انّ النّاس نيام لو انتبهوا سرعوا بالقلوب الی اللّه العليم الحکيم * و نبذوا ما عندهم و لو کان کنوز الدّنيا کلّها ليذکرهم مولاهم بکلمة من عنده کذلک ينبّئکم من عنده علم الغيب فی لوح ما ظهر فی الامکان و ما اطّلع به الّا نفسه المهيمنة علی العالمين * قد اخذهم سکر الهوی علی شأن لا يرون مولی الوری الّذی ارتفع ندآئه من کلّ الجهات لا اله الّا انا العزيز الحکيم *
The peoples of the world are fast asleep. Were they to wake from their slumber, they would hasten with eagerness unto God, the All-Knowing, the All-Wise. They would cast away everything they possess, be it all the treasures of the earth, that their Lord may remember them to the extent of addressing to them but one word. Such is the instruction given you by Him Who holdeth the knowledge of things hidden, in a Tablet which the eye of creation hath not seen, and which is revealed to none except His own Self, the omnipotent Protector of all worlds. So bewildered are they in the drunkenness of their evil desires, that they are powerless to recognize the Lord of all being, Whose voice calleth aloud from every direction: “There is none other God but Me, the Mighty, the All-Wise.”
مردم همه خوابیده اند، اگر بیدار شوند و اگر متنبه شوند میشتابند با دلهای خود، به جانب خداوند دانای حکیم. و رها میکنند آنچه را که دارند. تمام دارایی و گنجهای دنیا را حاضرند نثار کنند، تا ذکر بکند نام آنها را مولی و خداوند آنها به یک کلمه از طرف خودش. این چنین خبر میدهد به شما کسی که در نزد او علم غیب است و آن علم غیب در لوحی نوشته شده است که آن لوح ظاهر نشده است در عالم امکان و کسی از او اطلاع ندارد جز ذات مقدس مظهر موعود الهی که مسلط است بر جمیع اهل عالم. مسلط شده است بر مردم مستی هوی و هوس که نمیتوانند ببیند پروردگار عالمیان را. همان خداوندی که بلند شده است صدای او از جمیع اطراف که میفرماید: نیست خدایی مگر من که دارای عزت و دارای حکمت هستم.