همانگونه که جوشش در ذات و ماهیت چشمه است و اگر نجوشد دیگر چشمه نیست، روح انسان نیز برای بخشندگی آفریده شده است. خدمت، بخشندگی روح است. هنگامی که این بخشندگی فرصت بروز مییابد با خود آرامش، سرور و حسِ رضایتمندی به همراه میآورد. هستی انسان در یک زندگی سراسر خدمت معنا پیدا میکند، زندگیای که در آن وقت، نیرو، دانش و منابع مالی خود را جهت بهبود شرایط دیگران و مشارکت در ساخت دنیایی بهتر از نظر مادی و معنوی، صرف میکنیم.
بی تردید واقعیت زندگی هر یک از ما در شرایط بسیار متفاوتی شکل گرفته است، اما اشتیاق و توانایی خدمت نه محدود به نژاد، یا ملیت خاصی است و نه وابسته به سن و سال، یا موقعیت مالی و شرایط اجتماعی خاصی. روابط و تعاملات ما با دیگران و محیط پیرامونمان از جمله خانواده، طبیعت، جامعهای که در آن زندگی میکنیم و گسترۀ اجتماع، همگی بسترهایی برای خدمت فراهم میآورند که بخشندگی روح در آنها فرصت ظهور و بروز پیدا میکند.
آثار بهائی تأکید میکنند که همۀ فعالیتها و در حقیقت همۀ لحظات زندگیمان باید آکنده از روحِ خدمت باشند: «دم به دم بکوشيد تا سبب نورانيت عالم شويد و شب و روز خدمت نمائيد»، «خلق را به خدا بخوانيد»، « يتيمان را پدر مهربان گرديد و بيچارگان را ملجأ و پناه شويد. فقيران را کنز غنا (گنج بینیازی) گرديد و مريضان را درمان و شفا. معين (یاور) هر مظلومی باشيد و مجير (دستگیر) هر محروم. در فکر آن باشيد که خدمت به هر نفسی از نوع بشر نمائيد…»، «زخمها را مرهم نهيد»، «هر خائفی را (هر فرد ترسیده و هراسانی) پناه امین گردید و هر مضطربی را سبب راحت و تسکين، هر مغمومی (غمگینی) را مسرور نمائيد و هر گريانی را خندان کنيد» . حضرت عبدالبهاء آرزو مینمایند که هر یک از ما «رحمت پروردگار باشد و موهبت آمرزگار. به هر َنفسی (فردی) برسد، خيری بنمايد و نفعی برساند.»
خدمت، تواناییها و استعدادهای ذاتی انسان را جلوهگر میسازد. عادتهای روحی و ذهنی که فرد در مسیر خدمت، در خود و دیگران پرورش میدهد، پایدار خواهد ماند و بر بسیاری از تصمیمهای مهم و اساسی زندگی مانند ازدواج، خانواده و تحصیل تأثیر خواهند گذاشت. خدمت، توانمندی و آگاهی فرد را به گونهای افزایش میدهد که غلبه بر ناملایمات و مشکلات روزمره زندگی امکانپذیر به نظر میرسد. از سوی دیگر افزایش روحیۀ خدمت در میان افراد، جوّی پویا و سازنده در جامعه برقرار میسازد که در آن هر عضو به دل و جان، خود را وقف پیشرفت و سعادتِ کل مینماید. هیچ اجتماعی بدون خدمات خالصانۀ اعضایش نمیتواند از پیشرفت معنوی و اجتماعی امکانپذیر در این مرحله از زندگی بشری برخوردار گردد. درک ارزش خدمت به همراه آگاهی از نیازها و کمبودهای جوامع، موجب میشود فرد نه تنها از اجتماع کنارهگیری نکند و نسبت به مسائل و مشکلات آن بیتفاوت نماند، بلکه به کوشش برای ایجاد تغییر مصمم بوده و با جدیت تلاش نماید تا «انوار عدل عالم را احاطه نماید.»
مسیر خدمت مسیری در امتداد زندگی است. مفهوم حرکت در یک مسیر خود نشان دهندۀ ماهیت خدمت است. مسیر ما را دعوت به مشارکت مینماید، به افقهای تازه رهنمون میشود، خواهان تلاش و حرکت است و البته با همراهی و حمایت دیگران طی میشود. پیمودن مسیر خدمت به نوع بشر کار آسانی نیست. خدمت خالصانه نیاز به فداکاری واز خودگذشتگی دارد، نیازمند تواضع و فروتنی و چشمپوشی از هر نوع منفعت شخصی است. از آرزوی کسب شهرت و مقام و پاداش و یا ترس از عذاب و مجازات برکنار است. اما در این مسیر نباید به کاستیها و ضعفهای خود توجه کنیم. هریک از ما با سرعت و شتابی متناسب با توانمندی خود در مسیر خدمت قدم بر میداریم و همزمان، به کمک خداوند، مهارتها، تواناییها و همچنین خصوصیات اخلاقی و رفتاری لازم برای پیشروی در این مسیر را بیش از پیش به دست میآوریم. تا زمانی که قلبهایمان از محبت خداوند لبریز است، میل به بخشندگی، خود را در رفتار و اعمال ما آشکار میسازد.
منبع: سایت بهائیان ایران