2006-07-30
در اواخر ماه مه امسال وزیر خارجهء جمهوری اسلامی آقای منوچهر متکّی در طی سفرش در جنوب شرق آسیا اعلام داشت که در سال آینده «همایش حقوق بشر و تنوع فرهنگی» در ایران برگزار خواهد شد.
در پی این خبر صدا و سیمای ایران (تلویزیون جام جم) با افتخار و مباهات از صدور اوّلین منشور حقوق بشر توسط کوروش کبیر یاد کرد. همه میدانیم که کوروش پس از فتح بابل هزاران اسیر یهودی را که سالها در حبس و زندان حکّام جابر آن دیار بودند آزاد کرد و در طی فرمانی اعلام داشت که در قلمرو وسیع ایران همهء اقوام و مذاهب از حمایت دولت برخوردارند و با امنیّت کامل می توانند به کار و زندگی خویش مشغول باشند.
برای هر فرد ایرانی یادآوری چنین پیام انسانی از فرمانروای کشور باعث سرافرازی و مباهات است. میدانیم منشور جهانی حقوق بشر پس از جنگ جهانی دوم در دسامبر 1948 یعنی پس از 1500 سال از فرمان کوروش به تصویب دول عالم رسید و اعلان گردید. علی ایّحال آنچه امروز مهمّ است پذیرش و اجراء دقیق اصول این اعلامیهء جهانی است که در منتهای دقّت توسط نمایندگان ملل مختلف تدوین و تنظیم شده و بامضاء همهء دولتها منجمله کشور ایران رسیده است.
افسوس که از تدوین و نگارش تا اجراء و تنفیذ مواد مذکور در منشور فوق شکافی عمیق وجود دارد و بشریت فرسنگها تا عملی کردن مفاد مندرج در آن فاصله دارد. برای روشن شدن امر ابتدا نظری اجمالی به اصول منشور مزبور می افکنیم:
بند اوّل : تمام افراد بشر آزاد بدنیا آمده و دارای ارزش و حقوق انسانی برابرند همه دارای هوش و خر د بوده و باید با یکدیگر با روح برادری معامله نمایند.
بند دوم : همهء افراد بشر صرفنظر از تفاوت رنگ، نژاد، مذهب و اعتقادات مذهبی و سیاسی از حقوق و مزایای مندرج در این اعلامیه بالتساوی می توانند و باید برخوردار گردند.
بند پنجم: هیچ کس نباید مورد شکنجه و آزار و رفتار خشونت آمیز قرار گیرد و تحقیر شود.
بند هفتم : عموم افراد انسانی در برابر قانون مساوی و در حقوق مدنی برابرند.
بند نهم: هیچکس را نباید بدون دلیل و جهت توقیف، حبس و یا تبعید نمود.
بند یازدهم : متهمین تا زمانی که در یک دادگاه عادلهء عمومی محاکمه نشده اند را باید بدون تقصیر و بی گناه شناخت مگر آنکه جُرم آنان پس از رسیدگی و بازرسی دقیق و با استفاده از حقّ دفاع توسط وکیل مدافع اثبات گردد.
بند سیزدهم : هر فرد آزاد است که در هر نقطه و شهری در یک کشور ساکن شود و نیز حقّ دارد که کشور خود را ترک کند و در صورت تمایل مجدداً مراجعت نماید.
بند چهاردهم : هرکس حقّ دارد بواسطهء فشار و آزار و تضییقات ناروا به کشور دیگر پناهنده شود.
بند هفدهم : هر فرد حقّ مالکیّت بصورت انفرادی و یا جمعی (با چند نفر دیگر) دارد. حقوق هیچ کس را بدون مجوّز و علت قانونی نمی توان سلب کرد.
بند هجدهم : هر فردی آزاد است هر اندیشه، باور و ایمان و مذهبی را داشته باشد و نیز این حقّ را دارد که دین خود را عوض کند و بتواند شخصاً یا بصورت گروهی اعتقادات و آئین خود را علناً اظهار و اعلام نماید و نیز در انجام و اجراء شعائر مذهبی و ایمانی خویش آزادانه عمل نماید.
بند نوزدهم : هر فرد حقّ دارد نظرات و باورهای خویش را بیان کند و این آزادی شامل قبول آن اعتقادات بدون اجبار و دخالت دیگران است. در اظهار معتقدات خویش چه از طریق گفتار و یا نوشتار و یا هر نوع وسیلهء ارتباط جمعی آزاد است.
