کتاب ایقان مخزن حقائق اسرار الهی

بخش هجدهم- عمل‌کرد آن

مهم‌ترین کار ایقان در رابطه به اظهار امر علنی جمال جانان چه بوده است؟ اوّلین عرصۀ تاریخی عمل کرد ایقان چه بوده است؟ دوّمین عرصۀ عمدۀ عمل کرد ایقان چه بوده است؟ عمل کرد ایقان در رابطه با ادیان دیگر چه بوده است؟ تأثیر ایقان در نحوۀ استدلال مؤمنان چه بوده است؟ برترین کار ایقان در رابطه با تفسیر قرآن چه بوده است؟ عمل کرد ایقان در رابطه با وعود ادیان چه بوده است؟ ایقان چه کار عمده‌ای نسبت به کتب آسمانی قبل، بخصوص انجیل جلیل و قرآن مجید انجام داده است؟ چرا کارکرد ایقان شریف به مفتاح (کلید) تشبیه شده است؟ نقش ایقان در اصلاحات دینی چه بوده است؟

الف) از منظر منابع بهایی
  1. «حال این بنده (جمال اقدس ابهی)، رشحی از معانی این کلمات را ذکر می‌نمایم تا اصحاب بصیرت و فطرت از معنی آن به جمیع تلویحات کلمات الهی و اشارات بیانات مظاهر قدسی واقف شوند، تا از هیمنۀ کلمات از بحر اسماء و صفات ممنوع نشوند و از مصباح احدیّه که محل تجلّی ذات است، محجوب نگردند.»(کتاب ایقان، ص19)
  2. «اگر کسی قدری (در ایقان مبارک) تأمّل نماید جمیع اسرار کلمات الهی و امور ظاهره از آن سلطان حقیقی (مقصود حضرت باب) را از آنچه ذکر شده ادراک می‌نماید.»(حضرت بهاءالله، مقدّمۀ کتاب ایقان، ص ه)
  3. «ملّا علی اکبر وَفَّقهُ‌اللّه علی العرفان، اگر کتاب ایقان را ملاحظه نمایند البتّه به افق اعلی راه یابند.»(اقتدارات و چند لوح دیگر، ص186)
  4. «به درستی می‌توان مدّعی شد که در میان تمامی کتب نازل از قلم شارع دیانت بهایی، این کتاب (ایقان)، به تنهایی، با برداشتن سدهای دیرینه‌ای که چنین عبورناپذیر، ادیان بزرگ عالم را از هم جدا کرده، اساسی مصون و مستحکم را برای آشتی و دوستی کامل و دائم پیروان این ادیان مستقرّ می‌نماید.»(حضرت ‌ولیِّ‌امرالله، مرور معبود، ص211- 210)
  5. «این کتاب مستطاب که در آستانۀ اظهار امر علنی حضرت بهاءالله نازل گشت، «رحیق مختوم»ی (شراب مُهرشـده ای) را که مُهر آن «مُشک و عنبر» بود، به عالم انسانی ارزانی داشت و سِتر کتاب»‌ی را که دانیال نبیّ به آن اشاره کرده بود، برداشت؛ و معانی «کلمات»ی را کـه به گفتۀ همین نبیِّ مكـرّم می‌بایست تا «روز پایان، پوشیده و پنهان» می‌ماند، آشکار و عیان ساخت.»(حضرت ‌ولیِّ‌امرالله، مرور معبود، ص211- 210)
  6. «نگارش این اثر وزین، تحقّق بخشندۀ وعدۀ حضرت باب است که به روشنی فرموده بود حضرت موعود متن ناتمام کتاب بیان را تکمیل خواهد نمود.»(حضرت ‌ولیِّ‌امرالله، مرور معبود، ص211- 210)
