از جمله اعتراضات اين است که چرا ادامه تشريع به بيت العدل واگذار شده است که اعضاي آن انتخابي هستند و هيچ الزام و تضميني به آگاهي و اشراف و پيروي آنان از امور و دانش لاهوتي و ناسوتي نيست، در حالي که ظاهرا پيروان بهائيت نيز مي پذيرند که تشريع امري آسماني و منبع آن وحي است و در انحصار خدا و انبياء او مي باشد.
حضرت بهاءالله مي فرمايند: «اين ظهور از براي اجراي حدودات ظاهره نيامده… بلکه لأجل ظهورات کماليه در انفس انسانيه و ارتقاء ارواحهم الي المقامات الباقيه و مايصدقه عقولهم ظاهر و مشرق شده»[i]، يعني ظهور پيامبر براي اينکه احکام و قوانين جديدي وضع کند نيست، بلکه بسيار بالاتر از آن يعني رساندن انسان به مقام و کمالي است که شايسته خلقت اوست.
بنابر اين نقش اصلي پيامبر وضع قوانين نيست. هدف ديانت کمک به تقرب قلوب انسانها به خداوند و رسيدن آنان به جايگاهي است که شايسته آنند و اين کار تنها با وضع قانون انجام پذير نيست. در جهان ما که دستخوش تغييرات بسيار سريع است و دائما مسائل جديدي رخ مي نمايد که بعضا نيازمند موضع گيري ديني اند، ايجاد مرجعي واحد که در عين حفظ وحدت جامعه، تشريع قوانين نمايد ابتکار بي نظيري است . البته مشابه اين کار در اسلام با فتاوي مجتهدين رخ ميدهد ولي اختلاف آراء بين علماء تشتت بي رويه اي را در جامعه ديني بوجود مي آورد که بسيار زيانبار است. گذشته از اين، به اعتقاد اهل بها، هيئت نه نفره بيت العدل اعظم (و نه تک تک اعضاي آن) ملهم به الهامات الهيه بوده ودر تصميمات خود، مصون از خطا هستند. بنابر اين بيت العدل اعظم حق تشريع داشته و اطاعت موازين مصوبه آن، بر تمام بهائيان واجب است.
[i]. مائده آسماني جلد 4 – صفحه 157