از هر دری سخنی در دیانت بهائی

آیا تبلیغ به عمل کافی است؟ قطعا خیر! اما چرا؟

نگاهی به کتاب خلق تفکر بدیع

هدف از ظهور حضرت بهاءالله خلق انسانی بديع و نظم اجتماعی جديدی است. آن حضرت به ما اطمينان می‌دهند که خداوند با يک کلمه می‌تواند امر را مظفّر و منصور فرمايد. امّا به نشان لطف و فضلش،‌ و برای رفاه بندگانش،‌ مقدّر فرموده که ما در جريان روحانيت بخشيدن و ايجاد تحوّل مشارکت داشته باشيم.

تبليغ عبارت از ارتباط نزديک و دوستانه بين انسانی با انسان ديگر است. هر فردی می‌تواند با رعايت جدی و مستمرّ احکام و اصول امريه در زندگی خود و به اين ترتيب با نشان دادن تأثير آثار حضرت بهاءالله “به عمل تبليغ نمايد.” امّا،‌ عمل به تنهايی کافی نيست. شخصيت سبب تقويتِ عملِ تبليغ است. مبلّغين آئین بهائی “لسان به برهان” می‌گشايند،‌ و “اقامه ادلّه واضحه و حجّت قاطعه بر ظهور شمس حقيقت” می‌نمايند. آنها “آثار مبارکهء حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء را به نحوی کامل و دقيق زيارت می‌کنند” که قادر باشند پيام امر بهائی را “به شکل پاک و بی‌آلايش آن” در اختيار ديگران بگذارند و “در هر مقام آياتی و کلماتی حفظ نمايند تا در حين بيان در هر مقام که اقتضا نمايد به آيات الهی ناطق شوند.” مهم‌تر از همه،‌ مبلّغين به خاطر دارند که آنها نيستند که قلوب انسانها را متحوّل می‌سازند،‌ يا باعث اقبال نفوس می‌شوند؛ آنها صرفا مجاری هستند که روح الهی از طريق آنها اقدام می‌کند.

حضرت شوقی افندی اقداماتی چند در جريان تبليغ را توصيف می‌فرمايند،‌ که شامل يافتن افراد مستعد،‌ ابلاغ پيام الهی با رعايت حکمت،‌ مساعدت به افراد برای اقبال به امر مبارک،‌ و تحکيم فرد تازه بهائی تا زمانی که بتواند بر پای خود بايستد. تبليغ هنر است. نشانه مبلّغ مؤثّر و ماهر انطباق دادن نحوه ابلاغ امر با نيازها و استعداد شنونده،‌ و هدايت قوای روحانی است که بر افراد تأثيرگذاشته آنها را به هيجان می‌آورد. فردی که مشتاق است محيی عالم انسانی شود،‌ خود را متعهّد می‌سازد که تدريجاً و به نحوی منظّم صفات،‌ دانش،‌ و مهارت‌های لازم برای تبليغ مؤثّر را کسب کند.

اگرچه تبليغ برای زنده کردن عالم انسانی اهميّت دارد،‌ امّا فی نفسه تنها بخشی از فرايندی به‌مراتب بزرگتر است. محيی عالم انسانی وارد ميادين مختلف خدمت می‌شود،‌ و با یافتن ابعاد جديدی از واقعيت،‌ بر آگاهی فقير و غنی،‌ مظلوم و ظالم،‌ بی‌سواد و دانشمند می‌افزايد،‌ به آنها کمک می‌کند که استعدادهای مکنون خود را توسعه بخشند و آنها را قادر می‌سازد که نظم جديد اجتماعی را بنا کنند. به اين ترتيب،‌ نوشتن مقالات و کتب سودمند که مسائل را روشن سازد و راه‌حل‌های بالقوّه عرضه نمايد،‌ وارد شدن در فعاليت‌های توسعه اجتماعی و اقتصادی،‌ و مشارکت در طرح‌هايی برای تأثير گذاشتن بر رهبران انديشه با مفاهيم بهائی،‌ جميع آنها راه‌هايی برای احياء عالم انسانی است. مشارکت در مساعی ارزشمند خارج از جامعه،‌ و القاء تعاليم حضرت بهاءالله در آنها،‌ نيز از همين شأن و مقام برخوردار است. بيت‌العدل اعظم می‌فرمايند که بهائیان بايد اطمينان داشته باشند،‌ “که اين بنفسه و فی نفسه،‌ خدمتی عظيم به امر الهی است و نبايد آنها فکر کنند که تنها در صورتی که خود را مستقيماً وقف طرح‌های امری نمايند به خدمت امر پرداخته‌اند.”

با اين ديدگاه،‌ اهداف زندگی که در آثار مبارکه بهائی توصيف شده ــ عرفان و عبادت خداوند،‌ اتّصاف به صفات روحانی،‌ و اصلاح عالم ــ به عنوان بخش‌هايی از يک کلّ به هم‌پيوسته قابل مشاهده است. محيی عالم انسانی عبارت از مبلّغی مؤثّر و سازندهء جامعه‌ای است که بلاوقفه در جهت بيدار کردن ديگران و متحوّل ساختن نظام اجتماعی فعّاليت می‌کند.


برای مطالعه و تعمق بر صفت هایی که موسسات بهائی باید از خود ظاهر کنند با نگاه نو همراه شوید: @Rethinking