از هر دری سخنی در دیانت بهائی

موانعی که ما در خدمات با آن مواجه می شویم چیست؟

نگاهی به مفاهیم کتاب خلق تفکر بدیع

ما با قبول مسئوليت برای مبادرت به اقدام ،‌ به طور هم‌زمان تصديق می‌کنيم که هر “طالب مجاهدی که قصد خدمت در سبيل امر حضرت بهاءالله را دارد.” با مخالفت و معارضه قوايی چند مواجه می‌گردد. حضرت ولی امرالله در آثار مبارکه خود می‌فرمايند که از جملهء اين قوا

  • “مادّيت خشک و خشن”
  • “تعلّق به اشياء دنيوی که نفوس بشر را احاطه نموده”
  • “ترس و اضطرابی که افکار را پريشان کرده”
  • “لذّات و تفريحاتی که اوقات را معطوف به خود ساخته”
  • “تعصّبات و خصوماتی که آفاق را تيره و تار کرده”
  • “لاقيدی و رخوتی که مشاعر روحانی را فلج ساخته” است.

غلبه بر چنين موانعی مستلزم پشتکار و انقطاع است. بعلاوه،‌ فرد “به عشقی که به حضرت بهاءالله دارد،‌ و به قوّهء عهد و ميثاق،‌ و به نيروی محرّکهء دعا ومناجات،‌ و به الهامات و تعليماتی که از مطالعهء نصوص مبارکه حاصل می‌گردد و بالاخره به قوای تقليب کننده‌ای که در اثر کوشش در انطباق رفتار با احکام و اصول الهی در روح و وجدانش ايجاد می‌شود،‌ متّکی و متوسّل می‌گردد.”

بزرگترين مانعی که بر سر راه اقدام وجود دارد ممکن است تفکّر فرد به محدوديت و ناتوانی شخصی باشد. حضرت ولی امرالله از آحاد بهائیان می‌خواهند که به نقائص و ضعف‌های خود ننگرند،‌ به تأييدات الهيه که حضرت بهاءالله به آنها وعده داده‌اند اعتماد تامّ داشته باشند،‌ و،‌ چون با چنين اعتمادی قوّت يابند و از روح جديد برخوردار گردند،‌ تا آخرين لحظات حيات به بذل مساعی و مجهودات خويش ادامه دهند.

” شايد دليل عدم موفّقيت شما در ميدان تبليغ،‌ توجّه بيش از حدّ شما به ضعف‌ها و ناتوانی‌های خود در انتشار پيام امر مبارک باشد. حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء مکررا به ما توصيه فرموده‌اند که به نقائص خويش ننگريم و تماماً به خداوند توکّل و اعتماد نمائيم. اگر ما قيام کنيم و وسيله‌ای فعّال برای نزول الطاف الهی گرديم،‌ حضرتش به مدد ما خواهد آمد. … معيار اين است که ما تا چه حدّ آماده‌ايم اجازه دهيم ارادهء الهی در مورد ما جاری گردد. لهذا،‌ نگران ضعف خود نباشيد؛ به خداوند اعتماد و اتّکاء نماييد؛ قلب شما به شوق خدمت به رسالت حضرت و اعلام پيامش مشتعل باشد؛ در اين صورت ملاحظه خواهيد کرد که چگونه فصاحت و شيوايی کلام خواهيد يافت و قوّه تحوّل قلوب بشری به نحوی بديهی در يد شما قرار خواهد گرفت.”

اقدام تجلّی خودمحوری و فردگرايی نيست،‌ بلکه انگيزه‌ای است که به نحوی صحيح هدايت شده و پيشرفت اجتماعی مبتنی بر آن است. در عبارت “من خدمت می‌کنم” تأکيد به نحوی فزاينده بر “خدمت می‌کنم” قرار می‌گيرد،‌ در حالی که “من” به دست فراموشی سپرده می‌شود. موقعی که فرد با روحی پاک برای مبادرت به خدمت برای حصول موفقیت امر الهی و خدمت به عالم انسانی قيام می‌کند،‌ قوّه‌ای در جامعه القاء می‌شود که ترقّی و پيشرفت آن را سرعت می‌بخشد. ابتکار از قيد هرج و مرجِ حبّ نفس رهايی می‌يابد تا وسيله برای حصول مقصود خداوند برای عالم انسانی گردد.


برای مطالعه آخرین قسمت مربوط به صفات فردی، یعنی فرد احیا کننده عالم انسانی با نگاه نوهمراه شوید: @Rethinking