  7. «ترجمۀ کتاب ایقان راتمام کرده‌امتا یاران الهی (مغرب‌زمین) به گنجینۀ دیگری از آثار قلم‌اعلی دسترسی یابند و در سبیل رشد روحانی خود از آن استفاده نمایند و از مطالعۀ این سفر کریم بر مراتب فهم و ادراک خود در بارۀ مقامات سامیۀ ظهورات الهیّه روز به روز بیفزایند.»(حضرت ‌ولیِّ‌امرالله، کتاب گوهر یکتا، ص258)
  8. «(کتاب ایقان) چون مفتاحى در دست پیروان اسم اعظم قرار گرفته‌است که با آن ابواب علم و دانائى را که تا آن زمان براى انسان ناشناخته بوده، باز نموده‌اند.»(ادیب طاهرزاده، نفحات ظهور حضرت بهاءلله، فونت نیورومن14، ص91)
  9. «ایقان…”به جهت وضوح و بساطت نسبی‌اش، می‌تواند جاذب هر خوانندۀ متفکّری باشد” “هیچ محقّق متفکّرِ دین نمی‌تواند مجذوب آن نشود.” “برای هر محقّق این نهضت (امر مبارک)، (ایقان) کتابی اجتناب‌ناپذیر است” این کتاب می‌تواند خواننده را به “کسب بینشی واضح نسبت به صحف مقدّسۀ سالفه و درک رسالت حقیقی حضرت باب و حضرت بهاءالله” هدایت نماید.»(نقل از مقالۀ “مقام و موقف کتاب مستطاب ایقان”، خاضع فناناپذیر و سینا فاضل، ص4)
  10. «(کتاب ایقان) به سبب دقّت و ظرافتش، به مثابۀ مفتاحی است برای زُبُر و الواح، و مفسّری است جهت كتب و صحف‌ِ الله كه در هر صباحی ظلمت و تاریكی را زائل می‌سازد. به وسیلۀ‌ آن، ختم رسولان برداشته شد و معضلات و كنایات كتب پیشینیان روشن گشت.»(جناب ابوالفضائل گلپایگانی، مندرج در رمزوراز، ص و)
  11. «خودش (ملکۀ ماری از رومانی) هم راجع به چندین کتاب بهایی، از جمله کتاب ایقان و حقایق مندمج در آن سخن گفت.»(نقل قول از مارثا روت، مرور معبود، ص528)
  12. «منشی هیکل مبارک (حضرت ‌ولیِّ‌امرالله) از طرف ایشان می‌نویسد آن حضرت چقدر مشتاقند که این کتاب (ایقان) به طور کامل و صحیح ترجمه شود؛ زیرا “بهترین وسیلۀ آموزش و تعلیم نفوسی است که به تعالیم اصولی و اساسی امر مبارک علاقه‌مند شده‌اند. کتاب ایقان و کتاب دکتر اسلمنت کافی است که هر متحری را در ماهیت الهی امر مبارک به مؤمنی واقعی تبدیل کند.” (ترجمه) لذا، این کتاب نه تنها در جریان تبلیغ یک اثر حاشیه‌ای نیست؛ بلکه باید در مرکز فعالیت‌ها قرار گیرد.» [هوپر دانبار، کتاب ایقان (مصاحبه‌ای با هوپر دانبار)، ص4]
  13. «این کتاب مستطاب (ایقان) به عنوان متنی شاخص و حاوی اصولِ اعتقادات بهایی، به تعیّن و تبلور هویت بهایی مساعدت کرده، نیروی محرکۀ عظیمی را به توسعۀ تبلیغی آن بخشیده است.»(کریستفر باک، مقالۀ “در ورای خاتم النبیین”، ص1)
  14. «این کتاب که در ژانویۀ 1861″نازل” شد، همچنین زمینه ساز اظهار امر مُشرف به وقوعِ حضرت بهاءالله شد که در آوریل 1863 میلادی رخ داد.»(کریستفر باک، مقالۀ “در ورای خاتم النبیین”، ص1)
