خانواده و تربیت فرزندان در دیانت بهائی

زندگی شاد و پرمفهوم در جامعه‌ای پویا

شادی و سرور حقیقی از حالات روح انسانی است. زندگی مملو از شادی، عشق و آرامش در جامعه‌ای که رفاه و امنیت بر آن حاکم است، میل قلبی و نیز حق هر انسانی است. دستیابی به متعالی‌ترین و پایدارترین سرور فردی و رفاه جمعی زمانی امکان‌پذیر است که سعی کنیم در هماهنگی با ماهیت روح انسانی زندگی کنیم و نیز برای بهبود شرایط محیط اطرافمان با جدیت تلاش نماییم.

آثار بهائی بیان می‌دارند که علم و دین دو نظام دانش و عمل هستند. از یک سو به ما کمک می‌کنند تا حقیقت وجود انسان را که دارای دو بُعد مادی و معنوی است بشناسیم و از سوی دیگر با اصول و قوانین فیزیکی و روحانی حاکم بر هستی که یک زندگی سالم، متعادل و سرشار از سرور را ممکن می‌سازد، هر چه بیشتر آشنا شویم . بنابراین بهره‌مندی از این دو منبع دانش می‌تواند سرچشمۀ سرور دائمی و نیز راهنمای یک زندگی در تعادل با ابعاد هستی و منطبق با قوانین آفرینش باشد. چنین دیدگاهی به کلی با آنچه دین را به عنوان اخلاقیات و سخت‌گیری‌های خشک ِ مذهبی و یا روی‌برگرداندن از لذت‌های زندگی معرفی می‌کند متفاوت است.

هنگامی که بر اساس بصیرت‌های علم و دین درمی‌یابیم که انسان دارای دو بعد مادی و معنوی است و پیوسته با محیط پیرامون خود در تعامل است، از محیط تأثیر می‌گیرد و بر آن تأثیر می‌گذارد، سرور و آرامش حقیقی را نه تنها در رشد و به ثمر رسیدن استعدادهای فردی خود بلکه همچنین در تلاش برای ساختن یک جامعۀ پویا ‌می‌جوییم؛ جامعه‌ای که در آن خانواده‌ها از استحکام لازم برخوردارند و هر عضو با آگاهی نسبت به حقوق و مسئولیت‌هایش به سلامت کل خانواده کمک می‌کند؛ جامعه‌ای که در آن زنان و مردان در تمامی سطوح دوشادوش یکدیگر در فعالیت‌ها نقش دارند؛ فعالیت اقتصادی جایگاه حقیقی خود را در فراهم کردن رفاه عمومی یافته است و انسان خود را بیشتر از پیش به عنوان حافظ و امانت‌دار منابع طبیعی به خصوص در قبال نسل‌های آینده می‌شناسد.

هیچ اجتماعی بدون خدمات خالصانۀ اعضایش نمی‌تواند از پیشرفت روحانی و اجتماعی برخوردار گردد. حتی اگر در جوامعی زندگی کنیم که فقر و بی‌عدالتی و خشونت بر آنها حاکم است، زمانی که آگاهانه و با روحیۀ خدمت خالصانه برای پیشرفت خود و بهبود شرایط محیط اطرافمان تلاش می‌کنیم، از یک سو امید و نشاط به جامعه باز می‌گردد و از سوی دیگر از حس قویِ هدفمندی سرشار می‌شویم که هم به زندگی‌مان معنا و جهت می بخشد و هم منبعی دائمی از سرور حقیقی برایمان به ارمغان می‌آورد.


«منم آفتاب بينش و دريای دانش. پژمردگان را تازه نمايم و مردگان را زنده کنم… منم آن روشنائی که راه ديده بنمايم و منم شاهباز دست بی نياز. پرِ بستگان را بگشايم و پرواز بياموزم».

حضرت بهاءالله


منبع: سایت بهائیان ایران