طوبی لملک قام علی نصرة امری فی مملکتی و انقطع عن سوآئی انّه من اصحاب السّفينة الحمرآء الّتی جعلها اللّه لاهل البهآء ينبغی لکلّ ان يعزّروه و يوقّروه و ينصروه ليفتح المدن بمفاتيح اسمی المهيمن علی من فی ممالک الغيب و الشّهود * انّه بمنزلة البصر للبشر و الغرّة الغرّآء لجبين الانشآء و رأس الکرم لجسد العالم انصروه يا اهل البهآء بالاموال و النّفوس *
How great the blessedness that awaiteth the king who will arise to aid My Cause in My kingdom, who will detach himself from all else but Me! Such a king is numbered with the companions of the Crimson Ark — the Ark which God hath prepared for the people of Bahá. All must glorify his name, must reverence his station, and aid him to unlock the cities with the keys of My Name, the omnipotent Protector of all that inhabit the visible and invisible kingdoms. Such a king is the very eye of mankind, the luminous ornament on the brow of creation, the fountainhead of blessings unto the whole world. Offer up, O people of Bahá, your substance, nay your very lives, for his assistance.
خوشا به حال پادشاهی که در مملکتی به نصرت امر من قیام کند. و از سوای من منقطع باشد. او از اصحاب سفینه ی حمراء است که این سفینه را به اهل بهاء از جانب خدا اختصاص داده شده است. بر همه واجب است که او را اعزاز کنند، و احترام کنند و او را کمک کنند تا شهرها را به کلیدهای اسم من که غلبه دارد بر ممالک غیب و شهود فتح کند. ایشان به منزله ی چشم هستند برای بشریت و مانند نورانیت واضحی است در پیشانی عالم و به منزله ی بخشش است از برای جسد عالم،. ای اهل بها با اموال و جان خود او را نصرت دهید.
در لوح بشارت میفرمایند: ” بشارت چهارم: هر یک از حضرات ملوک وفقهم الله بر حفظ این مظلوم قیام فرماید و اعانت نماید باید کل در محبت و خدمت به او از یکدیگر سبقت گیرند این فقره فرض است بر کل طوبی للعالمین”
و قوله الاعلی: ” سلطانی که غرور اقتدار و اختیار او را از عدل منع ننماید و نعمت و ثروت و عزت و صفوف و الوف او را از تجلیات نیر انصاف محروم نسازد او در ملاء اعلی دارای مقام اعلی و رتبه ی علیاست بر کل اعانت و محبت آن وجود مبارک لازم است طوبی لملک ملک زمام نفسه و غلب غضبه و فضل العدل علی الظلم والانصاف علی الاعتساف”
قوله الاعلی: ” امید است که یکی از ملوک لوجه الله بر نصرت این حزب مظلوم قیام نماید و بذکر ابدی و ثناء سرمدی فائز شود قد کتب الله علی هذا الحزب نصره من نصرهم و خدمته والوفاء بعهده”
اصحاب السّفينة الحمرآء: یاران کشتی عجم. به اصطلاح عرفا به اقتباس از قصه ی نوح مفصل در تورات و قران نام و لقب طایفه ی هدایت و آئین گردید و در ادبیات عربی و فارسی به تشبیه و استعاره با تلویح بقصه ی مذکوره همی اطلاق بر اموری مانند آن شد و روایت ماثوره ی نبویه ” مثل اهل بینی کمثل سفینه نوح من رکبها نجی و من ترکها غرق” بمنزله ی ضرب المثل گشت و بدین طریق ذکر سفینه و خصوصاً سفینه ی حمراء به دلالت بر محل توجه و درخشندگی بودن و طریق انقطاع و فداکاری پیمودن در آثار این امر بغایت کثرت گردید از آنجمله در … صورت زیارت برای امام حسین است: ” من اهل سرادق الابهی و اصحاب السفینه الحمراء” (اسرار الاثار ج ۴ صفحه ۱۴۸)
همچنین اشاره به بیان حضرت باب در تفسیر سوره ی یوسف است که میفرمایند که سفینه ی حمراء در بحر الهی جاری شده و کسی حق سوار شدن به این سفینه ی حمراء را ندارد مگر اهل بهاء.