نظم بدیع جهان آرای دیانت بهائی

نظم اداری بهائی

نظم اداری بهائی از دو گروه انتخابی و انتصابی تشكیل شده است كه گروه اول وظایف اداری و گروه دوم وظایف تشویقی و تربیتی دارند.

ویژگی‌های نظم اداری

یكی از مهمترین ویژگی‌های نظم اداری بهائی این است كه بنیان الهی دارد، یعنی توسط خود شارع دیانت بهائی، نه پیروان ایشان، بنیانگذاری شده است. هیچیك از نظامهای دینی و سیاسی عالم چنین امتیازی ندارند، زیرا همهٔ آنها ساختهٔ دست بشر هستند . همچنین خداوند در این دور مژده داده است كه بیت‌العدل اعظم را كه به انتخاب مردم تشكیل می‌شود به الهامات خود ملهم می‌فرماید و آنان را از تصمیمات نادرست حفظ می‌كند و در نتیجه جامعهٔ بهائی از انحراف در امان می‌ماند. البته این به آن معنی نیست كه همهٔ سطوح تشكیلات بهائی مصون از خطا هستند، اما اگر اشتباهاتی مرتكب شوند سبب انحراف عظیمی نخواهد شد، زیرا بیت‌العدل اعظم به عنوان عالی‌ترین مرجع جامعهٔ بهائی بر آنها نظارت دارد.


ویژگی مهم دیگر نظم اداری بهائی كه آن را از سایر نظامهای دینی متمایز می‌كند آن است كه در آن طبقه‌ای به نام روحانیون یا رهبران دینی وجود ندارد. با رسیدن عالم انسانی به مرحلهٔ بلوغ خود دیگر نیازی به چنین طبقه‌ای نیست. در نظم بهائی هیچ فردی به تنهایی از مقام یا قدرت خاصی برخوردار نیست، بلكه قدرت در اختیار مجامعی است كه توسط عموم بهائیان انتخاب می‌شوند. روش كار این بیوت عدل هم مبتنی بر مشورت است؛ آن هم نه فقط مشورت با خودشان، بلكه مشورت با عموم كه از جمله در ضیافات نوزده روزه انجام می‌شود. مشورت به عنوان مكانیزمی كه طی آن تصمیم گیری ها صورت می گیرد، به قدری دارای اهمیت است كه می توان آن را از شاخص های برجستهٔ نظم اداری بهائی به حساب آورد، به خصوص كه شرایط مشورت دراین نظم، مافوق رعایت اصول و مقررات اداری و منطقی، شامل رعایت اصول معنوی واخلاقی ای همچون خلوص نیت و محبت و فروتنی و صبوری و وارستگی نیز می باشد.
دو ویژگی فوق سبب می‌شود كه این نظم بتواند وحدت جامعه را حفظ كند و مانع تشكیل فرقه‌ها و احزاب گوناگون شود، چون از طرفی افرادی به نام رهبران دینی وجود ندارند كه هریك طرفدارانی داشته باشند و دستور خاصی صادر كنند و از طرف دیگر همانطور كه دیدیم ضرورت اطاعت از مركز واحدی كه بیت‌العدل باشد توسط حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء و حضرت ولی ‌امرالله مورد تأكید قرار گرفته است و جای انكار برای احدی باقی نمانده است.
