معرفی دیانت بهائی

کتاب محمّد خاتم انبیاء

نوشته: دکتر محمّد ابراھيم خان

بخش اول

خاتم انبياء

معنی اين اصطلاح چيست ؟

لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى.

براى انسان جز حاصل تلاش او چيزی نيست. سوره نجم ( 5٣ )، آيه ٣٩

وَمَن جَاھَدَ فَإِنَّمَا يُجَاھِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ للهَّ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ .

و ھر كه بكوشد تنھا براى خود مى كوشد. خداوند از جھانيان بى نياز است. سوره عنکبوت ( ٢٩ )، آيه ٦

وَالَّذِينَ جَاھَدُوا فِينَا لَنَھْدِيَنَّھُمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّ للهَّ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ .

كسانى كه به خاطر ما بكوشند به يقين آنان را به راه ھاى خود ھدايت مى نماييم. البته خداوند ھمراه نيكوكاران است. سوره عنکبوت ( ٢٩ )، آيه ٦٩


بخش دوم

پيشگفتار

ھيچکس نمی تواند اين واقعيّت را انکار نمايد که باورھا، نگرش و عادات ما تا حدّ زيادی محصول محيط ما است. بھمين دليل است که تقريباً ھمۀ مسلمانان، مسيحيان، يھوديان يا ھندوھا از دين آباء و اجدادی خود پيروی می کنند.
آنچه از کودکی به ما گفته شده باورھا و انتظارات ما و در واقع ديد و برداشت ما را از واقعيّت شکل می دھد. تصوّر کنيد اگر شما در يک خانوادۀ مسيحی شديداً معتقدی به دنيا آمده بوديد و در تمام طول زندگی به شما گفته شده بود که مسلمانان “رستگار” نمی شوند، چه که خدای باطلی را می پرستند، زيرا
“لله” خدای حقيقی نيست. آيا شما دليلی داشتيد که حر فھای پدر و مادر و پيشوايان روحانی خود را باور نکنيد؟

به اصل مطلب بپردازيم. آيا معتقدات شما چگونه بود اگر در تمام طول زندگی به شما گفته شده بود که در قرآن ظھور پيامبران جديد بعد از حضرت محمّد پيش بينی شده است؟ آيا در آنصورت در مورد اخبار مربوط به ظھور چنين پيامبری آزاد انديش تر نبوديد؟ اين کتاب نشان می دھد که سوء تعبير تنھا يک کلمه يعنی “خاتم” انحرافی به بزرگی و استواری يک کوه عظيم بوجود آورده است. با خواندن اين کتاب ملاحظه می نماييد که اين کوه عظيم کم کم محو می گردد و ھنگامی که اين مانع بزرگ از ميان برداشته شد، شما درخشنده ترين و ارزشمندترين گوھرھا، يعنی گنجی را می يابيد که از چشم تقريباً ھمۀ مسلمانان پنھان مانده است. اين کوه عظيم تنھا به وسيلۀ چھار حرف—خ ا ت م—که تا ابدّيت امتداد داده شده بوجود آمده است!

مطمئناً بعضی از مسلمانان آرزو می کنند که ايکاش آن گوھرھا ھرگز وجود نداشت. تصوّر پيامبر جديدی بعد از پيامبر اکبر برای آنھا بسيار دردناک است. گروھی ديگر از مسلمانان از يافتن اين گنج پنھان شاد خواھند شد. انسان ھا ھميشه متفاوت بوده و خواھند بود.

اصل و جوھر اسلام به ارادۀ الھی تسليم شدن است. اين کتاب ايمان شما را به نحوی که تا کنون سابقه نداشته در معرض امتحان قرار می دھد. آيا برای روياروئی با اين چالش يعنی پی بردن به درجۀ تسليم نمودن خود به ارادۀ الھی آمادگی داريد؟
بحث در اين کتاب بر دو دسته از موازين متکی است:
اصول و قواعد عقلی
تعاليم قرآن
برای روشن شدن مفھوم “خاتم پيامبران” از ھر دو دستۀ اين موازين بايد کمک گرفت. اين کتاب آيات بسياری را روشن می سازد که مانند قطعات در ھم ريختۀ يک معمای تصويری (پازل) کاملاً در جای خود قرار می گيرند. چه ضرری متوّجه شما خواھد شد اگر تعاليم قرآن را در بارۀ اين موضوع با ديدی جديد بنگريد؟ آيا اين ديد تازه ايمان شما را ضعيف می کند؟ بھيچوجه، بلکه برعکس دانش و درک شما را از شاھکار جالب و با عظمت خداوند يعنی قرآن کريم افزايش می دھد.


