انّ عدّة الشّهور تسعة عشر شهراً فی کتاب اللّه قد زيّن اوّلها بهذا الاسم المهيمن علی العالمين *
The number of months in a year, appointed in the Book of God, is nineteen. Of these the first hath been adorned with this Name which overshadoweth the whole of creation.
تعداد ماههای سال در کتاب الله نوزده عدد است. زینت بدهید اولین ماه را به اسم مهیمن برای عالمیان (شهر البهاء)
حضرت اعلی در باب ثالث از واحد خامس کتاب بيان ” خداوند عالم خلق فرموده کلّ سنين را بامر خود و از ظهور بيان قرار داده عدد هر سنين را عدد کلّ شیء و آنرا نوزده شهر قرار داده و هر شهر را نوزده روز فرموده …. شهر اوّل را بهاء و آخر را علاء ناميده.”
و در لوحی نازل:”و سال هم نوزده ماه مقرّر و هر ماه نوزده روز که عدّه جميع ٣۶١ روز ميشود.و چون ايّام شمسی ٣۶۵ روز و بعضی سالها ٣۶۶ روز است پنج يوم زائده و کسر راکه مظاهر هاء و ايّام عطاء است و قبل از امساک مقرّر فرمودهاند بايد قبل از شهرصيام قرار داد و ماه صيام ماه آخر است و روز نوروز روز عيد …”.
“و اسامی نوزده ماه را باين نحو مقرّر فرمودهاند ماه اوّل شهر البهآء دوّم شهرالجلال سوّم شهر الجمال چهارم شهر العظمة پنجم شهر النّور ششم شهرالرّحمة هفتم شهر الکلمات هشتم شهر الکمال نهم شهر الاسماء دهم شهر العزّة يازدهم شهر المشيّة دوازدهم شهر العلم سيزدهم شهر القدرة چهاردهم شهر القول پانزدهم شهر المسائل شانزدهم شهر الشّرف هفدهم شهر السّلطان هجدهم شهر الملک نوزدهم شهر العلاء و اين نوزده اسم اللّه اسامی ايّام هر ماه از ابتدا تا يوم نوزدهم اطلاق ميشود مثلاً يوم اوّل هر ماه يوم البهآء، دوّم يوم الجلال، سوّم يوم الجمال بهمين نحو تا آخر و اسامی ايّام هفته را نيز از اسماء اللّه تعيين فرمودهاند مثلاً شنبه يوم الجلال يکشنبه يوم الجمال، دوشنبه يوم الکمال، سهشنبه يوم الفضال، چهارشنبه يوم العدال، پنجشنبه يوم الاستجلال جمعه يوم الاستقلال و بدء سنه از سنه اوّل ظهور است از واحد اوّل از اوّل تعداد نموده تا بنوزده که يکواحد است منتهی شود ثانياً واحد ديگر کذا ثالثاً الی ما لانهايه ولی در تعداد سنه از اوّل و دوّم و سوّم الی عدد واحد او ازيد تعداد ذکر واحد اوّل و ثانی و ثالث الی اَيِّ عدد يُعَدُّ بايد ذکر شود تا واحد منتهی نشده مرقوم ميشود سنه اوّل يا دوّم يا سيّم از واحد اوّل و چون نوزده تمام شد سنه اوّل يا چهارم يا نهم مثلاً از واحد ثانی و يا ثالث و يا رابع الی ما لانهايه مرقوم ميگردد.” ] گنجینه حدود احکام صفحه ۴۰، ۴۱ [