بند بیستم : هر فرد حقّ دارد در اجتماعات و انجمن هائی که دارای اهداف صلح جویانه است شرکت کند و هیچکس را نباید اجباراً به عضویت یک سازمان و انجمنی مکلّف نمود.
بند بیست و یکم : هرکس حقّ دارد که در تشکیلات و ادارهء کشور خویش شریک و سهیم باشد و از مزایا و حقوق اجتماعی برابر استفاده کند.
بند بیست و شش (26) : هر فردی حقّ تحصیل و آموزش دارد. تحصیلات در مقطع ابتدائی باید عمومی و رایگان باشد. و نیز هرکس حقّ آموزش حرفه ای را دارد و تحصیلات عالیه با داشتن شرئط و آمادگی و تمایل شخصی برای عموم برابر و آزاد است.
خوانندهء عزیز یکبار دیگر مواد فوق الذکر را که بصورت اجمال و فشرده از متن اعلامیهء جهانی حقوق بشر نقل کرده ایم بدقّت بخوانید و آنگاه خود قضاوت کنید که در میهن عزیزمان تا چه حد به اجراء اصول فوق الذکر دست یافته ایم یک فرد بهائی ایرانی می پرسد آیا حقوق وی در جمهوری اسلامی با دیگران مساوی است؟ آیا حقّ ابراز و اظهار عقیده و انتشار افکار و باورهای خود را دارد؟ آیا بجرم ایمان و اعتقاد به آئین دیگر سالهای متوالی معرض فشار و آزار و تهدید و تحقیر و احیاناً حبس و تغریر قرار تگرفته است!
آیا جوانان با استعداد بهائی با داشتن بهترین نمرات و پذیرش از کنکور سراسری از حقّ تحصیل در سطح عالی و دانشگاهی برخوردارند و یا باز به «جرم» بهائی بودن و عدم کتمان ایمان خود از ورود به دانشگاه محروم و ممنوع میباشند؟ آیا معلّمین و کارمندان سازمانهای اداری که سالها در نهایت امانت و از روی وجدان انجام وظیفه کرده اند از حقّ ادامهء خدمت در کار و رشتهء خود بهره مندند و یا بدون دلیل از کار برکنار و پاکسازی! شده اند و از استفاده از مزایای قانونی استخدام منجمله حقّ بازنشستگی محروم شده اند؟ آیا این امر صرفنظر از حقوق بشر با اصل انصاف و عدالت سازگار است؟ آیا درست است که آنانرا به بازپرداخت آنچه از قبل دریافت کرده اند محکوم کرد؟
آیا با روح اعلامیهء حقوق بشر موافقت دارد که افراد و مؤمنین بزرگترین اقلیّت مذهبی ایران یعنی بهائیان از حقّ عبادت، تجمع در اماکن و مراکز خود و پرداخت اعانه های خود خریداری کرده اند اکنون در تصرف عدوانی نهادهای دولتی درآید؟
بچه علّت صدها هزار بهائی در انجام شعائر ایمانی خود با هزاران مشکلات و محدودیت ها برخورد می کنند و هر روز شاهد حملات لفظی و گاه فیزیکی مخالفین و بهائی ستیزان هستند؟ مگر نه اینست که رسانه های گروهی و جرائد رسمی همچنان به ایراد بهتان و تهمت و افترا به جامعهء بهائی مشغولند و حقائق این آئین جهانی را قلب کرده و تا آنجا که ممکن است آتش خصومت و کینه را بر ضد پیروان دیانت بهائی میافروزند و بدون اینکه بر خلاف قانون مطبوعات به بهائیان حقّ دفاع و توضیح حقائق و تصحیح مطالب غیر واقع دهند؟ خلاصه از این آیاها می توان دهها و صدها طرح کرد بودن آنکه پاسخی دریافت نمود.
آیا همایش حقوق بشر و تنوع فرهنگی که وزیر محترم خارجه وعدهء تشکیل آنرا در ایران در سال آینده داده است گرهی از مشکلات موجود در پیوند با حقوق انسانی اقوام و ادیان مختلف در ایران خواهد گشود؟ انشاءالله! چینیها مثلی دارند که میگوید اگر باید پنج هزار میل راه را طی کنی فعلاً قدم اوّل را بردار! همایش فوق را خوشبینانه قدم نخست در مسیر حرکت به مقصد نهائی تحقق حقوق بشر در ایران تلقّی نمائیم.
منبع: سایت نقطه نظر