در بيان اينکه ” متابعت تقاليد حقيقت را گم کرده “
حضرت عبدالبهاء ميفرمايند قوله الاحلی:
حضرت عبدالبهاء ميفرمايند قوله الاحلی:
ای خداوند، روحی در دلها بدم که همدم تو گردند، و شوقی در قلوب بینداز که بذکر تو دمساز شوند ،جانها را شور ولهی ده و دلها را وجد و طربی بخش که هر دم روحی تازه یابند، و بسُروری بی اندازه رسند.
ای خداوند مهربان یاران را روح و ریحان بخش و تائیدی آسمانی فرما تا تشنگان را سلسبیل هدایت دهند و گمگشتگان را بسبیل عنایت دلالت کنند
توئی مقتدر و توانا و شنونده و بینا.
ع ع
کلام مرکز میثاق همواره روح بخش بوده است. از صمیم قلب می گویند و با عشق تمام می سرایند و هدایت میفرمایند؛ گویی از تمامی وجودشان محبّت می تراود؛ با قلمشان آنسان سخن می گویند که گویی در مقابلشان نشسته ای و امواج حبّ این مولای حنون را به چشم ظاهر می بینید . در لوح کوتاهی خطاب به احبّای ککین میفرمایند:
ای جوينده حقّ، يابنده شو تا پاينده گردی. زنهار امتحان منما زيرا کفّه ميزان تحمّل اين ثقل اعظم ندارد و زنجير و حبل متين گسيخته شود ترازو را خورد و ريز نمايد ميزان خلق مانند خردل است، امتحان حقّ بمثابه جبل. خردل تحمّل جبل نتواند البتّه مضمحل گردد؛ امّا انشاءاللّه تو گوش هوشت باز است و به نشانه و اشاره البتّه به مقصودت پی ميبری دقّت نما سخت است ولی قدرت حقّ سهل و آسان نمايد. اميد وطيد است ولی در پنجه تقدير مفوّض. آينده جو پاينده خواه زيبنده باش جوينده گرد. و عليک التّحيّة و الثناء. عع
مکاتیب حضرت عبدالبهاء –
جلد۸ ص۷۶ و ۷۷
«دين انسان را بالی است و علم بال ديگر. انسان به دو بال پرواز میکند به بال واحد پرواز نتواند.»
حضرت عبدالبهاء
« در این قرن نورانی ، جمیع امور تجدید شده ، علوم تجدّد یافته ، فنون جدید پیدا شده ، صنایع جدید ظاهرگشته ، افکارجدیده جلوه نموده ، اکتشافات جدیده پدید شده ، اختراعات جدیده به میان آمده . فی الحقیقه عالم وجود ، عالم جدید گشته لهذا باید اساس دین نیز تجدید یابد …
… اديان الهيّه از يوم آدم الی الآن پياپی ظاهر شده و هر يک آنچه بايد و شايد مجری داشته خلق را زنده نموده و
«… حال وقت آنست که احبّای الهی رايت وحدت را بلند نمايند و آيت الفت را در مجامع وجود تلاوت کنند و کلّ را بر احديّت فيض الهی دلالت نمايند تا آنکه خباء تقديس در قطب امکان بلند گردد و جميع امم را در ظلّ کلمه توحيد در آرد.
در بیان معنی حقیقت حضرت عبدالبهاء میفرمایند قوله الاحلی :
” حقیقت وحدت عالم انسانی است حقیقت محبّت بین بشر است حقیقت اعلان عدالت است حقیقت هدایت الله است حقیقت فضائل عالم انسانی است. انبیای الهی جمیعاً منادی حقیقت بودند” (١)
” نفوسی که رائحه محبّت جمال مبارک در مشام دارند از هیچ نفحه ای جز رائحه گلشن وفا استنشاق ننمایند “.
(ص ١٥٢ فضائل اخلاق )