پاسخ به شبهات وارده بر دیانت بهائی

حال کدام برداشت درست است

اگر چه کتب و سایت های ضد بهائی نیز از جهاتی برای متقین و مخلصین و منصفین و محققین کوشا و حقیقت جو، در درک حقانیت دین بهائی مفید است (تعرف الاشیاء باضدادها = چیزها به ضدش شناخته می شوند)اما: تحقیق حقیقی فقط با مراجعه به اصل همۀ متون بهائی معنی می یابد و حقایق را روشن می کند.

فی المثل اسلام را باید از قرآن و احادیث صحیح و غیر جعلی آن فهمید، و نه از احادیث و روایات و تواریخ جعلی خود مسلمین و یا ردیه ها و کتب و سایت های ضد اسلامی دیگران. الان حدود 10000 سایت ضد اسلامی وجود دارد، و 8000 شبهه در5000 عنوان کتاب در مخالفت با مذهب شیعه تا کنون چاپ شده –75 درصد آن مربوط به 28 سال اخیر است و 25 درصد مربوط به 14 قرن گذشته است(روزنامۀ جمهوری اسلامی هم مورخ شنبه 12 آذر 1384، شمارۀ 7647). ؟؟ -آیا همۀ اینها دلیل بطلان اسلام است-؟؟ دربارۀ دین بهائی نیز چنین است.

تنها فرق این است که چون از اسلام عزیز حدود 1400 سال گذشته است و تعداد مسلمین ده رقمی شده، مسلمانان حقانیت اسلام را بالنسبه به دین بهائی از بدیهیات حساب می کنند، و چون ظهور بهائی جدید است و تعداد بهائیان بالنسبه به مسلمین عددی هفت رقمی است، حقانیت آن را بدیهی نمی دانند و تحقیق دربارۀ آن را ضروری نمی بینند. حال آنکه همۀ مواردی را که در دو سؤالتان دال بر ردّ دین بهائی مطرح فرموده اید، عیناً – بلکه به نحوی شبهه برانگیزتر – دربارۀ اسلام نیز صادق است.

به طوری که اینک بهائیان مجبورند برای تازه بهائیان و یا مسلمانان محقق دربارۀ دین بهائی، شبهاتی را نیز که دربارۀ اسلام مطرح است پاسخ گویند.

البته پاسخ بهائیان در این زمینه ها با الهام از حقایق جدیدی است که حضرت بهاءالله دربارۀ اسلام عزیز روشن فرموده اند، و نه بر اساس توضیحاتِ غیر مُلهَم و غیر وحیانی ِ بعضاً اشتباهی که در دور اسلام ارائه شده است
و بعضاً با روح اسلام عزیز نیز مغایرت داشته است.

زیرا همان طور که می دانید هر ظهور جدیدی حقایق ظهور قبل را که بعضاً از چشم پیروانش مستور مانده و یا محرّف گشته، روشن می سازد. به این جهت است که چنان که اشاره کرده اید بهائیان اسلام را قبول دارند، ولی نه عیناً به شکلی که خود مسلمانان عزیز قبول دارند. (جالب است بدانید که بر خلاف آن دوست عزیز، بسیاری از همان سایت های ضد بهائی که به آنها مراجعه فرموده اید، معتقدند نه تنها دین بهائی اسلام را قبول ندارد، بلکه با آن ضد نیز هست!!!).

برای بهتر روشن شدن، کافی است اشاره شود که طبق تحقیق شریف یحیی الامین، حدود 480 فرقه در اسلام به وجود آمده که هر یک برداشت خاص خود را از اسلام دارند.(تازه این منهای تفرقه های بیشمار سیاسی ای است که در بین مسلمین ایجاد شده). و گمان نشود که اختلاف برداشت های ایشان فقط در امور جزئی و فرعی بوده، بلکه علاوه بر آن در امور اصلی و محکمات نیز بوده است (به عنوان نمونه رجوع شود به دو کتاب زیر که یکی نمایندۀ اسلام سنت گرا، و دیگری نمایندۀ اسلام نوگرا می باشد و در هر دو به این حقیقت اشاره شده است: کتاب شب های پیشاور در دفاع از حریم تشیع، از سلطان الواعظین شیرازی، نشر دار الکتب الاسلامیه، چاپ بیست و هشتم، دی ماه 1361؛ کتاب نوگرائی دینی، حسن یوسفی اشکوری، ص 251-253).

حال کدام برداشت درست است؟ ؟
دین بهائی کدامیک از این ده ها برداشت را باید تصدیق کند؟!

این است که برداشت دین بهائی از اسلام عزیز به کلی با برداشت های غیر وحیانی ِ فِرَق ِ مذهبی و سیاسی اسلام متفاوت است و به همین دلیل بسیاری از سؤالاتی که شما دربارۀ دین بهائی با توجه به بعضی مطالب مذکور در اسلام نموده اید، پاسخی جدید و روشنگر و مطابق واقع دارد که بعضاً با سوء برداشت های قبلی مسلمین تطابق ندارد. همان طور که قرآن مجید زوایای مستور و سوء برداشت های پیروان ادیان قبل از اسلام را آشکار نمود، آثار وحیانی حضرت بهاءالله نیز موارد مشابه از اسلام و سایر ادیان قبل را روشن فرمود.

پس امثال آن عزیز با مطالعۀ آثار بهائی علاوه برآگاهی از حقایق دین جدید، از حقایق ادیان قبل و من جمله اسلام نیز مطلع خواهند شد. آری معنی حقیقی آیات کتب آسمانی را خود خدا که نویسنده و نازل کنندۀ واحد ِ همۀ آن کتب است، بهتر از هر کس دیگر می داند.


کانال نوزده

@Knights_of_Baha_u_llah