کتاب اقدس امّ الكتاب دیانت بهائی

بند یکصد و پنجاه و نهم : حکم استفاده از اسلحه

حرّم عليکم حمل الات الحرب الّا حين الضّرورة و احلّ لکم لبس الحرير قد رفع اللّه عنکم حکم الحدّ فی اللّباس و اللّحی فضلاً من عنده انّه لهو الامر العليم * اعملوا ما لا تنکره العقول المستقيمة و لا تجعلوا انفسکم ملعب الجاهلين * طوبی لمن تزيّن بطراز الاداب و الاخلاق انّه ممّن نصر ربّه بالعمل الواضح المبين *


It hath been forbidden you to carry arms unless essential, and permitted you to attire yourselves in silk. The Lord hath relieved you, as a bounty on His part, of the restrictions that formerly applied to clothing and to the trim of the beard. He, verily, is the Ordainer, the Omniscient. Let there be naught in your demeanour of which sound and upright minds would disapprove, and make not yourselves the playthings of the ignorant. Well is it with him who hath adorned himself with the vesture of seemly conduct and a praiseworthy character. He is assuredly reckoned with those who aid their Lord through distinctive and outstanding deeds.
بر شما حرام است حمل کردن الات جنگ مگر زمان ضرورت. و حلال کردیم بر شما پوشیدن لباس حریر. خداوند حکم حدی که در لباس بود را رفع کرده است ، و این صرف فضل است و اوست بر فرمانی عالم. به نحوی رفتار کنید که صاحبان عقول مستقیم بر شما اعتراض نکنند و قرار ندهید نفوس خود را ملعبه ی دست جاهلین. خوشا به حال کسی که تزئین کند خود را به میزان اداب و اخلاق، این افراد با اعمال آشکار خود سبب نصرت پروردگار خود میشوند.

“حرّم عليكم حمل الات الحرب الاّ حين الضّرورة”
جمال مبارک حکم کتاب مبارک بيان را در تحريم حمل اسلحه جز در موقع ضرورت تأييد فرموده‌اند. در باره اينکه تحت چه شرايطی حمل اسلحه برای افراد ضروری است، حضرت عبدالبهاء در خطابی به يکی از ياران حمل اسلحه را برای دفاع از نفس در مواقع خطر جايز دانسته‌اند. حضرت ولىّ امراللّه در توقيعی که حسب الامر مبارک تحرير يافته می‌‌فرمايند که در احيان بروز وقايع اضطراری و هنگامی که هيچ نوع مرجع قانونی برای داد خواهی وجود ندارد، افراد احبّاء مجازند از خود دفاع نمايند. موارد ديگری نيز وجود دارد که استفاده از اسلحه ضروری و موجّه است. مثلاً در ممالکی که مردم برای تأمين غذا و لباس شکار می نمايند، يا در ورزشهائی از قبيل نشانه‌زنی و تيرو‌کمان و شمشيربازی. امّا از لحاظ هيأت اجتماعيّه امنيّت عمومی که از تشريک مساعی قاطبه دول و ملل حاصل می‌‌شود از اصولی است که در الواح جمال اقدس ابهی مذکور (منتخبات آثار حضرت بهاءاللّه، فقره ١١٧) و در تواقيع حضرت ولىّ امراللّه ﴿نظم بديع جهانی حضرت بهاءاللّه﴾ تفصيل و تشريح گشته است لذا اصل حرمت حمل آلات حرب مستلزم آن نيست که قوّه جبريّه به کار نرود بلکه نظامی را ارائه می‌دهد که در آن قدرت، خادم عدل و مقتضی ايجاد يک نيروی بين المللی جهت حفظ وحدت اصليّه ملل عالم است. حضرت بهاءاللّه در لوح بشارات نويد می‌دهند که سلاح عالم به اصلاح تبديل شود و فساد و جدال از ما بين عباد مرتفع گردد. حضرت بهاءاللّه در همان لوح اهميت معاشرت با جميع احزاب را در کمال روح و ريحان تأکيد و می‌‌فرمايند:”بشارت اول که از امّ الکتاب در اين ظهور اعظم به جميع اهل عالم عنايت شد محو حکم جهاد است از کتاب.”
“و احلّ لكم لبس الحرير”
طبق رسوم اسلامی پوشيدن حرير برای مردان عموماً ممنوع بوده مگر در مواقع جهاد. اين تحريم که اساسش بر آيات قرآنی استوار نيست توسّط حضرت اعلی ملغی گرديد.
“قد رفع الله عنكم حكم الحدّ فى اللّباس واللّحى”
منشاء بسياری از آداب مربوط به لباس در احکام و سنّتهای اديان مختلف يافت می‌‌شود . مثلاً روحانيّون اهل تشيّع برای خود نوعی لباس مشخّص مانند عمّامه و عبا انتخاب و مردم را از پوشيدن لباسهای اروپائی منع می‌نمودند. علاقه مسلمين به پيروی از سيره حضرت رسول اکرم سبب ايجاد محدوديتهائی در مورد آرايش ريش و سبيل و حدّ آن گرديد. جمال اقدس ابهی زمام البسه و ترتيب لحی و اصلاح آن را در قبضه اختيار عباد قرار داده و در عين حال احبّاء را نصيحت فرموده‌اند که از حدّ وقار تجاوز نکنند و اعتدال را در مورد لباس و پوشاک رعايت نمايند.
“…. اين ظهور ظهور رحمت کبری و عنايت عظمی است …. استعمال لباس اجنبيّه و ملاحظه کتب آنقوم از قبل ممنوع و آثار منع در کتب موجود و مشهود ولکن در اينظهور اعظم سدّ منع برداشته شد و بجای آن حريّت عطا و عنايت گشت.”
و در لوح بشارات ميفرمايند قوله تعالی: “بشارت هفتم زمام البسه و ترتيب لحی و اصلاح آن در قبضه اختيار عباد گذارده شد ولکن ايّاکم يا قوم ان تجعلوا انفسکم ملعب الجاهلين.”
حضرت وليّ ‏امراللّه جلّ سلطانه در توقيع محفل مقدّس روحانی ملّی بهائيان ايران شيد اللّه
ارکانه مورّخه سوّم شهر القدره سنه ٩٢= ششم نوامبر ١٩٣۵ ميفرمايند قوله الأحلی: “امّا راجع بقضيّه رقص و تقليد البسه نساء غرب فرمودند اوّل وظيفه محفل ملّی بهائيان ايران در اين ايّام که اخلاق در آنسامان تدنّی نموده، تقليد و عدم تقيّد و لامذهبی رواجی شديد يافته اين است که جمهور بهائيان را از قبل اين عبد کراراً و مراراً در کمال تأکيد و بنهايت صراحت تذکّر دهند که تجاوز از آداب بهائی و مخالفت مبادی ساميه امريّه راجع بتقديس و تنزيه و عفّت و عصمت و اعتدال در امور و اجتناب از سيّئات اهل غرب و عادات مذمومه غير مرضيّه آنان توليد مفاسد عظيمه در جامعه نمايد و بنيه جامعه را ضعيف نمايد و از رونق بيندازد. بهائيان بايد همّت در ترويج و اقتباس از حسنات اهل غرب نمايند نه تقليد سيّئات آنان. امتياز بهائی حقيقی در اين است لا غير.”