کتاب اقدس امّ الكتاب دیانت بهائی

بند چهل و نهم : حکم زناء

قد حکم اللّه لکلّ زانٍ و زانية دية مسلّمة الی بيت العدل و هی تسعة مثاقيل من الذّهب و ان عادا مرّة اخری عودوا بضعف الجزآء هذا ما حکم به مالک الاسمآء فی الاولی و فی الاخری قدّر لهما عذاب مهين * من ابتلی بمعصية فله ان يتوب و يرجع الی اللّه انّه يغفر لمن يشآء و لا يسئل عمّا شآء انّه لهو التّوّاب العزيز الحميد *


God hath imposed a fine on every adulterer and adulteress, to be paid to the House of Justice: nine mithqáls of gold, to be doubled if they should repeat the offence. Such is the penalty which He Who is the Lord of Names hath assigned them in this world; and in the world to come He hath ordained for them a humiliating torment. Should anyone be afflicted by a sin, it behoveth him to repent thereof and return unto his Lord. He, verily, granteth forgiveness unto whomsoever He willeth, and none may question that which it pleaseth Him to ordain. He is, in truth, the Ever-Forgiving, the Almighty, the All-Praised.
خداوند حکم کرده است که هر مرد و زن زناکاری جریمه ای بدهند به بیت العدل و آن دیه عبارت از نه مثقال طلا است و اگر تکرار کردند شما هم تکرار کنید به دو برابر جزا را (یعنی هجده مثقال بشود، این است آنچه حکم شد. این حکم دارنده ی نام‌های دنیا (مالک الاسماء) است و‌ در این دنیا و آخرت مقدر شده برای آن عذاب بزرگ (مهین بر خلاف کهین) ) اگر کسی مبتلا به معصیتی شد، گناهانی از او سر زد لازم است که توبه کند و برگردد به طرف خدا. خداوند هم توبه پذیر است و هم عزیز و حمید.

بنابراین بار اول اگر نه مثقال دادند، دفعه ی دوم هجده مثقال، و دفعه ی بعد سی و شش مثقال و دفعه ی بعد هفتاد و دو مثقال.
حضرت عبدالبهاء میفرمایند: و اما مسئله زنا در الواح الهیه در مسئله فحشاء بقدری زجر و عتاب و عقاب مذکور که بحد حصر نیاید که شخص مرتکب فحشاء از درگاه احدیت مطروح و مردود و در نزد یاران مذموم و موهوم و مرذول حتی در بعض کلمات بیان خسران مبین و محرومیت ابدی است ولی در قصاص حکومتی و سیاسی چنین امری صادر زیرا حکومت الان در جمیع دنیا به زانی ابداً تعرض ننماید لهذا محکوم رسوای عالم نگردد این جزا به جهت آن است که رذیل و رسوای عالم گردد و محض تشهیر است و این رسوایی اعظم عقوبت است. ملاحظه نمائید که به نص قران ابداً ثابت نگردد زیرا شهود اربعه در آن واحد باید شهادت بتمکن تام از هر جهت بدهند لهذا جز به اقرار به زنا ثابت نگردد آیا میتوان نسبت عدم اهمیت در زنا بقران داد لا والله فانصفو یا اولی الانصاف.
در قران میفرمایند: فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا . در دنیا و آخرت برایشان عذابی خفت آور آماده ساخته شده است. بنابراین اولی و الاخری در آیه مراد در این دنیا و در آخرت است.

در قران سوره ی نساء آیه ی ۱۵ میفرمایند: وَاللَّاتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِنْ نِسَائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا. یعنی و از زنان شما كسانى كه مرتكب زنا مى ‏شوند چهار تن از ميان خود [مسلمانان] بر آنان گواه گيريد پس اگر شهادت دادند آنان [=زنان] را در خانه ‏ها نگاه داريد تا مرگشان فرا رسد يا خدا راهى براى آنان قرار دهد