جمال قدم دربارۀ “آنچه لازال عندالله مرضی و مرقاة عباد الی ملکوت السّداد و صعودهم الی جبروت عنایة مالک الإیجاد” است میفرمایند، “… آن بوده که در هیچ شأن از شئون ظاهراً و باطناً عباد مخلصین به خود ناظر نباشند. بلکه فیالحقیقه در جمیع مراتب خود را لاشئ محض و فنای صِرف مشاهده نمایند تا جمیع نفوس به تربیت آن انفس مقدّسه از شِمال هواهای نفسانیّه و مشتهیّات عالم بشریّه به یمین تُقیٰ و شطر ابهی توجّه نمایند.
اگر این نفوس که از رحیق اصفیٰ نوشیدهاند واوّل خلق لدی الحقّ مذکورند، اقلّ عمّا یُحصیٰ به خود ناظر باشند البتّه از عنایات مکنونۀ الهیّه محروم مانند و از ثمرات لانهایه که در عوالم امریّه از برای ایشان مقدّر شده ممنوع گردند. باید این نفوس به شأنی مابین ناس حرکت نمایند که احدی گمان حیوٰة در ایشان ننماید تا چه رسد به مقامات دیگر.”
(مجموعه آثار قلم اعلی، شماره 27، ص416)