Even as thou dost witness how the people of the Qur’án, like unto the people of old, have allowed the words “Seal of the Prophets” to veil their eyes. And yet, they themselves testify to this verse: “None knoweth the interpretation thereof but God and they that are well-grounded in knowledge.”
And when He Who is well-grounded in all knowledge, He Who is the Mother, the Soul, the Secret, and the Essence thereof, revealeth that which is the least contrary to their desire, they bitterly oppose Him and shamelessly deny Him. These thou hast already heard and witnessed. Such deeds and words have been solely instigated by leaders of religion, they that worship no God but their own desire, who bear allegiance to naught but gold, who are wrapt in the densest veils of learning, and who, enmeshed by its obscurities, are lost in the wilds of error. Even as the Lord of being hath explicitly declared: “What thinkest thou? He who hath made a God of his passions, and whom God causeth to err through a knowledge, and whose ears and whose heart He hath sealed up, and over whose sight He hath cast a veil—who, after his rejection by God, shall guide such a one? Will ye not then be warned?”
“چنانچه اهل فرقان را می بينی که چگونه به مثل امم قبل به ذکر خاتم النّبيّين محتجب گشتهاند، با اينکه خود مقرّند بر اينکه “ما يَعْلَمُ تَأوِيلَهُ إلّا اللّهُ وَالرّاسِخُونَ فِی العِلمِ.” بعد که راسخ در علوم و امّها و نفسها و ذاتها و جوهرها بيان می فرمايد که قدری مخالف هوای ايشان واقع می شود اين است که می شنوی که چه می گويند و چه می کنند. و نيست اينها مگر از رؤسای ناس در دين يعنی آنهائی که الهی بجز هوی اخذ نکردهاند و بغير ذهب مذهبی نيافتهاند و به حجبات علم محتجب گشتهاند و به ضلالت آن گمراه شدهاند. چنانچه به تصريح تمام ربّ الانام می فرمايد : “اَفَرَاَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إلهَهُ هوَاهُ و اَضَلَّهُ اللّهُ عَلی عِلْمٍ و خَتَمَ عَلی سَمْعِهِ و قَلْبِهِ و جَعَلَ عَلی بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللّهِ اَفَلا تَذَکَّرُونَ.” يعنی آيا ديدی آن غافل را که گرفت خدای خود خواهش های نفس خود را و اضلال کرد خدا او را بر علمی، و مهر نهاد بر گوش و دلش و گردانيد بر چشمش پرده، پس که هدايت می کند او را از بعد خدا؟ آيا پند نمی گيريد؟”
ذهب: طلا/ رب الانام: پروردگار مردم/
“ما يَعْلَمُ تَأوِيلَهُ إلّا اللّهُ وَالرّاسِخُونَ فِی العِلمِ.”
سوره آل عمران آیه هفت
تاویل –آیات را- جز خدا و راسخون در علم –کسی- نمیداند.
در توضیح بند شانزدهم شرح آیه شریفه آمده است. و همچنین در توضیح بند صد و هفتاد و دوم معنای خاتم النبیین که در سوره ی مبارکه احزاب آمده است شرحش داده شد و حضرت بهالله میفرمایند که با وجود اینکه در قران فرموده شده است که تاویل آیات را کسی جز خداوند و راسخون در علم نمیدانند، اهل اسلام نیز با تمسک به این آیه ی قرانی ذکر ختم نبوت و رسالت و دیانت میکنند و زمانی که راسخ در علوم “رسول پسین” آمد و تاویل صحیح آیه را به ایشان گفت، چون مطابق نفس و هوای ایشان نبود، آنرا نپذیرفته و محتجب شدند.
“اَفَرَاَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إلهَهُ هوَاهُ و اَضَلَّهُ اللّهُ عَلی عِلْمٍ و خَتَمَ عَلی سَمْعِهِ و قَلْبِهِ و جَعَلَ عَلی بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللّهِ اَفَلا تَذَکَّرُونَ.”
سوره جاثیه آیه بیست و سه
ترجمع حضرت بهالله: آيا ديدی آن غافل را که گرفت خدای خود خواهش های نفس خود را و اضلال کرد خدا او را بر علمی، و مهر نهاد بر گوش و دلش و گردانيد بر چشمش پرده، پس که هدايت می کند او را از بعد خدا؟ آيا پند نمی گيريد؟
ترجمه فولادوند: پس آيا ديدى كسى را كه هوس خويش را معبود خود قرار داده و خدا او را دانسته گمراه گردانيده و بر گوش او و دلش مهر زده و بر ديده اش پرده نهاده است آيا پس از خدا چه كسى او را هدايت خواهد كرد آيا پند نمى گيريد