یکی از سوء تفاهم هایی که در اثر تبلیغات سوء بهایی ستیزان بر علیه بهاییان، در برخی اذهان ایجاد می شود، این است که دین بهایی یک آیین تشکیلاتی است و کلّ دین بهایی به تشکیلاتش وابسته است.
مسیری که این افکار القا می کند، به طور کلی اذهان را از دین بودن آیین بهایی دور کرده و تصویری از یک تشکیلات مبهم و مرموز سیاسی را پیش می کشد.
فکر می کنم برای بررسی این مطلب که آیا واقعاً چنین است یا نه، باید هم با اهداف و تعالیم و ماهیت آیین بهایی آشنا شویم و هم با ماهیت تشکیلات بهایی؛ سپس ببینیم که آیا این تشکیلات با آن اهداف تناسب دارند یا نه:
تعالیم و احکام دیانت بهایی به دو جهت (البته مرتبط به هم) گرایش دارد. یکی جنبه ی فردی است و دیگری جنبه ی اجتماعی.
در جنبه ی فردی، احکام و تعالیمی برای پیشرفت و سعادت فردی و معرفت الهی وضع شده اند. امّا تعالیم آیین بهایی تنها به این موضوع نپرداخته اند. بلکه بیشتر تأکید این تعالیم، بر روی پیشرفت اجتماعی انسانها است.
به عبارتی دیگر، تنها تعالی فردی برای بشر کافی نیست. بلکه در روابط و ضوابط بشری نیز، باید روح الهی، که جامعه انسانی امروز به شدت نیازمند آن است، دمیده شود. طبق اعتقادات آیین بهایی، این روح الهی تنها به وسیله تعالیم مظهر ظهور الهی (پیامبر) که در این زمان حضرت بهاءالله هستند به پیکر بیجان عالم دمیده می شود. از جمله تعالیم اجتماعی می توان به: تحری حقیقت، تساوی حقوق زنان و مردان، انتخاب زبان و خط بین المللی، تعدیل معیشت و مسایل اقتصادی، و وحدت عالم انسانی اشاره نمود. البته تمام این تعالیم، در جهت وصول به وحدت عالم انسانی بنا شده اند.
به اعتقاد بهاییان، به وسیله این تعالیم اجتماعی، نظم بدیعی که حضرت بهاءالله آن را پایه ریزی کرده اند و ماهیتی وصف ناشدنی و غیر قابل پیش بینی دارد در جهان استقرار خواهد یافت.
نکته ی مهم اینجاست که تلاش جامعه ی بهایی برای نیل به این اهداف، نیاز به سازمان بندی و نظم دارد. حال می توان گفت که وجود یک مؤسسه برای هدایت و ایجاد هماهنگی در جامعه ی بهایی لازم و ضروری است. البته هر عقل سلیمی می پذیرد که برای بقای هر جامعه و حفظ وحدت در آن، یک کانون هماهنگ کننده نیاز است.
این یکی از دلایلی است که بهاییان اعتقاد دارند: نظم اداری بهایی، اسکلت بندی نظم بدیع جهانی حضرت بهاءالله را تشکیل می دهد.
در این جا، لازم است که مقداری به معرفی آن کانون هماهنگ کننده و یا همان عنصر تشکیلات در جامعه بهایی بپردازیم .
اینکه این هماهنگ کننده چگونه شکل میگیرد و بوجود می آید و آیا این تشکیلات است که جامعه بهایی را شکل میدهد و یا برعکس؟ برای این موضوع چاره ای نیست که مقداری در خصوص نحوه شکل گیری و انتخابات بهایی توضیح داده شود.
تشکیلات انتخابی دیانت بهایی در سه سطح محلی، ملی و بین المللی فعالیت مینمایند که عالیترین و اصلی ترین آنها که در سطح بین المللی میباشد و به نام بیت العدل اعظم الهی نامگذاری شده است.
