در اسلام:
۱) مرتد فطری: از پدر یا مادر مسلمان است و خودش نیز مسلمان بوده ولی از دین اسلام خارج شده. اگر اظهار اسلام کند پذیرفته نمی شود، اگر مرد باشد «کشته» می شود. اگر زن باشد «حبس ابد» می شود، و در هنگام نماز او را «شلاق» می زنند.
۲) مرتد ملی: از پدر و مادر غیر مسلمان است. از او سه مرتبه خواسته می شود توبه کند، در صورت امتناع «کشته» می شود. رساله توضیح المسائل، آیت الله فاضل ص 619.
پس در هر صورت اگر شما دین اسلام را بنا به دلایلی از یک جایی دیگر نپسندی کشته میشوی یا اگر زن باشی شلاق و حبس ابد میشوی.
در دیانت بهایی، افراد مطرود تمام «حقوق اجتماعی و انسانی و ذاتی خود را دارا هستند»:
۱) طرد اداری : این طرد یعنی حذف «نام» این فرد از دفتر مسجلات بهایی بنام یک بهایی. یعنی او به عنوان یک غیر بهایی هرطور خواست زندگی میکند. او همچنین قادر به شرکت در جلسات اداری و رأی دادن برای انتخابات جامعه بهایی و محافل نخواهد بود.
بیت العدل اعظم الهی میفرماید: «… اگر رفتار و اعمال یک فرد بهائی به درجه ای تنزّل نماید که موجب بدنامی امرِ مبارک ( دین بهائی) گردد، البتّه محفل روحانی باید مداخله کرده و او را ترغیب نماید که اقدام به اصلاح رفتار خود نماید و وی را از عواقب ادامۀ سوء رفتار انذار دهد»
۲) طرد روحانی در رابطه بهائیانیست که از دین بهائی خارج شده و به «دشمنی» با دیانت بهایی برمیخیزند، کتاب های ضد بهایی مینویسند، بهاییان را آزار و شکنجه میدهند، «دروغ و تهمت و افترا» به جامعه #بهائی میزنند و «رسماً اعلان نقض» و عناد با جامعه بهائی میکنند. پس از همه اینها، طبق دستور حضرت ولی امرالله: تمام حقوق «شخصیه» این افراد «محفوظ» است، حتی اگر طلبی «مالی» از جامعه بهایی دارند باید پرداخت شود. ولی از آنجا که در زمره «دشمنان بنیان صلح و وحدت بشرند» #بهائیان با این افراد دوستی برقرار نمیکنند. اعضای خانواده این فرد اگر بخواهند میتوانند بهایی بمانند، یا راه فرد مطرود را پیش بگیرند. این تنبیه برای تغییر عقیده نیست، برای دشمنیست.
.
مخلص اینکه دین #بهایی به آزادگی انسان بسیار اهمیت میدهد و هیچ کس را به خاطر تغییر تفکر «اعدام» و «شلاق» و «حبس ابد» نمیکند. در «تمام» موارد فرد مطرود میتواند طلب گذشت کند و به دین بهائی باز گردد.
.
حضرت بهاءالله میفرمایند: وجدانِ انسانی مقدّس و محترم است و آزادگی آن باعثِ اِتساعِ افكار و تعدیلِ اخلاق و اطوار و اكتشافِ اَسرارِ خلقت و ظهورِ حقایقِ مكنونۀ عالمِ امكان است.
چرا علماى بى انصاف با بهاييان ميجنگند؟
به هزار و يك علت آخوندها با بهاييان ميجنگند. يعنى سطر به سطر تعاليم ديانت بهايى را اگر مطالعه بفرماييد بر ضد ذات فريب و دروغ و دين فروش اين علمای بی انصاف و مسبب تمام عقب افتادگى مردم ايران از ديد ديانت بهايى اين جماعت هستند.
من به صورت تيتر وار و گذرا به تعدادی از آنها اشاره ميكنم:
١). در ديانت بهايى طبقه آخوند نيست. يعنى حضرت بهاءالله ميفرمايند: امروز ديگر نيازى به اين طبقه نيست انسان خود ميتواند و بايد بخواند و خود برداشت كند. ايشان به روحانيان فرموده اند براى خود كار شرافتمندانه اختيار كنند و اين لباس را ترك كنند. (البته همه روحانيان از جمله پاپ و …)
٢). حالا كه آخوند نيست و همه بايد بخوانند “تعليم و تربيت اجبارى و هماهنگى” مطرح ميشود و آخوندها كه مخالف با سواد شدن مردم هستند به مخالفت بلند شدن.
٣). اولويت تعليم و تربيت دختران بر پسران. اين ديگر انفجار عصبانيت علما بود. بخوانيد شيخ فضل الله نورى بر روى منبر عمامه از سر خود دريد و مدارس دخترانه بهايى را با فاحشه خانه برابر دانست.
٤). حرام دانستن بالاى منبر نشينى و همچنين پايين منبر نشينى توسط حضرت بهاءالله.
٥). حرام دانستن “امر به معروف و نهى از منكر” كه از زشت ترين اعمال در ديانت بهايى است.
٦). برداشته شدن حكم نجاست و دستور حضرت بهاءالله به ارتباط همه اقوام و مذاهب و تفكرات با هم براى رسيدن به هدف وحدت عالم انسانى.
٧). منع استفاده از حموم خزينه و دستور به استفاده از حمام دوش بجاى آن. بخوانيد كه چه جهنمى بپا كردند اين آخوندها كه بهاييان دارند غسل را از ما ميگيرن.
٨).تساوى حقوق زن و مرد. فكر كنيد كه چقدر يك آخوند ميتونه عصبانى بشه وقتى كه يك زن حق طلاق داشته باشه يا حق حضانت فرزند.
٩). بر چيده شدن داستان امام زمان و چاه جمكران.
١٠). يكى از تعاليم حضرت بهاءالله “هارمونى و تطابق علم و دين” است. و بر طبق اين تعليم هر امرى را كه دين معرفى ميكند بايد علم بپذيرد.
١١). بر طبق مطلب شماره ١٠. دينر خرافات و معجزات و دخيل بستن و … در ديانت بهايى وجود خارجى ندارد.
١٢). تعليم “وحدت عالم انسانى” يعنى در ديگر إنسانها به دسته: مؤمن، كافر، مشرك، منافق، خوارج، برده، آزاد، زن، مرد و … تقسيم نميشوند.
١٣). تعليم “دين بايد سبب ألفت شود” با اين تعليم حضرت بهاءالله ميفرمايند: دين بايد سبب ألفت شود و اگر تعاليم من سبب جنگ شود بر روى بى دينى صلح كنيد.
ببينيد فرق بين حضرت بهاءالله و مثلا خمينى را كه خمينى ميگويد :”مهمترين امر حفظ نظام است” يعنى چى؟
يعنى هر كارى بكنيد مثل دروغ، تقيه، جنگ، فتنه، فساد، دزدى و … تا نظام را حفظ كنيد. اما حضرت بهاءالله ميفرمايند دين من را رها كنيد اگر ديديد شما به سمت خلاف ميرويد.
خوب مسلما دشمن درجه يك اين ديانت خمينى ها خواهند بود.
Hosham.nikbakht(https://t.me/bahai19)