اجرام آسمانی بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند. ماه بر بسیاری ازحوادث طبیعی کره زمین چون جزر و مد ،تاثیرمستقیم دارد دو نیمه کردن ماه، ولو برای مدتی کوتاه، حتما این نظام طبیعی را دچار اختلال می کرده.
بهاییان صدور معجزات از پیامبران را امری محال و ناممکن نمی دانند. انهادر عین این که پیامبران را دارای توانایی اظهار معجزات می دانند اما معتقدند که اموری که تحت عنوان امور خارق العاده و یا معجزات در کتب مقدسه مذکور است، دارای مضامین و معانی روحانی و مجازی است و جنبه جسمانی و مادی ان مورد نظر نبوده است. حضرت بهاء الله هنگام اشاره به معجزات مذکوره در کتاب مقدس، انها را به شکل غیر ظاهری تفسیر می فرمایند. به عنوان مثال، یکی از معجزات حضرت مسیح، شفای بیماران جذامی بوده است اما حضرت بهاء الله، منظور از شفای یک جذامی را، نجات او از جهل و گمراهی می دانند و می فرمایند که جذام، می تواند به هر پوشش و حجابی که بین بشر و معرفت الهی حائل می شود، تفسیر گردد. هر کس اجازه دهد تا از پروردگار خود دور بماند، او یک جذامی واقعی است و در ملکوت الهی داخل نخواهد شد. ایشان همچنین در کتاب ایقان، کیفیت ظهور حضرت موسی را این گونه بیان می فرمایند:
«….ان حضرت به عصای امر و بیضای معرفت از فاران محبت الهیه با ثعبان قدرت و شوکت صمدانیه از سینای نور به عرصه ظهور ظاهر شد..»
و به این ترتیب، معجزات منتسب به حضرت موسی را به صورت غیر ظاهری تفسیر می فرمایند. عصای موسی به امر، ید بیضایش به معرفت، اژدهایش به قدرت الهی و محل وحی او به وادی محبت و نور تفسیر و تاویل گردیده است.
نقل قول ها
حتی اگر معجزه ای هم رخ داده باشد، فقط برای کسانی که ان را شاهد بوده اند معتبر است و برای ادوار بعدی اعتبار خود را از دست می دهد
علی الخصوص وقتی که می بینیم که علائم شگفت اور، به شهادت بسیاری از مردمان دیگر ملل ، از خدایان انها نیز روایت شده و در کتب ایشان ، انها را ذکر کرده اند.
نفس معجزات که دیگر در دسترس و قابل مشاهده نیستند و فقط ذکر و نقل انها بر جای مانده است. در ذکر و نقل معجزات هم بسیاری از اقوام و مکاتب، مشترک هستند.
یونانیان_قدیم حکایات و داستانهای شگفت اوری از اسطوره های خود(حتی از هرکول که در نظر انها یک خدای کامل و تمام، نبود و نیمه خدا محسوب می شد) ذکر می کنند.
اعراب دوره قبل ازپیامبر نیز برای خدایان خود معجزات بسیار روایت می کردند. اتفاقا این امر در بین اقوام بدوی نسبتا شیوع بیشتری نیز داشت. پس در قول همه مشترکند و کسی از این لحاظ بر دیگری هیچ مزیتی ندارد.
دلیل همه نقل قول است.
چگونه می توان به کسی گفت تو خرافاتی هستی و دروغ می گویی و من حقیقت را می گویم.؟
تاویل وحقیقت معجزات
بهاییان معتقدند که معجزات مذکور در کتب الهی را باید تفسیر و تاویل نمود. این شاه کلیدی است که توسط حضرت اعلی و حضرت بهاء الله به جهانیان اعطاء گردیده تا ضمن رهایی انها از حیرت، یکی از مهمترین وعده های الهی را محقق فرمایند. آن جا که در قرآن فرمود که « ثم ان علینا بیانه » یعنی تبیین آیات قرآنی در زمان ظهورپیامبربعد، روشن خواهد گردید. اما به اعتقاد بهاییان،این تفسیر و تاویل روحانی ایات، منحصر به معجزات نبوده و بسیاری از
داستانها وحکایات کتب مقدسه را نیز شامل می گردد. امروزه حکایاتی مانند داستان خلقت انسان از خاک و گل و جریان آدم و حوا و مار و شجره ممنوعه و ورود به بهشت و خروج از ان و قابیل و هابیل و همچنین خلق اسمانها و زمین در شش روز(و یا بیشتر) و داستانهای مربوط به روز قیامت و بهشت و جهنم و مخصوصا برزخ و صحرای محشرو کشتی نوح و دهها داستان و حکایت دیگر، در معرض هزاران نقد واقع شده که متاسفانه در بسیاری از انها کار به استهزاء و هتک حرمت کتب مقدسه و اولیای الهی کشیده شده است.
انَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿۱۷﴾
چرا كه جمع كردن و خواندن
آن بر عهده ماست (۱۷)
فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿۱۸﴾
پس هر گاه آن را خوانديم
از خواندن آن پيروى كن (۱۸)
ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿۱۹﴾
بعد از این بيان و توضيح آن نيز
بر عهده ماست (۱۹)
سوره القيامة /
ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿۱۹﴾
بعد از این نیز بيان و توضيح آن
بر عهده ماست .
سوره مبارکه القيامة آیه۱۹
روزی نیست که اشخاص مختلف با انگیزه های مختلف و نیات خوب یا بد، قلم بر ندارند و در محکومیت این ایات و احادیث قلم فرسایی نکنند.
برخی با اهداف سیاسی و گروهی ایران پرست و بیگانه ستیز و مخصوصا ضد عرب وبرخی نیز اعلام می کنند که فقط کار تحقیقی انجام داده اند.
من تا به حال، دهها مقاله فقط درباره تناقضات قرآن دریافت کرده ام.
یکی گفته بالاخره خداوند اول آسمان را خلق کرد(سوره ۷۹ ایات ۲۷ تا۳۰) یا اول زمین را(سوره ۲ ایه ۲۹ )؟
دیگری فریاد بر آورده که خلق آسمانها و زمین، شش روز به طول انجامید(سوره ۷ایه ۵۴) و یا هشت روز(سوره ۴۱ ایات ۹تا ۱۲ )؟
این موارد، نمونه ای ازاختلافات ظاهری و واضح است اما اشکالات معنایی نیز بی حد است مثلا گفته می شود که وقتی هنوز آسمان و زمینی خلق نشده است، اصولا لفظ «روز» از کجا مفهوم می یابد و اعتبار پیدا می کند. روز از حرکت زمین به دور خورشید حاصل می شود و در فقدان این دو، چگونه می توان ان را پذیرفت و اصولا روز برای اهل زمین معتبر است وگرنه در خورشید، نه روزی هست و نه شبی.
دیده شده است که ناگهان شخصی به میدان حمله ور شده و برای یکی از این مسائل پاسخی را اظهار می دارد اما متاسفانه کمتر مشاهده می گردد که فاتح باز گردد. زیرا شالوده را بر اساس محکمی بنا نمی کنند و این است که نه تنها مشکل حل نمی شود بلکه پیچیده ترنیز می گردد
و در نهایت مجبور می شوند با ذکر جملات و استدلالات کلیشه ای مانند «از قدرت خداوند ،هیچ چیز بعید نیست» و«اینها حکمتی دارد که بر ما پوشیده است و علم بشر هنوز به ان مرحله از پیشرفت نرسیده است»، بهانه ای برای گریز ازمیدان استدلال، بیابند.
تفاسیروتآویل روحانی دیانت بهایی از این امور، تنها طریق برون رفت از این بن بست است. این بنا را نمی توان با تمسک به ظاهر و اصرار و پافشاری بر تفسیرظاهری ایات پابر جا نگه داشت.
در خاتمه،
ذکر یک نکته را لازم می دانم و ان این که سابقه تاویل روحانی و معنوی ایات، به زمانهای پیش از دیانت بهایی بر می گردد اما این تآویل و تفاسیر، بسیار ابتدایی و محدود بوده و همه جنبه های آیات قرآن و دیگر کتب مقدسه را شامل نمی شده است. هم چنین به صورت مجتمع و یکپارچه که بتوان ان را یک سیستم تاویل جامع نامید نیز ارائه نگردیده است.
مثلا ممکن است ابن سینا به تصریح و یا تلویح، سخنی از معادروحانی گفته باشد اما به بسیاری دیگر از جنبه ها ی مطروحه در فوق، نپرداخته است.
در عین حال سیستم تاویل ارائه شده توسط دیانت بهایی، با خلق مفاهیم جدیدی مانند مفهوم « مظهریت » همراه است که بعدکاملا متفاوتی به تفاسیر ارائه شده می بخشد و لذا از تفاسیر مشابه قبل ممتاز و متمایز است.
البته بحث در مورد «سیستم تاویل و تفسیر» دیانت بهایی و مشخصات آن، در این مختصر نمی گنجد و ان شاء الله در فرصتی دیگر به ان پرداخته می شود.
کانال نوزده
@Knights_of_Baha_u_llah