این تشکیلات همگی با رای افراد احبا و با روشی که ذیلا ذکر میگردد انتخاب میشوند. بهاییان در هر شهر و یا محله ای، تعداد 9 نفر که از دید شخصی خودشان دارای خصوصیات (مومن،سلیم، فعال) باشند را با رای سری انتخاب مینمایند. این افراد از بین کلیه بهاییان آن شهر انتخاب میشوند و بهیچوجه سیستمهای کاندید شدن و تبلیغات و اموراتی که در دنیای سیاسی امروز و با عناوین دموکراسی وجود دارد در آن وجود ندارد. همچنین از تایید صلاحیت کاندیدا ها توسط یک مرجع استصوابی و یا فرد و یا ارگان خاصی بمانند اینکه امروزه در اکثر سیستمهای دموکراسی وجود دارد خبری نیست. آن 9 نفری که در هر شهری بیشترین رای را اخذ نمایند،اعضای محفل روحانی محلی و یا همان تشکیلات محلی خواهند شد . برای انتخاب اعضای محفل روحانی ملی و یا همان تشکیلات ملی هم به همین روش عمل میگردد. بدینصورت که ابتدا بسته به تناسب جمعیت هر شهر و محله ای،تعدادی نماینده و با همان روش انتخاب میشوند و آن نمایندگان در سلسله جلسات مشورتی که پیرامون امور جامعه در سطح ملی مشورت مینمایند، نهایتا ایشان هر کدام به تنهایی 9 نفر را از بین کلیه افراد بهایی آن مملکت و با رای مخفی انتخاب مینمایند.
این افراد میتوانند جزو آن جمعیت نمایندگان انتخاب شده هم نباشند. 9 نفری که بیشتری آراء را کسب نمایند، اعضاء محفل ملی آن کشور خواهند شد. اعضاء بیت العدل اعظم الهی که عالیترین مرجع در دیانت جهانی بهایی میباشد هم به همین ترتیب و توسط آراء فردی تک تک اعضاء محافل ملی سراسر عالم و از بین بهاییان سراسر عالم و هر پنج سال یکبار انتخاب میشوند و باز هم سیستم کاندیداتوری و سیستم تایید صلاحیت بعد از انتخابات وجود ندارد.
نکته ی دیگر آنکه از نظر بهاییان تشکیلات بهایی که مادون و تحت نظارت بیت العدل اعظم قرار می گیرند به هیچ عنوان مصون از خطا نیستند و اگر چه اطاعت از آنها ضرورت دارد، اما انتقاد از آنها نیز ممکن و بلکه واجب است. حضرت ولی امرالله اشاره فرموده اند که هر فرد بهایی دارای این:
مسئولیت خطیر [است] … که هر گونه پیشنهاد، توصیه یا انتقادی را که وجداناً احساس می کند برای اصلاح و علاج بعضی شرایط ها و گرایش ها در جامعه ی محلی خود، باید ارائه دهد، به صراحت و تمامیت اما با احترام و ملاحضه به اعضاء محفل تقدیم نماید.
برای تشکیلات بهایی وظایفی مقرر و معیّن است. کاملاً واضح است که تشکیلات اداری بهایی، همانگونه که از اسمش پیداست، مربوط به فعالیتهای اداری و اجتماعی است. دخالت این تشکیلات در زندگی بهاییان، تنها در محدوده وظیفه شان، یعنی ایجاد هماهنگی و نظارت بر روابط و فعالیتهای اجتماعی بهایی است.
حضرت بهاءالله می فرمایند:
«چون هر روز را امری و هر حین را حکمی مقتضی، لذا امور به وزراء بیت العدل راجع تا آنچه مصلحت وقت دانند معمول دارند وآنچه از حدودات در کتاب بر حسب ظاهر نازل نشده باید امنای عدل مشورت نمایند، آنچه پسندیدند مجری دارند.»
در نتیجه دیگر افراد مختلف نمی توانند بنا به تفکرات خود حکم وضع کنند و فتوا دهند و زمام عده ای را به دست گیرند. در این صورت وحدت جامعه ی بهایی حفظ خواهد شد و از تفرقه و پاره پاره شدن مصون خواهد ماند. در اصل، اداره ی جامعه ی بهایی با مشورت پیش می رود و مشکلاتش را نیز با مشورت حل می نماید.
مردمی بودن تشکیلات بهایی نیز، این فکر را که تشکیلات، محیط بسته و خفقان آوری را برای بهاییان ایجاد می کند، ضعیف می نماید. محافل روحانی که به صورت محلی، منطقه ای و ملّی تشکیل می شوند و هم چنین بیت العدل اعظم، کاملاً انتخابی هستند و به صورت یک یا چند مرحله ای، توسط خود افراد جامعه ی بهایی یا نمایندگان آنها انتخاب می شوند. این انتخابات برای محافل روحانی هر سال یک بار، و برای بیت العدل اعظم نیز هر پنج سال یک بار تجدید می شود.
باید دانست که تشکیلات بهایی از آیین بهایی و از جامعه بهایی جدا نیستند و نهایت تلاششان این است که در تحت احکام و تعالیم الهی، برای وصول به آرمانهای بهایی قدم بردارند.
کانال نوزده
@Knights_of_Baha_u_llah