In another passage He likewise saith: “And if ye be in doubt as to that which We have sent down to Our Servant, then produce a Súrah like it, and summon your witnesses, beside God, if ye are men of truth.”
Behold, how lofty is the station, and how consummate the virtue, of these verses which He hath declared to be His surest testimony, His infallible proof, the evidence of His all-subduing power, and a revelation of the potency of His will. He, the divine King, hath proclaimed the undisputed supremacy of the verses of His Book over all things that testify to His truth. For compared with all other proofs and tokens, the divinely revealed verses shine as the sun, whilst all others are as stars. To the peoples of the world they are the abiding testimony, the incontrovertible proof, the shining light of the ideal King. Their excellence is unrivaled, their virtue nothing can surpass. They are the treasury of the divine pearls and the depository of the divine mysteries. They constitute the indissoluble Bond, the firm Cord, the ‘Urvatu’l-Vuthqá, the inextinguishable Light. Through them floweth the river of divine knowledge, and gloweth the fire of His ancient and consummate wisdom. This is the fire which, in one and the same moment, kindleth the flame of love in the breasts of the faithful, and induceth the chill of heedlessness in the heart of the enemy.
“و همچنين در جای ديگر می فرمايد: “وَ إن کُنتُم فی رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلنَا عَلَی عَبْدِنَا فَأتُوا بسُورَةٍ مِنْ مِثْلهِ و ادْعُوا شُهَدَاءَکُم مِنْ دُونِ اللّهِ إنْ کُنتُمْ صَادِقينَ.” که ترجمه ظاهر آن اين است: اگر بوديد شما در شکّ و شبهه در آنچه ما نازل فرموديم بر عبد خود محمّد، پس بياريد سوره ای به مثل اين سُوَر مُنزله و بخوانيد شهدای خود را يعنی علمای خود را تا اعانت نمايند شما را در انزال سوره اگر هستيد راست گويان. حال ملاحظه فرمائيد چه مقدار عظيم است شأن آيات و بزرگ است قدر آن که حجّت بالغه و برهان کامل و قدرت قاهره و مشيّت نافذه را به آن ختم فرموده. و هيچ شيئی را آن سلطان احديّه در اظهار حجّت خود به آن شريک نفرموده چه ميانه حجج و دلائل، آيات به منزله شمس است و سوای آن به منزله نجوم. و آن است حجّت باقيه و برهان ثابت و نور مضیء از جانب سلطان حقيقی در ميان عباد. هيچ فضلی به آن نرسد و هيچ امری بر آن سبقت نگيرد. کنز لئالی الهيّه است و مخزن اسرار احديّه. و آن است خيط محکم و حبل مستحکم و عروه وثقی و نور لايطفی. شريعه معارف الهيّه از آن در جريان است و نار حکمت بالغه صمدانيّه از آن در فوران. اين ناری است که در يک حين دو اثر از آن ظاهر است، در مقبلين حرارت حبّ احداث نمايد و در مبغضين برودت غفلت آورد.”
حجج: دلائل، براهین/ مضی: نور دهنده / خیط: نخ، ریسمان، رشته/ عروة وثقی: دستگیره محکم، ریسمان محکم/ نور لایطفی: نوری که خاموشی ندارد/ مقبلین: اقبال کنندگان/ مبغضین: کینه ورزان
“وَ إن کُنتُم فی رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلنَا عَلَی عَبْدِنَا فَأتُوا بسُورَةٍ مِنْ مِثْلهِ و ادْعُوا شُهَدَاءَکُم مِنْ دُونِ اللّهِ إنْ کُنتُمْ صَادِقينَ.”
ترجمه جمال مبارک: اگر بوديد شما در شکّ و شبهه در آنچه ما نازل فرموديم بر عبد خود محمّد، پس بياريد سوره ای به مثل اين سُوَر مُنزله و بخوانيد شهدای خود را يعنی علمای خود را تا اعانت نمايند شما را در انزال سوره اگر هستيد راست گويان.
ترجمه فولادوند: و اگر در آنچه بر بنده خود نازل كرده ايم شك داريد پس اگر راست مى گوييد سوره اى مانند آن بياوريد و گواهان خود را غير خدا فرا خوانيد.
ترجمه قمشه ای: قمشهای: و اگر شما را شکّی است در قرآنی که بر بنده خود (محمد صلّی اللَه علیه و آله و سلّم) فرستادیم، پس بیاورید یک سوره مانند آن، و گواهان خود را بخوانید به جز خدا، اگر راست میگویید.
آيات به منزله شمس است و سوای آن به منزله نجوم
در این قسمت نیز همچنان که در بندهای پیشین آمده است توضیح میفرمایند که اصل خود قران کلام الله مجید است که به مانند خورشید است و ما بقی ولو کلام اهل بیت چنانچه نور ستارگان وابسته به خورشید، نور ایشان نیز برگرفته و وابسته به خورشید است. بنابراین هیچ کلام و بیان و حدیثی که در تضاد با آیات الله باشد مقبول نیست، و چون اهل بیت نیز بیانشان، بیان حق بود، معلوم است که بسیاری از این احادیث که در تضاد با قران است جعلی است و صحیح نمیباشد.