And now, concerning His words: “And then shall appear the sign of the Son of man in heaven.” By these words it is meant that when the sun of the heavenly teachings hath been eclipsed, the stars of the divinely established laws have fallen, and the moon of true knowledge—the educator of mankind—hath been obscured;
when the standards of guidance and felicity have been reversed, and the morn of truth and righteousness hath sunk in night, then shall the sign of the Son of man appear in heaven. By “heaven” is meant the visible heaven, inasmuch as when the hour draweth nigh on which the Daystar of the heaven of justice shall be made manifest, and the Ark of divine guidance shall sail upon the sea of glory, a star will appear in the heaven, heralding unto its people the advent of that most great light. In like manner, in the invisible heaven a star shall be made manifest who, unto the peoples of the earth, shall act as a harbinger of the break of that true and exalted Morn. These twofold signs, in the visible and the invisible heaven, have announced the Revelation of each of the Prophets of God, as is commonly believed.
“و قوله : “حينَئِذٍ تَظهَرُ عَلامَةُ ابنِ الإنسانِ فِی السَّماء.” می فرمايد: بعد از کسوف شمس معارف الهيّه و سقوط نجوم احکام مثبته و خسوف قمر علم که مربّی عباد است و انعدام اعلام هدايت و فلاح و ظلمت صبح صدق و صلاح، ظاهر می شود علامت ابن الانسان در آسمان. و مقصود از سماء، سماء ظاهره است که قريب ظهور آن فَلَک سماوات معدلت و جريان فُلک هدايت بر بحر عظمت، در آسمان نجمی بر حسب ظاهر پيدا می شود که مبشّر است خلق سماوات را به ظهور آن نيّر اعظم. و همچنين در آسمان معنی نجمی ظاهر می شود که مبشّر است اهل ارض را به آن فجر اقوم اکرم. و اين دو علامت در سماء ظاهره و سماء باطنه قبل از ظهور هر نبيّ ظاهر گشته چنانچه شنيدهاند.”
انجیل متی ۳۰:۲۴”حينَئِذٍ تَظهَرُ عَلامَةُ ابنِ الإنسانِ فِی السَّماء.”: در این هنگام علامت پسر انسان در آسمان ظاهر میشود.
کسوف شمس: افتادن سایه کره ماه بر کره خورشید که کسوف گفته میشود.
سقوط نجوم: فرو ریختن ستارگان
مثبته: ثابت شونده، محقق شونده
خسوف: ماه گرفتگی، افتادن سایه زمین بر روی کره ماه.
انعدام: معدوم شدن، نابود شدن، نیست شدن / فَلَک: مدار ستارگان، چرخ گردون، سپهر / فُلک: کشتی
اقوم اکرم: راست ترین کرامتها، محکمترین کرامتها.