در نظم اداری بهائی برای اولین بار در تاریخ ادیان مركز اداری و روحانی جامعه در یك محل جمع شده است. قبلهٔ بهائیان كه مرقد حضرت بهاءالله است در شهر عكا، و مرقد حضرت باب و محل استقرار بیت‌العدل اعظم و سایر مؤسسات بین‌المللی بهائی در شهر حیفا در نزدیكی آن، در سرزمینی كه برای همهٔ ادیان الهی مقدس است قرار دارد، و این یكی دیگر از جنبه‌های وحدت ‌بخش آئین الهی است. در ادیان گذشته جدایی مراكز روحانی و اداری همواره باعث از میان رفتن وحدت بوده است، مثلاً، در حالی كه مركز روحانی اسلام مكه و مدینه بود خلافت به دمشق و بغداد و استانبول منتقل شد و سبب انحراف مركز اداری گشت. اما در دیانت بهائی یك مركز بیشتر وجود ندارد كه هم جنبهٔ اداری دارد و هم روحانی.
یكی دیگر از ویژگی‌های نظم اداری آن است كه در آن دو جنبهٔ ثبات و تغییر به تعادل رسیده است. به این ترتیب كه از طرفی بیت‌العدل اعظم می‌تواند مطابق با شرایط و نیازهای بشر در هر زمان حكمی صادر كند و آن را در صورت لزوم تغییر دهد، از طرف دیگر نمی‌تواند دستورات حضرت بهاءالله را تغییر دهد و تصمیمات آن باید در حدودی كه آثار الهی تعیین می‌كنند گرفته شود. متأسفانه در سایر ادیان پیروان به دو دسته تقسیم می‌شوند: یك دسته سنت‌پرستانی كه هر تغییری را به عنوان بدعت تكفیر می‌كنند و دستهٔ دیگر تجدد طلبانی كه به دلخواه خود هر چیزی را، حتی احكام صریح كتاب مقدس را، تغییر می‌دهند. در دیانت بهائی با تلفیق دو جنبهٔ ثبات و تغییر، این مایهٔ اختلاف نیز از میان برداشته شده است.
همچنین تعادل میان تمركز و توزیع قوا هم در نظم اداری بهائی رعایت شده است، یعنی تصمیماتی كه جنبهٔ جهانی دارد در بیت‌العدل اعظم و تصمیماتی كه جنبهٔ ملی دارد در بیت‌العدل خصوصی و تصمیماتی كه جنبهٔ محلی دارد در بیت ‌العدل محلی گرفته می‌شود. به این ترتیب وحدت در كثرت كه شعار آیین بهائی است تحقق می‌یابد. حضرت ولی امرالله در این مورد می‌فرمایند: «امر بهائی مقصدش هرگز آن نیست که شالودهٔ جامعهٔ کنونی عالم را زیر و زبر نماید بلکه آنست که بنیانش را وسعتی بیشتر بخشد و به مؤسّساتش شکل تازه‌ای دهد که موافق و مطابق با حوائج این جهان دائم التّغییر باشد. تعالیم شریعت و آئین حضرت بهاءاللّه با هیچ تابعیت و سرسپردگی مشروعی تناقض
ندارد و وفاداریهای صادقانه را تضعیف نمی کند.

