from the meads of mercy, may waft upon thee the fragrance of the Beloved’s utterance, and cause thy soul to attain the Ridván of understanding. As the wayward of every age have failed to fathom the deeper import of these weighty and pregnant utterances, and imagined the answer of the Prophets of God to be irrelevant to the questions they asked them, they therefore have attributed ignorance and folly to those Essences of knowledge and understanding.
“درست در اين بيان تفکّر فرما تا نسيم خوش عرفان از مصر رحمان بوزد و جان را از بيان خوش جانان به حديقه عرفان رساند. اين بود که مردم غافل چون معنی اين بيانات بالغه کامله را ادراک نمی نمودند و جواب را به گمان خود مطابق سؤال نمی يافتند لهذا نسبت عدم علم و جنون به آن جواهر علم و عقل می دادند.”
” نسبت عدم علم و جنون”
سوره ی الشعراء آیه ی بیست و هفت: قَالَ إِنَّ رَسُولَکُمُ الَّذِی أُرْسِلَ إِلَیْکُمْ لَمَجْنُونٌ. یعنی: {فرعون} گفت واقعاً این پیامبری که به سوی شما فرستاده شده سخت دیوانه است.
سوره ی الصافات آیه ی سی و شش: وَیَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِکُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ. یعنی: و میگفتند آیا ما برای شاعری دیوانه دست از خدایانمان برداریم.
سوره ی الحجر آیه ی ششم: وَقَالُواْ یَا أَیُّهَا الَّذِی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ یعنی: و گفتند ای کسی که قران بر او نازل شده است به یقین تو دیوانه ای.
و یا در سوره ی الدخان آیه ی چهارده میفرماید: ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ. یعنی: پس از او روی برتافتند و گفتند تعلیم یافته های دیوانه است.
و خود قران مبارک به همه ی این سخنان پاسخ میدهد و در سوره ی القلم آیه ی دو و سه میفرماید: مَا أَنتَ بِنِعْمَهِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ. وَإِنَّ لَکَ لَأَجْرًا غَیْرَ مَمْنُونٍ. یعنی: تو به لطف پروردگارت دیوانه نیستی و بی گمان تو را پاداشی بی منت خواهد بود.