کتاب اقدس امّ الكتاب دیانت بهائی

بند یکصد و هشتاد و هفتم : مراعات و محبت به حیوانات

لا تحملوا علی الحيوان ما يعجز عن حمله انّا نهيناکم عن ذلک نهياً عظيماً فی الکتاب کونوا مظاهر العدل و الانصاف بين السّموات و الارضين *
Burden not an animal with more than it can bear. We, truly, have prohibited such treatment through a most binding interdiction in the Book. Be ye the embodiments of justice and fairness amidst all creation.
بار نکنید به حیوان که عاجز باشد از حمل کردن آن. ما شما را نهی میکنیم و این نهی شدیدی در کتاب است. باشید از مظاهر عدل و انصاف در بین آسمانها و زمینها.

حضرت عبدالبهاء جلّ ثنائه در لوح مسيس الا کوپر ميفرمايند قوله العزيز:”حيوان نظير انسان در نزد اهل حقيقت بسيار عزيز است لهذا انسان بايد بانسان و حيوان هر دو مهربان باشد و بقدر امکان در راحت و محافظت حيوان بکوشد.”
همچنین در مکاتیب مبارک میفرمایند: ” احبّای الهی بايد نه تنها بانسان رأفت و رحمت داشته باشند بلکه بايد بجميع ذی روح نهايت مهربانی نمايند زيرا حيوان با انسان در احساسات جسمانی و روح حيوانی مشترک است ولی انسان ملتفت اين حقيقت نيست گمان مينمايد که احساس حصر در انسانست لهذا ظلم بحيوان ميکند امّا بحقيقت چه فرقی در ميان احساسات جسمانی است؟ احساس واحد است خواه اذيّت بانسان کنی و خواه اذيّت بحيوان ابداً فرقی ندارد بلکه اذيّت بحيوان ضررش بيشتر است زيرا انسان زبان دارد شکوه نمايد آه و ناله کند و اگر صدمه باو رسد بحکومت مراجعه کند حکومت دفع تعدّی کند. ولی حيوان بيچاره زبان بسته است نه شکوه نمايد و نه بشکايت بحکومت مقتدر است اگر هزار جفا از انسان به‌بيند نه لساناً مدافعه تواند و نه عدالةً دادخواهی کند. پس بايد ملاحظه حيوان را بسيار داشت و بيشتر از انسان رحم نمود. اطفال را از صغر سنّ نوعی بايد تربيت نمائيد که بينهايت بحيوان رؤف و مهربان باشند. اگر حيوانی مريض است در علاج او کوشند، اگر گرسنه است اطعام نمايند، اگر تشنه است سيراب کنند، اگر خسته است در راحتش بکوشند. انسان اکثر گناهکارند و حيوان بيگناه البتّه بيگناهانرا مرحمت بيشتر بايد کرد مهربانی بيشتر بايد نمود مگر حيوانات موذيه را مثل گرگ خونخوار مثل مار گزنده و ساير حيوانات موذيه چه که رحم باينها ظلم بانسان و حيوانات ديگر است. مثلاً اگر گرگی را رأفت و مهربانی نمائی اين ظلم بگوسفند است يک گله گوسفند را از ميان بردارد. کلب عقور را اگر فرصت دهی هزار حيوان و انسانرا سبب هلاکت شود. پس رأفت بحيوان درنّده ظلم بحيوان مظلومه است لهذا بايد چاره آنرا نمود. ولکن بحيوانات مبارکه بايد بينهايت مهربانی نمود هر چه بيشتر بهتر و اين رأفت و مهربانی از اساس ملکوت الهی است اين مسئله را بسيار منظور داريد و عليکم البهآء الابهی.” (مکاتيب سوّم صفحه ۲١١)
“بیت العدل اعظم در نامه مورخه ۱۹ ژانویه ۱۹۷۸ جنابعالی را که در آن درباره ی نقطه نظر دیانت بهایی راجع به تشریح حیوانات زنده، سوال کرده بودید، دریافت داشتند. همین مضمون از حضرت ولی امرالله استفسار شده که منشی هیکل مبارک، در تاریخ ۲۹ نوامبر ۱۹۵۵، از جانب ایشان، چنین بدان پاسخ میگویند:” از آنجا که در تعالیم مقدسه ی دیانت بهایی توضیح معین و قاطعی درباره ی کالبد شکافی موجود زنده، یافت نمیشود، این مسئله به بیت العدل اعظم راجع است و در آینده آن مرجع درباره ی این مسئله حکم مقتضی صادر خواهند کرد.” در حال حاضر بیت العدل اعظم، قصد ندارد، نسبت به این مسئله قراری صادر فرمایند ولهذا موضوع به وجدان افراد مومن محول میوشد که باید در پرتو تعالیم مبارکه راجع به حیوانات و نحوه ی رفتار با آنها، تصمیم مقتضی اتخاذ نمایند. در این رابطه، معهد اعلی ما را هدایت میفرمایند که خاطر نشان سازیم، حضرت عبدالبهاء در یکی از الواح مبارکه، در مورد حیوانات رافت و شفقت را تاکید نموده و توضیح میفرمایند که انجام عمل جراحی روی حیوانات زنده به مقاصد تحقیقی، حتی اگر منجر به مرگ آن شود، جائز است، اما البته، کالبد حیوان باید کاملاً بیحس شده باشد و نهایت توجه مبذول گردد که حیوان متحمل درد و شکنجه نشود..”