مقصدش آن نیست که شعلهٔ وطن دوستی سالم و خردمندانه را در دلهای مردمان خاموش سازد یا نظام خودمختاری ملّی را که برای دفع آفت مرکزیت افراطی در ادارهٔ امور جهان لازم است از میان بردارد. کلید رمزش شعار وحدت در کثرت است‌.»
در جامعهٔ بهائی معنای رهبری كاملاً با سایر جوامع دینی و غیردینی متفاوت است، زیرا اولاً رهبری جنبهٔ جمعی دارد، نه فردی، ثانیاً عضویت در این جمعها به افراد قدرتی نمی‌دهد، زیرا شدیداً تأكید شده است كه تشكیلات شخصیتی جدا از اعضای آن دارد. كسی كه عضو بیت‌العدل است وقتی از جلسهٔ بیت‌العدل خارج می‌شود هیچ فرقی با دیگر افراد بهائی ندارد. در دیانت بهائی عضویت در تشكیلات تنها فرصتی برای خدمت فراهم می‌كند، نه فرصتی برای كسب قدرت و ثروت. عضویت در تشكیلات بهائی بدون دستمزد است. نحوهٔ انتخابات بهائی هم همانطور كه قبلاً بیان شد به گونه‌ای است كه امكان سوء استفاده از مقامات اداری را به حداقل می‌رساند.
اگرچه نظم اداری بهائی وجوه مشترك فراوانی با دموكراسی دارد، اما با آن تفاوت بنیادی دارد. اگرچه مردم هستند كه اعضای تشكیلات را انتخاب می‌كنند، اما بعد از آن موظف به اطاعت از دستورات آنند و نمی‌توانند نظرات خود را بر تشكیلات تحمیل كنند. البته محافل موظفند با عموم بهائیان مشورت نمایند، اما در تصمیم‌گیری‌های خود باید ناظر به تعالیم واحكام بهائی و وجدان خویش باشند و تحت فشار افكار عمومی نادرست قرار نگیرند. این امر آنان را از عوام‌فریبی و تصمیمات نابجا در امان نگه‌می‌دارد.
با وجود اهمیت فراوانی كه نظم اداری بهائی و مؤسسات آن دارند، باید به یاد داشت كه این مؤسسات تنها یكی از سه ركن اساسی جامعهٔ بهائی هستند. دو ركن دیگر عبارتند از افراد و جوامع محلی. افراد مسؤولیت اصلی عمل و اقدام را به عهده دارند و هرچه مؤسسات تصمیم‌های جالب و مفیدی بگیرند، تا افراد آن تصمیمات را به درستی اجرا نكنند هیچ فایده‌ای نخواهد داشت. جوامع محلی بهترین محل برای تحقق اتحاد و همكاری میان افراد است و بسیاری ابتكارات و تصمیمات در آنجا گرفته می‌شود.
همچنین باید توجه داشت كه نظم اداری وسیلهٔ تحقق اهداف دیانت بهائی است و نباید با هدف اشتباه شود. اگرچه بهائیان برای تأسیس نظم اداری تلاش بسیار می‌كنند، هدف آنان از این كار فراهم كردن مقدمات تأسیس وحدت عالم انسانی است و تشكیلات به تنهایی ارزشی ندارد.
بالاخره نكتهٔ دیگری كه توجه به آن ضروری است آن است كه معمولاً در جامعهٔ ما نظم با روحانیت و محبت مغایر به نظر می‌رسد. در دیانت بهائی به تعادل این دو با یكدیگر تأكید بسیار شده است. حضرت ولی ‌امرالله می‌فرمایند: «حسن جریان و نظم امور اداری باید همواره با همان درجه از محبت و خلوص و ترقی روحانی توأم باشد. این دو كیفیت هردو ضروری است. تفكیك یكی از دیگری به منزلهٔ سلب حیات از هیكل امر خواهد بود.»
حضرت ولی‌امرالله در كتاب دور بهائی كه آن را وصیت‌نامهٔ خود نامیده‌اند در مورد نظم‌اداری توضیحاتی داده‌اند كه این بخش را با آن به پایان می‌بریم:
این نظم به مثابهٔ صدفی برای حفظ و صیانت گوهر گرانبهای امراللّه است و به مرور زمان واضح و مبرهن خواهد شد که این نظم عامل اصلیه‌ایست که این شرع انور را به مرحله نهائی وارد خواهد کرد. مادام که این نظم هنوز در مرحله طفولیت است زنهار که نفسی در ادراک کیفیتش به خطا رود و یا از اهمیتش بکاهد یا مقصدش را دگرگون جلوه دهد. صخره‌ای که این نظم اداری بر آن استوار است مشیت ثابته الهیه برای عالم انسانی در عصر حاضر است. منبع الهامش نفس حضرت بهآءاللّه است. حامی و مدافعش جنود مجنّدهٔ ملکوت ابهی است. ظهور و نشو و نمایش نتیجهٔ اهراق دم لا اقلّ بیست هزار شهدائی است که حیات خویش را در این سبیل نثار نموده‌اند. محوری که مؤسّساتش حول آن طائف مضامین محکمه الواح وصایای حضرت عبدالبهآء است. مبادی اساسیه‌اش حقایقی است که مُبین مصون از خطای آیات الهی در خطابات مبارکهٔ خویش در غرب بیان فرموده است. احکامی که برای اداره‌اش وضع گردیده و وظائفش را تحدید مینماید، صریحاً در کتاب اقدس نازل شده است. مقرّی که مشروعات روحانیه و خیریه و اداریه‌اش حول آن مجتمع میباشد مشرق الاذکار و متفرّعات آنست. ارکانی که سلطه‌اش مستظهر بدانست دو مؤسّسهٔ ولایت امر اللّه و بیت عدل اعظم است. مقصد اصلی و ضمنی که محرّک آنست استقرار نظم بدیع جهان آرائی است که شالوده آنرا حضرت بهآءاللّه بنیان نهاده.

