قد منعتم فی الکتاب عن الجدال و النّزاع و الضّرب و امثالها عمّا تحزن به الافئدة و القلوب * من يحزن احداً فله ان ينفق تسعة عشر مثقالاً من الذّهب هذا ما حکم به مولی العالمين * انّه قد عفا ذلک عنکم فی هذا الظّهور و يوصيکم بالبرّ و التّقوی امراً من عنده فی هذا اللّوح المنير * لا ترضوا لاحد ما لا ترضونه لانفسکم اتّقوا اللّه و لا تکوننّ من المتکبّرين * کلّکم خلقتم من المآء و ترجعون الی التّراب تفکّروا فی عواقبکم و لا تکوننّ من الظّالمين * اسمعوا ما تتلو السّدرة عليکم من ايات اللّه انّها لقسطاس الهدی من اللّه ربّ الاخرة و الاولی و بها تطير النّفوس الی مطلع الوحی و تستضیء افئدة المقبلين * تلک حدود اللّه الّتی قد فرضت عليکم و تلک اوامر اللّه قد امرتم بها فی اللّوح اعملوا بالرّوح و الرّيحان هذا خير لکم ان انتم من العارفين *
Ye have been forbidden in the Book of God to engage in contention and conflict, to strike another, or to commit similar acts whereby hearts and souls may be saddened. A fine of nineteen mithqáls of gold had formerly been prescribed by Him Who is the Lord of all mankind for anyone who was the cause of sadness to another; in this Dispensation, however, He hath absolved you thereof and exhorteth you to show forth righteousness and piety. Such is the commandment which He hath enjoined upon you in this resplendent Tablet. Wish not for others what ye wish not for yourselves; fear God, and be not of the prideful. Ye are all created out of water, and unto dust shall ye return. Reflect upon the end that awaiteth you, and walk not in the ways of the oppressor. Give ear unto the verses of God which He Who is the sacred Lote-Tree reciteth unto you. They are assuredly the infallible balance, established by God, the Lord of this world and the next. Through them the soul of man is caused to wing its flight towards the Dayspring of Revelation, and the heart of every true believer is suffused with light. Such are the laws which God hath enjoined upon you, such His commandments prescribed unto you in His Holy Tablet; obey them with joy and gladness, for this is best for you, did ye but know.
در کتاب الهی شما ممنوع شده اید از جدال و نزاع و ضرب و امثال آنها و هر چه سبب محزون شدن قلوب و دلها بشوند. اگر کسی کسی را محزون کند، میبایست نوزده مثقال طلا بپردازید، این حکم مولای عالمیان است (در کتاب بیان) خداوند عفو کرد این حکم را در این ظهور، و وصیت میکند به شما که با خوبی تقوا رفتار کنید و این امری است که از او که ثبت شده است در این لوح منیر. آنچه را که برای خود نمیپسندید برای نفوس دیگر هم نپسندید. بترسید از خدا و نباشید از متکبرین. همه ی شما خلق شده اید از آب و برمیگردید به خاک. تفکر کنید در عواقب اعمال خود نباشید از افراد ظالم. بشنوید آنچه را که این سدره (مظهر ظهور) برای شما از آیات خداوند تلاوت میکند چرا که میزان هدایت است از طرف خدا که پروردگار این دنیا و آن دنیا است و به وسیله ی آن پرواز میکند نفوس مردم به طرف مظهر امر و مطلع وحی و روشن میشود به وسیله ی آیات الهی قلبهای مردمی که اقبال میکنند . این است حدود الهی که بر شما فرض شده است، و این است اوامر الهی که به آن امر شده اید در این لوح الهی. با کمال روح و ریحان به احکام الهی عمل کنید و خیر شما در این است اگر شما از عارفان باشید.
“من يحزن احداً فله ان ينفق تسعة عشر مثقالاً من الذّهب”
در کتاب مبارک بيان امر شده که اگر کسی سبب حزن ديگری گردد جريمهای پرداخت نمايد . جمال اقدس ابهی اين حکم را ملغی فرمودهاند.
” قَدْ مُنِعْتُمْ عَنِ النِّزَاع وَالْجِدَالِ فِي کِتَابِ اللّهِ الْعَزِيْزِ الْعَظِيْمِ تَمَسَّکُوْا بِمَا تَنْتَفِعُ بِهِ اَنْفُسُکُمْ وَ اَهْلُ الْعَالَمِ . کَذَلِکَ يَأمُرُکُمْ مَالِکُ الْقِدَمِ الظَّاِهِرُ بِالْاسْمِ الْاَعْظَمِ اِنَّهُ هُوَالْآمِرُ الْحَکِيْمُ “.(ص ١٨٨ ج ٣ امر و خلق )
” وَلَا تَجَادِلُوْا لِلدُّنْيَا وَ مَا قُدِّرَ فِيْهَا بِاَحَدٍ لِاَنَّ اللّهَ تَرَکَهَا لِاَهْلِهَا وَ مَا اَرَادَ مِنْهَا اِلَّا قُلُوْبَ الْعِبَادِ “. (سورةالبيان ص ١١٤ ج ٤ آثار قلم اعلی)
” اِيَّاکُمْ اَنْ تُفْسِدُوْا فِي الْاَرْض ِبَعْدَ اِصْلَاحِهَا وَ مَنْ اَفْسَدَ اِنَّهُ لَيْسَ مِنَّا وَنَحْنُ بُرَآءُ مِنْهُ کَذَلِکَ کَانَ الْاَمْرُ مِنْ سَمَاءِ الْوَحْيِ بِالْحَقِّ مَشْهُوْدَاً ” (ص ٢٨٣ ج ٣ امر و خلق )
” لَمْ يَزَل فساد ممنوع بوده و خواهد بود و در اين ظهور اعظم کلّ امم از فساد ممنوعند. ابداً نفْسی تعرّض بنفْسی ننمايد و بر محاربه قيام نکند . شأن اهل حقّ خضوع و خشوع و اخلاق حميده بوده و خواهد بود . دنياقابل آن نه که انسان مرتکب امورات قبيحه شود و از مالک احديّه بعيد ماند “. (ص ٣٠١ مجموعه اقتدارات )
” قُلْ يَا حِزْبَ اللّهِ بيقين مبين بدانيد فساد و نزاع و قتل و غارت شأن درندگان ارض است مقام انسان و شأنش به علْم و عمل است در اکثر الواح عباد را از مَايَضُرُّهُمْ منع و بِمَايَنْفَعُهُمْ امرنموديم يَاحِزْبَ اللّهِ باجميع احزاب عالم بمحبّت و مودّت معاشرت نمائيد. فساد و شؤونات آن طرّاً نهی شده نهياً عظيماً فِي کِتَابِ اللّهِ رَبِّ الْعَالَمِيْنَ ” (ص ٥-١٤ مجموعه اشراقات )
” بگو ای دوستان لَعَمْرُاللّه جدال منع شده و نزاع و فساد و سفک دماء و اعمال خبيثه کلّ نهی شده نَهْيَاً عَظِيْماً فِي کِتَابِهِ الْعَظيم ِ “ْ (ص ٣٠٢ ج ٦ آثار قلم اعلی )