از جمله اعتراضات مغرضين، اعتراض به احکام الهي است. اگر چه در هر يک از احکام و اوامر الهي هزارها حکمت نهفته است، ولکن بايد دانست که اول وظيفه هر فرد، تحقيق و تحري حقيقت، يعني شناختن مظهر ظهور الهي است با ادله و براهين عقلي و نقلي و پس از شناسايي مظهر ظهور و رسيدن به فيض ايمان و ايقان، وظيفه ثانوي اطاعت و پيروي از اوامر و احکام اوست، اگر چه آن اوامر و احکام با عقول ناقصه بندگان مطابقت نداشته باشد. حتي اگر به روز روشن، نام شب ظلماني نهند و شب ظلماني را روز روشن نامند و يا زندگان را مرده هزار ساله دانند و مردگان را زنده ابدي خوانند، چون به مظاهر مقدسه ايمان داريم، بايد اوامر و احکام آنها را اطاعت و پيروي نماييم و دليل و برهان و فلسفه نخواهيم که مثلا فلسفه کشتن هزاران گاو و گوسفند و شتر در روز عيد اضحي و دفن آنها در زير خاک و رمي جمره و غيره در اعمال حج چيست و يا چرا براي سه طلاقه محلل مقرر گرديده و يا دليل مباح بودن خريد و فروش بنده و برده در شرايع و اديان قبل چه بوده و بسياري از احکام ديگر که اطاعت آنها بدون چون و چرا بر هر يک از مؤمنين فرض و واجب است.
خواستن دليل و برهان و فلسفه براي احکام در هيچ ديني جايز نبوده و ابدا جاي چون و چرا نيست و چنانکه مذکور شد، معترضين؛خواه معترضين به اسلام و خواه معترضين به امر بهائي، بايد اول از راه دليل و برهان به حقانيت آن دين معتقد شوند و پس از ايمان و عرفان، بدون چون و چرا اوامر و احکام آن آئين را اطاعت و پيروي نمايند، زيرا که هيچ مريضي از طبيب حاذق، دليل و برهان و فلسفه نخواسته است که اين دارو چه خاصيت دارد و اين معالجه را چه ضرورت است. همين که به يقين مبين دانسته شود که طبيب حاذق است، بايد مريض بدون چون و چرا دستورات او را به کار بندد تا معالجه شود.[i]
[i]. برهان واضح – صفحات 70 – 72