تعمق در مفاهیم آثار دیانت بهائی

عرفان و عمل

تفسیر بند نخست کتاب مستطاب اقدس

« انّ اوّل ما کتب اللّه علی العباد عرفان مشرق وحيه و مطلع امره الّذی کان مقام نفسه فی عالم الامر و الخلق من فاز به قد فاز بکلّ الخير و الّذی منع انّه من اهل الضّلال ولو يأتی بکلّ الاعمال . …» ( کتاب مستطاب اقدس ؛ بند اوّل ؛ صص 2 – 1 )


عرفان وعمل تفسیرآیۀ کتاب اقدس


« ای اَمَةُ اللّه ، حال به لسانِ اَبدعِ اَحلی ، نَغَماتِ الهی را به بيانِ فارسی بشنو و بدان که اليوم جز ذکرم مردود و جز حُبَّم عِندَالله ، غيرِمقبول بوده و خواهد بود ، چه‌که جميعِ آنچه مابينِ ارض و سَماء ، مُحَقَّق شده ، چه از اَعمالِ عاملين و چه عرفانِ عارفين و اديانِ مختلفه و شرايعِ لانَهايه ، کلّ از مظاهرِ نَفسَم ، ظاهر و به مظاهرِ نَفسَم ، راجع و مُحَقَّق بوده و کُلّ ، مِن عِندِالله ظاهر شده.
و اينکه در ظهورِ بعد ، اَعمالِ قبل ، عِندَالله ، مقبول نبوده ؛ نظر به آن است که اَعمال ، فَرعِ عرفان بوده و خواهد بود و عرفانُ اللّه هم مَنوط به عرفانِ مظهرِ نفسِ اوست . و هر نَفسی اليوم از نَفسِ ظهور که جميعِ اَوامرِ الهی طائفِ حَولِ اوست مُحتَجَب مانَد هيچ عملی او را نفع نبخشد اگرچه به عملِ کُلِّ مُمکِنات ، عامل شود ، چنانچه عرفانِ بيت ، انسان را کِفايت نمی‌نمايد از عرفانِ صاحبِ بيت ، همچنين اَعمال ، عاملين را کفايت نمی‌کند از عرفانِ مُنزِل و مُثبِتِ آن . و اگر اليوم ، نَفسی تارِک باشد جميع اعمال را و عارف به حقّ باشد اميدِ نجات از برايش باقی و لکن اگر نَعوذُبالله از حقّ، مُحتَجَب باشد و به تمامِ اَعمال ، مشغول ؛ مَفَرّی از برای او نه و عِندَالله از اهلِ سِجّين و نَفی و نار ، مذکور.
و تو ای کنيزِ الهی ، بشنو نَغَماتِ قُدسِ صَمَدانی را تا از اِستِماعِ آن روحُ القُدُس در قلبت مبعوث شود و روحُ‌الاَمين در صدرت ناطق گردد و چون به اين مقام ، فائِز شوی از عالم و عالميان ، مُنقَطِع گردی و به مَقَرِّ اَعَزِّ اَعلی و مَنظَرِ قُدسِ اَبهی مُتَصاعِد شوی و به مقامِ اِعرَفوا اللهَ بِاللّهِ که مُنتَهی وطنِ عارفين و مُنتَهی مقصدِ مُقَرَّبين است فائِز شوی. در اين مقام ، حجّتی جز نَفسِ دوست نبينی و بُرهانی جز جمالِ محبوب نخواهی ، ظهورش را دليل بر وجودش دانی و طلوعش را مُدِلّ بر نَفسش مشاهده نمایی و جميعِ مُمکِنات را در قبضهء قدرتش چون کَفِّ طين بينی و تمام موجودات را در يَدِ قدرتش مَقدور و محدود ، ملاحظه کنی.»
( آیات الهی ؛ جلد دوم ؛ صفحات ٢٥٣ – ٢٥٢)

این بیان حضرت بهاءالله تبیین خودشان از آیۀ کتاب مستطاب اقدس دربارۀ تقدّم و فضل عرفان بر اعمال است . با توجّه به این تبیین هیکل مبارک می توان معنای « اعمال » را تخصیص به عمل به احکام ادیان سابق دانست . حال دامنۀ احکام را تا چه حدّی بدانیم و آن را محدود به عبادات نکنیم نکتۀ مهمّی است .