  15. «این تفسیر بدیع (کتاب ایقان)، موانع را کنار می‌زند و امکانی واقعی بر داعیۀ ظهوری فراقرآنی را مستند و مستدلّ می‌سازد؛ ظهوری که در همان زمان، حضرت باب مدّعی آن شـده بـودنـد.»(کریستفر باک، مقالۀ “در ورای خاتم النبیین”، ص3)
  16. «این سفر جلیل (کتاب ایقان) همچنین اساسى دائمى براى استقرار وحدت نهائى در میان ادیان سالفه بنیان گذاشته و چون مفتاحى در دست پیروان اسم اعظم قرار گرفته‌است که با آن ابواب علم و دانائى را که تا آن زمان براى انسان ناشناخته بوده باز نموده‌اند.»(ادیب طاهرزاده، نفحات ظهور حضرت بهاءلله، فونت نیورومن14، ص91)
  17. «این کتاب نفیس منشأ الهام براى مبلّغین امر شده و نویسندگان بهایی بر اساس آن کتب و رسالات بسیار برشته تحریر درآورده و با استفاده از دلایل عقلی و منطقى و یا با تفسیر نصوص کتب مقدّسه قبل به اثبات حقیقت و اصالت پیام حضرت بهاء‌الله برخاسته‌اند. این کتاب در حقیقت بینش جدیدى به پیروان امر‌الله عطا نموده و آنان را بر کشف اسرار دین و تبلیغ امر حضرت ربّ العالمین با بصیرت و دانائى بیشتر موفّق و توانا ساخته‌است.»(ادیب طاهرزاده، نفحات ظهور حضرت بهاءلله، فونت نیورومن14، ص91)
  18. «حضرت بهاء‌الله در این سفر جلیل (کتاب ایقان) به جاى این‌که یکباره بشرح دلایل و براهین حقّیت رسالت حضرت باب بپردازند نخست مطالبى در باره انبیاى دیگر بیان مى‌کنند، از حیات پیامبران و صدمات و بلیات وارده بر آنان سخن مى‌رانند، حقیقت رسالت مظاهر مقدّسه را آشکار مى‌کنند و اصول مشترک شرایع الهیّه را توصیف مى‌فرمایند. حضرت بهاء‌الله با اتّخاذ این روش خواننده را با حقیقت دیانت خود آشنا مى‌کنند و شناسائى و عرفان پیامبرش را بر وى میسر مى‌نمایند و پس از برقرار ساختن این اساس محکم در صفحات آخر کتاب در باره حضرت اعلی و رسالت روحانى آن حضرت گفتگو مى‌کنند و همان دلایل و موازینى را که براى اثبات حقانیت انبیاى دیگر به کار برده بودند براى اثبات حقّیت امر بدیع ارائه مى‌فرمایند.»(ادیب طاهرزاده، نفحات ظهور حضرت بهاءلله، فونت نیورومن14، ص90)
  19. «کتاب ایقان بسیارى از پیروان ادیان و مذاهب مختلفه را به درک حقیقت دین‌شان توانا ساخته‌است و این در حقیقت نخستین قدم در راه ایمان به حضرت بهاء‌الله محسوب مى‌شود. این کتاب مستطاب جلوه خاصّی به کتب مقدّسه ادوار قبل بخشیده، بسیارى از مطالب مندرجه در آن‌ها را روشن و آشکار ساخته و مفهوم واقعى اصل تطوّر ادیان را واضح و عیان نموده‌است. این سفر جلیل همچنین اساسى دائمى براى استقرار وحدت نهائى در میان ادیان سالفه بنیان گذاشته..»(ادیب طاهرزاده، نفحات ظهور حضرت بهاءلله، فونت نیورومن14، ص91)
