Were not the happenings of the life of the “Prince of Martyrs” regarded as the greatest of all events, as the supreme evidence of his truth? Did not the people of old declare those happenings to be unprecedented?
Did they not maintain that no manifestation of truth hath ever evinced such constancy, such conspicuous glory? And yet, that episode of his life, commencing as it did in the morning, was brought to a close by the middle of the same day, whereas, these holy lights have, for eighteen years, heroically endured the showers of afflictions which, from every side, have rained upon them. With what love, what devotion, what exultation and holy rapture, they sacrificed their lives in the path of the All-Glorious! To the truth of this all witness. And yet, how can they belittle this Revelation? Hath any age witnessed such momentous happenings? If these companions be not the true strivers after God, who else could be called by this name? Have these companions been seekers after power or glory? Have they ever yearned for riches? Have they cherished any desire except the good-pleasure of God? If these companions, with all their marvelous testimonies and wondrous works, be false, who then is worthy to claim for himself the truth? I swear by God! Their very deeds are a sufficient testimony, and an irrefutable proof unto all the peoples of the earth, were men to ponder in their hearts the mysteries of divine Revelation. “And they who act unjustly shall soon know what lot awaiteth them!”
“آيا نبود که از قبل امر سيّد الشّهداء را اعظم امور و اکبر دليل بر حقّيّت آن حضرت می شمردند و می گفتند در عالم چنين امری اتّفاق نيفتاد و حقّی به اين استقامت و ظهور ظاهر نشد؟ با اينکه امر آن حضرت از صبح تا ظهر بيشتر امتداد نيافت و ليکن اين انوار مقدّسه هيجده سنه می گذرد که بلايا از جميع جهات مثل باران بر آنها باريد. و به چه عشق و حبّ و محبّت و ذوق که جان رايگان در سبيل سبحان انفاق نمودند چنانچه بر همه واضح و مبرهن است. با وجود اين چگونه اين امر را سهل شمرند؟ آيا در هيچ عصر چنين امر خطيری ظاهر شده و آيا اگر اين اصحاب مجاهد فی اللّه نباشند ديگر که مجاهد خواهد بود؟ و آيا اينها طالب عزّت و مکنت و ثروت بودند؟ و آيا مقصودی جز رضای حقّ داشتند؟ و اگر اين همه اصحاب با اين آثار عجيبه و افعال غريبه باطل باشند ديگر که سزاوار است که دعوی حقّ نمايد؟ قسم به خدا که همين فعلشان برای جميع من علی الارض حجّت کافی و دليل وافی است لو کانَ النّاسُ فی اَسْرارِ الاَمر يَتَفَکَّرُونَ.”وَسَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا اَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ.””
لو کانَ النّاسُ فی اَسْرارِ الاَمر يَتَفَکَّرُونَ
اگر مردم در اسرار امر فکر کنند
“وَسَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا اَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ.”
سوره شعرا آیه ۲۲۷: و کسانی که ستم کرده اند بزودی خواهند دانست به کدام بازگشتگاه برخواهند گشت.