اماءالرحمن در دیانت بهائی

ادیان به مثابه عاملی برای افزایش پیشرفت زنان در تمام سطوح- بخش اول

سند شماره 08260-95 جامعه جهانی بهائی
مقدّمه ای بر مجموعه “عظمتی که شایسته آنان است”
ژانت ای. خان
پکن، چین
اوت، سپتامبر 1995

“به مقتضای روح این عصر، زنان باید ترقّی کنند و وظیفه شان را بتمامه در مدارج حیات اجرا دارند؛ مثل مردان شوند، باید به درجهء رجال رسند و در حقوق متساوی گردند.” (ترجمه)
حضرت عبدالبهاء

“آرزوی قلبی من این است و این یکی از اصول اساسی حضرت بهاءالله است.” (ترجمه)
حضرت عبدالبهاء

خط مشی چهارمین کنفرانس زنان در پکن بر اهمیت حفظ حقوق زنان تأکید می کند و اصل مسؤلیت مشترک و همراهی بین زنان و مردان را مبنای نیل به تساوی، توسعه و صلح تلقّی می نماید. این تریبون برنامه ای برای تساوی آغاز می کند که خواستار اقدام فوری برای ایجاد صلح جهانی عادل و رشد یافته که بر اصل تساوی مبتنی بوده و بر قوّت دانش، نیرو، خلاقیت و مهارت ها تکیه می کند و برای افرادی است که از تمام سنین و تمام مراحل زندگی. به این ترتیب تریبون عمل با موضوعات مربوط به پیشرفت زنان از نظر اصول اخلاقی، جدا از عمل گرائی محض، سروکار دارد. تحقّق مؤثّر این اهداف لزوماً مستلزم تغییر در ارزش ها، رفتار و شیوه ها و تعدیل تحرکات درونی قدرت و ساختارهای سازمانی است.

ادیان بزرگ عالم معمولاً در طول تاریخ منابع عمدهء جهان بینی و ارزش ها و کارگزاران اولّیهء اجتماعی شدن بوده اند. اصول و ارزش های روحانی که آنان القاء می کنند، نه تنها مبنای یک جهان بینی وحدت بخش اند بلکه افراد و مؤسّسات اجتماعی را تشویق می کنند که هم بر مبنای این اصول عمل کنند و هم از آن ها به عنوان معیاری برای سنجش اعمال استفاده نمایند.

ارزش های دینی استعدادی دوگانه دارند یا انسجام انسان را پرورش می دهند یا جریانات تقسیم و تجزیهء اجتماعی را تشدید می کنند. در واقع تاریخ نقش دین در تسریع پیشرفت زنان نشان دهندهء غیر منصفانه ترین سابقه است. در حالی که معمولاً در سال های اوّلیهء ادیان تمایل به تسریع پیشرفت و شرکت زنان بوده اند، بعد ها عملاً زنان توسّط این عقب نگاهداشته شده و سرکوب شده اند بخصوص زمانی که نیروهای افراطی مسلّط بوده اند.

در حالی که بسیاری از مفسران ارتباط مداوم ارزش های کلّی روحانی القاء شده توسّط ادیان را تصدیق می نمایند، این نظر را هم دارند که کار برد این ارزش ها نیازمند بررسی دوباره در سایر روند جهانی شدن مقتضیات متغییر اجتماعی و تأثیر آن ها بر زنان هستند.

برای شرکت در این گفت و گو، نمونهء جامعهء بهائی را عرضه می کنیم، که مجموعه ای از ارزشها را دارد که قاطعانه بر اصل تساوی زنان و مردان در تمام زمینه های حیات انسانی تأکید می کند و جامعهء جهانی آن برای آزادی زنان به خصوص در نقاطی از جهان فعّالیت می کند که معمولاً و مداوماً این آزادی را از آنان سلب می کنند. در این جا بر آن اصول روحانی و اخلاق تأکید می کنیم که به نظر ما تغییر ارزش های لازم را برای اجرای مؤثّر برنامهء برابری تسهیل می نماید.

شناخت وحدت اصلیه بشر پیش در آمد لازمی است برای تحوّل اجتماعی و رفاه و آسایش زمین و اهل آن جزء لاینفک این معنا اصل برابری حقوق دو جنس است. حقوق زنان کاملاً از طرف حضرت بهاءالله مؤسّس دیانت بهائی به رسمیت شناخته شده است.

ایشان می فرمایند: ” اناث و ذکور، عندالله واحد بوده و هست ” (حضرت بهاءالله – رفاه عالم انسانی بخش 5)

نفس ناطقه هیچ جنسیتی ندارد، و بی عدالتی های اجتماعی که ممکن است توسّط الزامات بقاء در گذشته دیکته شده باشد در عصری که اعضای خانوادهء انسان مداوماً همبستگی بیشتری می یابند، دیگر قابل توجیه نیست.

اصل تساوی برای تعریف نقش های زنان و مردان تلویحات عمیقی دارد. این اصل بر تمام جنبه های روابط انسانی مؤثّر بوده عنصری لایتجزّا در حیات خانوادگی اقتصادی و جامعه است و کاربرد این اصل باید لزوماً در بسیاری از عادات و روش های سنتّی تغییراتی ایجاد نماید. این اصل هر گونه تعیین غیر قابل انعطاف نقش الگوهای تسلّط و تصمیم گیری های تعبدّی دارد می کند؛ مستلزم شرکت کامل زنان در تمام زمینه های کوشش های انسانی است؛ و امکان تحوّل در نقش های زنان و مردان را فراهم می آورد. اصل تساوی همچنین بر شیوهء اقدام در پیشرفت زنان مؤثّر است. آثار بهائی شامل تصویر بشریت به عنوان پرنده ای است که یک بالِ آن زن و بالِ دیگر آن مرد است. تا هر دو بال نیرومند و قوی نباشند، پرنده پرواز نتواند کرد. تکامل #زنان برای تکامل مردان حیاتی است، پیش درآمد صلح عالم تلقّی می شود. از این جهت اعضای جامعهء بهائی، زن و مرد، و شوراهای اداری آن با انتخاب آزاد با قوّت متعهّد به اجرای اصل تساوی در حیات افراد خانواده ها، وکلیهء جنبه های حیات اجتماعی و مدنی هستند.


طلوعی دیگر(Tlgrm.in/tolouidigar)