در ایام گذشته عالم اسیر سطوت و محکوم قساوت وقوت بوده و رجال به قوه شدت و صلابت جسماً و فکراً بر زنان تسلط یافته بودند ؛ اما حال این میزان به هم خورده و تغییر کرده ؛ قوه اجبار رو به اضمحلال است و ذکاء عقلانی و مهارت فطری و صفات روحانی یعنی محبت و خدمت که درنسوان ظهورش شدیدتر است رو به علو و سمو و استیلاست. پس این قرن بدیع، شئونات رجال را بیشتر ممزوج با کمالات و فضائل نسوان نماید و اگر بخواهیم درست بیان کنیم قرنی خواهد بود که این دو عنصر در تمدن عالم میزانشان بیشتر تعادل و توافق خواهد یافت.(1)
جهان انسانی شامل دو بخش است : زن و مرد که هریک مکمل دیگری است . بنابراین اگر یکی از این دو ناقص باشد دیگری لزوماً نمی تواند کامل باشد و کمال میسر نخواهد شد؛ در هیکل انسان یک دست راست وجود دارد و یک دست چپ که هر یک در ارائه خدمات و مدیریت امور با دیگری برابر است؛ اگر هر یک از آنها دچار نقصان گردد این نقص به دیگری منتقل می شود چرا که بر روی کمال کلی تأثیر می گذارد؛ چرا که پیشرفت حاصل نخواهد شد مگر اینکه هر دو کامل باشند. اگر بگوییم که یک دست ناقص است ثابت می شود که دیگری نیز دچار عدم کفایت و ناتوانی است، چرا که با یک دست نمی توان پیشرفت کرد. همین طور که پیشرفت جسمانی نیاز به دو دست دارد ،زن و مرد که دو بخش جامعه هستند باید کامل باشند. این امر طبیعی نیست که یکی از آنها محدود و ضعیف باشد و تا زمانی که هر دو تقویت وتکمیل نشوند سعادت و خوشبختی جامعه بشری متحقق نخواهد شد.(2)
خلاصه تصور برتر بودن مردان، زنان را از رسیدن به مقاماتشان باز می دارد ؛ در این صورت به نظر می رسد که وصول به تساوی از لحاظ خلقت غیر ممکن است، پیشرفت زنان در مسیر کمال را سد می نماید و به تدریج به نا امیدی زن منجر می شود ؛ این خلاف واقع است. باید اعلام کنیم که زن از توانایی مساوی با مردان برخوردار است و در برخی از موارد استعدادش از مرد بیشتر است و این دیدگاه است که او را مالامال از امید و اشتیاق می سازد و تلاش وهمت و مجاهده اورا برای ترقی دائماً فزونی می بخشد. نباید به او گفته شود یا تعلیم داده شود که ازلحاظ توانایی و استعداد ضعیف تر و پست تر است. اگر به کودکی گفته شود که هوشش کمتر از همکلاسی های دیگرش است این باعث عقب ماندگی او میشود و در مسیر پیشرفت او مانع ایجاد می کند؛ با گفتن اینکه ” تو بسیار با استعداد هستی ،اگر تلاش و سعی کنی به بالاترین مراتب می رسی” او را تشویق می کنید تا پیشرفت کند. (3)
نساء و رجال کل در حقوق مساوی،بهیچوجه امتیازی در میان نیست زیرا جمیع انسانند،فقط احتیاج به تربیت دارند.اگر نساء مانند رجال تربیت شوند هیچ شبهه نیست که امتیزی نخواهد ماند زیرا عالم انسانی مانند طیور محتاج به دو جناح است:یکی اناث و یکی ذکور .مرغ با یک بال پرواز نتواند.نقص یک بال سبب وبال بال دیگر است.
در زمان ظهور حضرت بهاالله که زنان دوشادوش مردان به پیش می روند در هیچ حرکتی عقب نخواهند ماند. زن و مرد از حقوق مساوی برخوردارند؛ زنان در کلیه جهات اداره امور را به دست خواهند گرفت. به همان مقام شامخ انسانی که در سراسر جهان مورد نظر است نائل خواهند شد و در جمیع امور شرکت خواهند کرد. این را مطمئن باشید. به شرایط کنونی ناظر نباشید . در آینده نه چندان دوری عالم زنان از جمیع جهات درخشان و تابنده خواهد شد ؛ چون حضرت بهاالله چنین اراده فرمودند. (4)
(1) بهاالله و عصر جدید
(2) بیانیه صلح جهانی
(3) از بیانات حضرت عبدالبهاء ، انتشار صلح عمومی چاپ آمریکا سنه 1982
(4) از بیانات حضرت عبدالبهاء ، درخطابات پاریس چاپ بریتانیای کبیر مورخ 1961
طلوع کرمل(https://t.me/Tolo_E_Carmel)