدد مروارید خالص بزرگ به هم متصل بود به لباس ساده مارثا روت سنجاق کردند. این سنجاق سینه کمیاب و قشنگ، هدیه با ارزش و تاریخی بود که به وسیله خویشاندان ملکه در روسیه به ایشان داده شده بود.

ادامه مطلب

پسرک حوصله‌اش سر رفته! درست مثل تمام بچه‌های دنیا، هر روز و هر شب که کاری برای انجام دادن ندارند. سراغ مادرش می‌رود اما مادر هم نمی‌تواند او را از حوصله‌ سر‌‌رفتگی نجات بدهد. پس چه باید کرد؟ منتظر بماند تا حوصله‌اش سر نرود؟ کار خاصی باید بکند تا گیر حوصله سررفته‌گی نیفتد؟ اصلا چرا حوصله آدم سر می‌رود؟

ادامه مطلب

یادم می آید یک روز جمعه بود. آن روز که پدرم به من گفت: “آیا می خواهی برویم خانه حضرت بهاءالله را ببینیم؟ خانه ای که وقتی کوچک بودند در آن زندگی می کردند”… آن موقع هنوز من به مدرسه یا درس اخلاق نمی رفتم و شاید بیشتر دوست داشتم مثل همیشه تا آمدن برادرم از درس اخلاق در خانه بمانم و تنها بازی کنم ولی خوب با پدرم رفتم.

ادامه مطلب

حاج میرزا حیدرعلی مردی بود از اصفهان. او کسی بود که به سفرهای زیادی می رفت و زندگیش را صرف تبلیغ مردم می کرد و به همین دلیل حضرت بهاءالله او را بسیار دوست داشتند.

ادامه مطلب