شخص دیگری سؤال کرده است دعا برای چه و حکمت آن چیست؟ زیرا خداوند همه چیز را بجای خود قرار داده و همه امور به بهترین وجه اجرا میگردد و بنابراین استدعا و نیازمندی و طلب حاجات چه حکمت دارد؟
حضرت عبدالبهاء در جواب می فرمایند:
«اعلمی انّ شأن الضّعیف ان یبتهل الی القوی و یلیق للمستفیض ان یتضرّع الی الفیاض الجلیل. و اذا ناجی ربّه و توجّه الیه و استفاض من بحره فنفس هذا التّضرّع نور لقلبه و جلاء لبصره و حیاة لروحه و علوّ لکینونته. فلذلک انظری عند مناجاتک الی اللّه و تلاوتک (اسمک شفائی) کیف یهتّز قلبک و یترنّح روحک من روح محبّة اللّه و ینجذب فؤادک الی ملکوت اللّه. فبهذه الانجذابات تزداد السّعة و الاستعداد. و اذا اتّسع الاناء زاد الماء واذا زاد العطش عذب فی ذوق الانسان فیض الغمام. هذا سرّ المناجاة و حکمة طلب الحاجات».
(لوح مبارک حضرت عبدالبهاء بافتخار يکی از احبّای غرب نقل از نسخهء خطّی، نقل از «بهاءالله و عصر جدید»، ص ١٠٨)
مضمون به فارسی: «بدان که شأن ضعیف آن است که به سوی قوی تبتّل کند، و شایستۀ طالب فیض آن است که به سوی فیاض جلیل تضرع نماید. و چون با پروردگار خود مناجات کند و به او توجه نماید و از دریای او بهره گیرد، پس نفس این تضرّع نوری ست برای قلب او و جلایی ست برای چشم او و زندگی است برای روح او و والایی کینونت اوست. پس به این خاطر ملاحظه کن حینی که به سوی خداوند مناجات و تلاوت می کنی که «اسم تو شفای من است»، قلبت چطور به اهتزاز می آید و روحت از روح محبة الله چگونه روح و ریحان حاصل کند و فؤاد تو به چه سان به ملکوت الهی منجذب گردد. پس به این انجذابات وسعت و استعداد ازدیاد یابد. و چون ظرف بزرگ شود، آب افزایش یابد و وقتی تشنگی زیاد شود، فیض ابر در مذاق انسان شیرین شود. این است سرّ مناجات و حکمت طلب حاجات.»