(محفلیکهربوده شد) است که در دیماه هزار و سیصد و پنجاه و هشت، در سالهای اولیه انقلاب و زمانی که مشکلات و طوفان بلا بر خانمان و زندگی احباء در جای جای ایران می تاخت،
خطاب به بهائیان ایران نوشته شده است.
روز گذشته این بیانیه را بعد از گذشت قریب چهل سال و با احساسی عجیب دوباره خواندم. مطالب این بیانیه بعد از گذشت تمامی این سالها بسیار تازه است گویی که غبار گذشت زمان بر آن ننشسته است. پیش بینی هایی که در باره آینده احباء در ایران شده است، اشاره به هدف بسیار ارزشمند بهاییان برای ساختن دنیای بهتری که ارزش هر نوع فداکاری و جانبازی را دارد و یادآوری قدر و ارزش فضل و موهبتی که نصیب نسل ما شده و وظایفی که حتی به عنوان تنها بهایی سراسر عالم بر دوش داریم و به عبارتی دیگر هر کلمه و هر جمله این متن را بارها و بارها باید خواند و در روح و جان محفوظ داشت.
خصوصا توجه به عبارت انتهایی“ فدای یکایک آن مشاعل حب و وفا“ و به یادآوردن جانبازی آنان آتش بر جان می زند.
ستايندگان اسم اعظم در مهد امرالله عليهم بهاءالله
در بحبوحۀ اين جهان منقلب و مضطرب و پرابتلا که ارکان مدنيت مادّيه متزعزع، نظم جهان پريشان و ملل عالم در طوفان سهمگين مصائب و مشاکل مختلفۀ متنوّعه گرفتارند، اهل بهاء و برگزيدگان حضرت کبرياء و مروّجين مدنيت لاشرقيّه و لاغربيۀ الهيه بر بسيط غبرا که تحقّق وعود صريحۀ الهيه را به چشم ظاهر مشاهده مى کنند، به کمال شکر و سرور و تسليم و رضا، متوکّلاً على الله، منقطعاً عمّا سواه، به اجراى رسالت عظيم روحانى خويش در عصر تکوين دور الهى مشغول و به ايفاى وظائف مقدّسۀ خود در سبيل انتشار پيام نجات بخش حضرت بهاءالله و تأسيس ارکان مدنيت روحانى اَب آسمانى مألوفند.
در مهد امرالله تحقّق وعود الهيه که کلّ ممهّد سبيل براى ظهور و بروز قواى مکنونۀ روحانيه و حصول ابهى و اشرف آمال اهل بهاء مى باشد، شرايطى را به وجود آورده که اين مشتاقان ناتوان را بر آن مى دارد تا با قلوبى طافح از عشق و خلوص و عبوديت و محويت، يکايک ياران غيور و مخلص و فداکار الهى را مخاطب قرار داده و استدعا نمايد که با توجّه به موقعيت خطير و حسّاس کنونى و با تمسّک به عروةالوثقاى تعاليم الهيه و نصوص مقدّسه، به آنچه شايسته و لايق مقام ايشان در اين ايّام است قيام و اقدام فرمايند. هرچند اطمينان محکم داشته و دارند که نمايندگان منتخَب ايشان، اعضاى محافل مقدّسۀ روحانيه، چون جبال راسخۀ متينه در طوفان مصائب و مشاکل ايستاده اند و به کمال متانت و استقامت به خدمت قائمند و در اين سبيل قضاياى الهى را شاکر و حامد.
به فرمودۀ قلم اعلى:
“از بلا پروا ندارند و از قضا احتراز نجويند؛” در جميع احوال به آيات باهرات نازله از يراعۀ مبارکه متذکّرند:
“قد جَعَلَ الله البلا غاديةً لهذه الدّسکرة الخضراء و ذبالةً لمصباحه الّذى بِهِ أشرَقَت الأرض و السّماء” به موجب وصاياى الهيه عمل مى نمايند و تا نَفَس اخير به خدمت مداومت مى دهند و در اين سبيل زنده برگشتن ز کوى دوست را شرط عشق نمى دانند.
ولکن شما اى ستايندگان اسم اعظم، شما اى مشاعل حبّ و وفا، يوم يوم شما است؛ فرد فرد عزيزانى که در اين کشور مقدّس پراکندهاند، در هر نقطه از اين سرزمين که کوه و دشتش به خون باسلان و مبارزان عصر رسولى رنگين شده ساکن باشند، بايد به موقع و موقف خطير خود توجّه نموده و به آنچه در اين ايّام سزاوار خدمت به آستان حضرت کبرياست قيام فرمايند. هر قدر وقايع آتيه شديد و طوفان حوادث سهمگين و نزول مشاکل متواتر باشد، بر ميزان استقامت بيفزايند و عَلَم هاى نصرت امر الهى را با بازوان محبّت بر سينه هاى مؤمن خود محکم تکّيه دهند و افراشته نگاه دارند.
به ضعف و عجز خود نظر ننمايند؛ به عظمت و اقتدار خداوند مقتدر خويش ناظر باشند و به امدادات غيبيۀ ربّ البريّه توکّل فرمايند؛ جز به وظايف مقدّسۀ روحانيّۀ خويش به چيزى نينديشند و به هيچ فرد يا تشکيلى ناظر نباشند. به عبارت ديگر، هر يک از آن ياران باوفا بايد تصوّر فرمايند (که در سراسر کرۀ ارض، او تنها فردى است که تاج وهّاج تعالم الهيه را بر سر دارد و عَلَم نجات بخش حضرت بهاءالله را براى عالم انسانى بر دست گرفته تا با عزمى متين و اراده اى آهنين و قدمى استوار و قلبى اميدوار مشى انحراف ناپذير خود را در شاهراه منتخَب الهى ادامه دهند و با رخى افروخته و گردنى افراشته چشمان پرفروغ خود را به افق ذهبى امرالله بدوزد و سواى آن به هيچ امرى اعتنا ننمايد.)
