کتاب ایقان مخزن حقائق اسرار الهی

بند دویست و پنجاه و چهار

“O Son of Man! Many a day hath passed over thee whilst thou hast busied thyself with thy fancies and idle imaginings. How long art thou to slumber on thy bed? Lift up thine head from slumber, for the Sun hath risen to the zenith; haply it may shine upon thee with the light of beauty.”


“يَا ابْنَ الإنسانِ، قد مَضَی عَلَيکَ اَيّامٌ و اشتَغَلْتَ فيهَا بمَا تَهْوی بِهِ نَفْسُکَ مِنَ الظُّنُونِ وَ الاَوهامِ. إلی مَتَی تَکُونُ راقِداً عَلَی بساطِکَ؟ فَارْفَعْ رأسَکَ عَنِ النَّومِ. فَإنَّ الشَّمسَ قَدِ ارتَفَعَتْ فِی وَسَطِ الزَّوالِ، لَعَلَّ تُشرِقُ عَلَيکَ باَنوارِ الجَمالِ.والسّلام.”

فقره ۶۲از کلمات مبارکه ی مکنونه حضرت بهالله است که پیش از کتاب ایقان در سال ۱۲۷۴نازل شده است، مضمون بیان مبارک چنین است: ای پسر انسان، روزگاری بر تو گذشت و مدتی از عمر تو سپری شد و تو در جمیع آن روزگار و ایام تو خود را به آنچه که هوای نفست از اوهام و خیالات بدان مشتاق بود مشغول کردی. تا چه وقت در بستر غقلت و بیخبری خود در خواب هستی؟ سرت را از خواب بردار، چراکه آفتاب به وسط آسمان رسیده ، شاید که بر تو انوار جمال بتابد.
والسلام: تمام