  20. «وقتی کسی مفاهیم قرآنی را با فرمول‌های کتاب ایقان مطالعه کند، نه تنها در خواندن قرآن دچار سردرگمی نمی‌شود، بلکه هر جا که سخنی هست که در منطق نگاه اسلامی قابل درک و فهم نبوده، در اینجا قابل فهم می‌شود.»(تورج امینی. خواب‌های رسولانه یا پیچ و تاب‌های غیر مسؤولانۀ عبدالکریم سروش؟ سایت بالاترین، ۱۶ مرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۳۲ | آخرین ویرایش: ۱۶ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۰۴۵)
ب) از منظر کتاب رمزوراز
  1. «كتاب مستطاب ایقان پُلی رستاخیزی (eschatological) است؛ پلی كه از ساحل اسلام آغاز شده، جریانه‌ای اصلاح‌گرایانۀ دروازۀ بابیّت را طی نموده، تدریجـاً و متكاملاً از عـالم اسلام دور شده، و سرانجام به ارض موعود، یك جهانبینی جدید دینی، واصل گشته است.»(رمزوراز، ص17)
  2. «جایگاه این كتاب مستطاب به عنوان اثری منزول، پس از اظهار امر علنی در سال1863، سبب تقویت انتشار روز افزون آن شد؛ تا آنجا كه، این اثر به تنهایی، در هر طرح و فعّالیت تبلیغی، تا حدّ اثبات اعتبار و حقانیّت مظهریّت حضرت بهاءالله، پیشروی نمود.»(رمزوراز، ص90)
  3. «این كتاب مستطاب، انفصال متصوّرۀ قیامت‌نشان از اسلام را وجهی منطقی بخشید و همزمان، شوق و حرارت موعودگرایانۀ جاری در جامعۀ بابی را، قبل از ظهور آن هیكل الوهیِ دیگری كه حضرت باب پیش‌گویی فرموده بودند، تقویت نمود.»(رمزوراز، ص93)
  4. «این، حضرت بهاءالله بودند كه به دفاع از “مُدّعیّات اصولی” حضرت باب قیام فرمودند و در بعضی زمینه‌ها، (با نزول کتاب ایقان) به ترجمان جوهر آن مُدّعیّات برای بابیان كم‌سوادتر و خارج از جرگۀ علماء مبادرت نمودند.»(رمزوراز، ص154)
  5. «كتاب ایقان نگاشتـه شـد تـا جامعۀ نوخاستۀ بابی را برای لحظه‌ای رستاخیزی و در شرف وقوع، آماده سازد؛ لحظۀ خجسته‌ای كه بهاءالله مفسّر را به بهاءالله مُنزِل، مبدّل می‌نمود.»(رمزوراز، ص261)
  6. «استفادۀ حضرت بهاءالله از قرآن برای حمایت از حضرت باب بود و نه چیزی دیگر. امّا در کمتر از دو سـال، کتـاب ایقان جهت مشروعیّت بخشیدن به(و یا ارائه نمودنِ) اعتبارِ رسالتِ نفس حضرت بهاءالله، در عرصه‌های تبلیغی، به کار گرفته شد.» (رمزوراز، ص294)
  7. «از لحاظ اصولی، کتاب ایقان در جریان اصلاحات دینی شریک و سهیم است؛ زیرا دین و مذهب را از چنگال انحصاریِ علما بیرون می‌آورد.»(رمزوراز، ص315)
  8. «کتاب ایقان، به عنوان سندی حاوی گفتارهای مکرّر ایدئولوژیک و نهانی، در مرحله‌ای پیش از اظهار امر علنی و قبل از اقدامات تقنینیِ دورۀ مظهریّت حضرت بهاءالله، چه باید در پرتو راز موعودیّت خوانده شود یا نشود؛ به زودی بابیان را بر انگیخت که قرآن را، به عنوان متنی استدلالی برای اثبات مرجعیّت حضرت بهاءالله پس از اظهـار امر علنی، بـه کار گیـرند.»(رمزوراز، ص342)