اکتبر 9, 2014
اختلاف نظر در معانی گفتار پروردگار در جمیع اعصار موجب جدایی و دشمنی میان مردمان و تجزیه ادیان بوده و هست. آئین بهایی با معرفی چند اصل، این مانع را به کلی از میان برداشته: حضرت بهاءالله می فرمایند: “آنچه سبب اجتناب و علت اختلاف و تفریق بود از میان برخاست”.
حضرت عبدالبهاء می فرمایند:”چون به گلستان درآییم، ملاحظه نماییم که این گل های رنگارنگ چقدر جلوه دارد. اختلاف الوان، زینت گلستان است. اگر یک رنگ باشد، جلوه ندارد…. اختلاف الوان زینت عالم انسان است پس نباید سبب اختلاف گردد”.
از جمله اصولی که در آیین بهایی برای اشاعه تنوع در زمینه دوستی و یگانگی و صلح و صفا توصیه شده، از این قرارند:
هر کوشش و کاوشی باید با یاد خدا و بندگی در برابر او آغاز شود. حضرت بهاءالله می فرمایند: “آغاز گفتار پرستش پروردگار است”.
هر فردی حق دارد نظر خود را در نهایت خضوع و بندگی و محبت و ملایمت ابراز دارد و آن را هدیه ای به خزینه علم و آگاهی عالم انسان شمارد. اگر دیگران نظرش را پذیرفتند (مقصود حاصل والا تعرض باطل) است.
هیچ فردی حق ندارد خود را مرجع یا پیشوا شمارد و فکر خود را حقیقت مطلق انگارد.
در آئین، رسم پیشوا داشتن یا از مرشدی پیروی نمودن به کلی از میان رفته است. در این عصر ترقی و اشاعه علم و دانش، دیگر نیازی به خاخام، دستور، کشیش و مجتهد نیست.
اصرار ابرام در اظهار و اثبات عقیده و گفتگو چه درست، چه نادرست ابداً جائز نیست.
مجادله در گفتار در هر هنگام و به هر صورت مذموم و محکوم است. حضرت بهاءالله می فرمایند:”غافل ترین عباد کسی است که در قول مجادله نماید و بر برادر خود تفوق جوید”.
اگر نظر مخالفی داریم باید با آیات الهی بسنجیم و به میزان خرد توسل جوییم. سپس در غایت حکمت نظر خود را ابراز داریم. توسل به احساسات به نیّت غلبه بر دیگران ابداً جائز نیست.
اگر نظر ما مورد قبول نیفتد، شایسته نیست آزرده خاطر شویم زیرا هدف ما آگاهی بخشیدن است و به حقیقت رسیدن، نه احساس فتح و ظفر در اظهار گفتار و نظر.
از تفاوت و تنوع افکار و آراء نگران نشویم، بلکه به عکس از دگراندیشان بخواهیم که افکار خود را در نهایت آزادی ابراز دارند، زیرا بنا بر گفتار حضرت عبدالبهاء :”بارقه حقیقت شعاع ساطع از تصادم افکار است”.
اختلاف و جدایی و دشمنی میان پیروان ادیان به سبب عدم رعایت این اصول به میان آمده.جای شادی و شکر گزاری است که در این عصر و در این آئین آنچه موجب اختلاف و جدایی است از میان رفته و آنچه موجب یکرنگی و دوستی است جایگزین آن گشته.
در طی قرون و اعصار، دو گونه از مردمان پیوسته موجب جدایی و جنگ و دشمنی بوده اند:
کسانی که در صحت افکار خود اصرار می نمودند و خود را مرجع و منبع آگاهی و دانایی می شمردند.
کسانی که تحمل شنیدن افکار و آراء دگراندیشان را نداشتند و از این حقیقت غافل بودند که تنوع آراء موحب تفکر و ترقی است. “یگانگی در تنوع” یا “وحدت در کثرت” پایه آیئن بهایی است. بنا بر گفتار حضرت عبدالبهاء همان طور که گل های رنگارنگ موجب زیبایی گلستانند، افکار متنوع و گوناگون نیز به جهان اندیشه و عرفان زیبایی می بخشند. اصل “تنوع و یگانگی” راهنمای ما در جمیع شئون مادی و معنوی است.
این چنین آزادی و دگر اندیشی در فکر و بیان موجب ترویج خلاقیت و اشاعه اصل “وحدت در کثرت” یا “یگانگی در تنوع” میان مردم می گردد. یگانگی از یک جانب، آزادی اندیشه و بیان از جانب دیگر.
آئین بهایی به ما می آموزد که به افکار دیگران با نظر گذشت و رأفت بنگریم و به یقین بدانیم که سرانجام بارقه حقیقت سر از تاریکی برون آورد و پرتو آگاهی و بینایی، ابرهای اوهام و افکار خام و بی پایه را متلاشی سازد. حضرت بهاءالله می فرمایند:”در کلمات احدی به دیده اعتراض ملاحظه منمایید، بلکه به دیده شفقت و مرحمت مشاهد کنید”.
صبر و گذشت و شفقت بین مردم موجب استحکام آئین یزدان و اشاعه محبت و یکرنگی در عالم انسان گردد. زیرا هدف علم رسیدن به “معلوم” است. جدایی و خودخواهی و عدم گذشت، ما را از رسیدن به “معلوم و مقصود” باز می دارد. این بیان کوتاه و زیبا از خالق ما، در هنگام گفتگو با دگراندیشان، چه از پیروان این آئین باشند، چه نباشند باید پیوسته مدّ نظر ما و مدار گفتار ما باشد. حضرت بهاءالله می فرمایند:” آنچه را دارایید بنمایید اگر مقبول افتاد، مقصود حاصل، والا تعرض باطل”.
و نیز می فرمایند: “ای دانایان امم! از بیگانگی چشم بردارید و به یگانگی ناظر باشد و به اسبابی که سبب راحت و آسایش عموم اهل عالم است تمسّک جویید. این یک شبر عالم یک وطن و یک مقام است. از افتخار که سبب اختلاف است بگذرید و به آنچه علت اتفاق است توجه نمایید. نزد اهل بهاء، افتخار به علم و عمل و اخلاق و دانش است، نه به وطن و مقام. ای اهل زمین! قدر این کلام آسمانی را بدانید، چه که به منزله کشتی است از برای دریای دانایی، و به منزله آفتابست از برای جهان بینایی”.
منبع: وبسایت شهروند