ياران عزيز و محبوب
آثار و نصوص مبارکه دربارۀ حيات فرد بهائى و عائلۀ بهائى به حدّى وفير و کثير است که بدون ترديد هر يک از آن عزيزان مکرّر زيارت و تلاوت نموده و نصايح اقلام مبارکۀ طلعات مقدّسه و حضرت ولى محبوب امرالله را در اين زمينه به خاطر سپرده اند.
آنچه امروز على الخصوص ياران را به آن متذکّر مى سازيم آن است که در اين ايّام بيش از هر وقت ديگر بايد به اهمّيت حيات روحانى در عائلۀ بهائى توجّه و از آن بهرۀ کافى گرفته شود.
هر قدر مشاکل آتيه محتملاً شديدتر گردد، اين نکته اهمّيت بيشترى خواهد يافت. ما بايد در هر خانۀ بهائى معبدى از عشق و ايمان بسازيم و در آن با تلاوت آيات مبارکه و ادعيۀ روح بخشنده جان و روان خود را از آلام دنيويّه شفا و تسکين بخشيم.
هر روز و هر شب ضيافت روحانى داشته باشيم و بزم ملکوتى برپا کنيم؛ سرود ايثار و فدا زمزمه نماييم و به تهليل و تجليل و تسبيح خداوند مهربان مشغول شويم.
(اگر مدرسه نداريم، خانۀ خود را دبستان الهى سازيم و به تعليم و تدريس جوانان و نونهالان خويش پردازيم؛ درس اخلاق دهيم و ايشان را براى خدمات روحانيه مجهّز و آماده سازيم)؛
(اگر مطبعه و نشريه نداريم، به بحر ذخّار آثار الهيه توجّه نماييم و عطش روح را به ماء عذب ادعيه و مناجات تسکين دهيم)
و به خاطر داشته باشيم اگر هم وطنان اسم اعظم محروم و ممنوعند، ولى بانگ يا بهاءالابهى در متجاوز از يکصد هزار نقطۀ عالم به مسامع جهانيان مى رسد و تعاليم حضرت بهاءالله در اطراف و اکناف، چه به وسيلۀ افراد جُند هُدى و چه از طريق وسايل ارتباط جمعى خصوصى و عمومى، منتشر مى شود و هر روز گروه بيشترى از ساکنين کرۀ ارض پيام الهى را لبّيک گفته و به اردوى عظيم سازندگان جهان فردا مى پيوندند
و قلوبشان اطمينان مى يابد که با توجّه به ثمرات تکنولوژى عصر حاضر اگر قرار باشد تمدّن انسانى بر کرۀ خاک استمرار يابد، عالم بشر محتاج تربيت انسانى نو، با روحى جديد و در ظلّ نظمى بديع رحمانى مى باشد و اين همان رسالت بزرگى است که آئين حضرت بهاءالله براى عصر ما بر عهده دارد و حصول چنان فردايى ذهبى، غايت قصوايى است که عالم بشريت تحت تأثير قواى وحدت بخشندۀ امر الهى به سمت آن سير مى کند.
همانطور که اهراق دماء بريئۀ شهداى عصر رسولى به فرمودۀ حضرت ولى مقدّس امرالله باعث انتشار امر يزدانى در اقطار عالم شد، مقدّر آن است که در اين بُرهه از عصر تکوينِ دور الهى، مصائب و بلاياى وارده بر هم وطنان اسم اعظم در مهد امرالله و ظهور و بروز مراتب ايثار و فدا از جانب فرد فرد ياران منشأ و منبع قواى روحانيۀ جديدى شود تا سير جامعه هاى بشرى را به سمت اهداف عاليۀ الهيه تسريع بخشد.
عليهذا، آن عزيزان دل و جان در سراسر کشور مقدّس ايران بايد به رموز “بلائى عنايتى ظاهرُهُ نارٌ و نقمةٌ و باطنُهُ نورٌ و رحمةٌ ” توجّه فرمايند و به کمال عشق و خلوص مناجات کنند و مراتب شکر و سپاس به جا آورند که مشيت الهى به صِرف فضل و موهبت به نسل ما افتخار آن را ارزانى داشته است تا با تحمّل رنج و بلا و ايثار جان و مال به حيات ناچيز انسانى خود شکوه روحانى بخشيم.
هَل مِن موهبةٍ أعظمُ مِن هذا؟ لا والله.
دوستان عزيز نازنين اگر بخواهيم تمنّيات خاضعانۀ اين محفل را در محضر شما خلاصه کنيم، بايد بگوييم:
هر قدر افق آتيۀ نزديک تيره و تاريک باشد، شما سپاهيان حيات بايد شمع هاى عشق و ايمان را در خانه هاى دل فروزنده نگاه داريد، مبادا به ارياح ظلم و اعتساف خاموش شوند.
فداى يکايک آن مشاعل حبّ و وفا
محفل روحانى ملّى بهائيان ايران
دي ماه ۱۳۵۸ھ.ش
@Knights_of_Baha_u_llah
کانال نوزده .