روشی که بکار میرود و موازینی را که القاء مینماید آنرا نه به شرق متمایل میسازد و نه به غرب، نه به یهود و نه به غیر آن، نه به فقیر و نه به غنی، نه به سفید و نه به سیاه، شعارش وحدت عالم انسانی، عَلَمَش صلح اعظم، سرانجامش حلول دوره ذهبی هزار ساله یعنی یومی که سلطنت‌های عالم به سلطنت الهیه که سلطنت حضرت بهاءاللّه است مبدّل گردد.‌


منابع و مأخذ:

1- دریای دانش، ص179. معنی این آیه ازکتاب اقدس چنین است: به آنچه درکتاب اقدس نازل کرده ایم نگاه کنید: وقتی دریای وصال فرو رفت و کتاب آغاز به پایان رسید(یعنی پیام آور الهی وفات نمود)، به کسی توجه کنیدکه خدا خواسته و مانند شاخه ای است که از این ریشه روئیده .
2- کتاب اقدس، بند30
3- مجموعهٔ الواح بعد از کتاب اقدس، ص75
4- همان، ص46. یعنی نور و جلال و بزرگی و ستایش بر ایادیان امر او باد، کسانی که به واسطهٔ ایشان نور صبر درخشید و حکم اختیار برای خداوند مقتدر عزیز مختار ثابت شد و دریای بخشش به موج آمد و بوی خوش عنایت خداوند که مولای مردم است، پراکنده گشت.
5- الواح وصایا
6- الواح وصایا، مضمون بخش عربی چنین است: اما بیت العدل که خداوند آنرا مصدر همهٔ خوبی ها و محفوظ و مصون از همهٔ اشتباهات و خطاها قرار داد.
7- تنها در دیانت مقدس اسلام است که حضرت رسول اکرم جانشین خود را معین فرمودند، اما آن هم چون صریح و مکتوب نبود، مورد اختلاف واقع شد و عملاً تمدن اسلامی برمبنای آن بنا نگشت.
8- نظم جهانی بهائی، ص56
9- ارکان نظم بدیع، ص38
10- کتاب دور بهائی، صص 96-95. قسمت آخر بیان حضرت ولی امرالله اشاره به بشارات کتب مقدسه دارد که در مورد آخرالزمان بیان داشته اند ومنظور از این سلطنت، سلطنت روحانی است؛ چنانچه حضرت عبدالبهاء در مفاوضات توضیح داده اند: «در جمیع کتب و صحف انبیاء موعود و مذکورکه در آن یوم خداوند، سلطنت الهیهٔ روحانیه تشکیل می شود و جهان تجدید می گردد و روح جدیدی در جسم امکان دمیده میشود و موسم بهار الهی آید؛ ابر رحمت ببارد و شمس حقیقت بتابد و نسیم جان پرور بوزد و عالم انسانی قمیص تازه در بر نماید؛ روی زمین بهشت برین گردد؛ عالم بشر تربیت شود؛ جنگ و جدال و نزاع و فساد از میان برخیزد و راستی و درستی و آشتی و خداپرستی به میان آید و الفت و محبت و یگانگی جهان را احاطه کند و خداوند تا ابدالآباد حکمرانی خواهد کرد، یعنی سلطنت روحانیهٔ ابدیه تشکیل می شود و آن یوم الله است. زیرا جمیع ایامی که آمده و رفته است ایام موسی بوده؛ ایام مسیح بوده؛ ایام ابراهیم بوده و همچنین ایام سایر انبیاء بوده؛ اما آن یوم، یوم الله است؛ زیرا شمس حقیقت در نهایت حرارت و اشراق طلوع خواهد کرد.»