بخش سوم

متأسفانه بطوريکه خواھيم ديد، بعضی از آيات قرآن غلط تفسير شده اند. مگر نه اينست که ھمۀ کتب مقدّسه دستخوش چنين سوء تعبيراتی شده اند؟ آيا يھوديان تورات را اشتباه تفسير ننمودند؟ آيا مسيحيان انجيل را غلط تعبير نکردند؟ بنابراين، چه ضمانتی وجود دارد که مسلمانان مرتکب ھمين اشتباه نشوند؟ آيا ما بايد ذھن خود را به روی افکار و بينشِ نو ببنديم؟ آيا بايد اين پيام قرآن را ناديده بگيريم که می فرمايد:

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ ھَدَاھُمُ للهُّ وَأُوْلَئِكَ ھُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ .
پس بندگان مرا بشارت ده! ھمان كسانى كه سخنان را مى شنوند و از نيكوترين آنھا پيروى مى كنند. آنان كسانى ھستند كه خدا ھدايتشان كرده، و آنھا خردمندانند. سوره زمر ( ٣٩ )، آيات ١٧- ١٨

چرا مسيحيان حقانيّت اسلام را نمی پذيرند؟ اگر به آنچه در آيۀ فوق آمده عمل می کردند، به حقانيّت آن پی نمی بردند؟
اختلافات بين فرق اسلامی چگونه است؟ چرا سنی و شيعه از ھم جدا ھستند؟ آيا با فکری باز و بی تعصّب عقايد يکديگر را مطالعه کرده اند؟ اگر موازين عدالت و عقل را آنطور که در قرآن کريم تعليم داده شده پيروی می کردند بين آنھا اختلافی می بود؟

اکثر مردم چه دين و فرقه ای را پيروی می کنند؟ آيا ھمان دين يا فرقه ای نيست که پدر و مادرشان پيروی می کنند؟ اگر شما مسلمان ھستيد، اين سئوالات را از خود بپرسيد: ” اگر من در خانوادۀ يک حاخام يھودی در اسرائيل يا يک مسيحی پروتستان در تکزاس، يا يک خانوادۀ کمونيست در روسيه و يا يک خانوادۀ منکر خدا در چين متولد شده بودم، چقدر امکان داشت که مسلمان باشم؟ آيا تا چه حدّ امکان داشت که پاپ مسيحی بود اگر او در يک خانوادۀ مسلمان معتقد در مکّه و يا در يک خانوادۀ ھندو در بنگلور متولد شده بود؟


بخش چهارم

قرآن کريم اين سرچشمۀ دانش و حکمت بطور مکرّر به ما می آموزد که يک نظام اعتقادی را صرفاً بخاطر آنکه آباء و اجداد ما آن را باور دارند نپذيريم:

وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْھِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَا لُوا مَا ھَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَن يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ .
و ھنگامى كه آيات روشنگر ما بر آنان خوانده مى شود، مى گويند: “او فقط مردى است كه مى خواھد شما را از آنچه پدرانتان مى پرستيدند بازدارد!” سوره سبا ( ٣٤ )، آيه ٤٣

إِنَّھُمْ أَ لفَوْا آبَاءھُمْ ضَالِّينَ فَھُمْ عَلَى آثَارِھِمْ يُھْرَعُونَ .
آنھا پدران خود را گمراه يافتند، با اين حال به سرعت بدنبال آنان كشانده مى شوند! ٦٩- سوره صافات ( ٣٧ )، آيات ٧٠

وَإِذَا قِيلَ لَھُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ للهُّ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُھُمْ لاَ يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَلاَ يَھْتَدُونَ .
و ھنگامى كه به آنھا گفته شود: “از آنچه خدا نازل كرده است، پيروى كنيد!” مى گويند: “نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم، پيروى مى نماييم.” آيا اگر پدران آنھا چيزى نمى فھميدند و ھدايت نيافتند (باز از آنھا پيروى خواھند كرد)؟ سوره بقره ( ٢)، آيه ١٧٠

ھمچنين سوره زخرف ( ٤٣ )، آيه ٢٢ ؛ مائده ( 5)، آيه ١٠٤ ؛ ھود ( ١١ )، آيات ٦٢ و ٨٧ ؛ يونس ( ١٠ )، آيه ٧٨

درھمۀ اعصار مردمان آنچه را مخالف عقايد آباء و اجدادشان بود نمی پذيرفتند. مردم اين زمان نيز نبايد فرقی با آنھا داشته باشند.

وَمَا يَأْتِيھِم مِّن ذِكْرٍ مِّنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ .
و ھيچ تذكر جديدى از سوى [خداى] رحمان برايشان نيامد جز اينكه ھمواره از آن روى برمى تافتند.
سوره شَعرا ( ٢٦ )، آيه 5

ھمچنين قرآن به ما می آموزد که فقط ما مسئول سرنوشت خود ھستيم. ما نمی توانيم ديگران مانند پدر و مادر و رھبران دينی خود را بخاطر قصور خويش مسئول بدانيم:

وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَإِن تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَى حِمْلِھَا لَا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى.
ھيچ گنھكارى بار گناه ديگرى را بر دوش نمى كشد. و اگر شخص سنگين بارى، ديگرى را براى حمل گناه خود بخواند، چيزى از آن را بر دوش نخواھد گرفت، حتی اگر از نزديكان او باشد! سوره فاطر ( ٣5 )، آيه ١٨

٣٨

؛ زمر ( ٣٩ )، آيات ٧ و ٤١ – ھمچنين سوره زمر ( ٣٩ )، آيه ٧؛ نجم ( 5٣ )، آيات ٣٩


بخش پنجم

ھنگامی که سعی می کنيد حقانيّت اسلام را به يک مسيحی ثابت کنيد، با چه موانعی روبرو ھستيد؟ آيا او با انبوھی از عقايد و اصول دينی که پدر و مادر و پيشوايان دينی اش در ذھن و قلب او القاء نموده اند در مقام پاسخگوئی برنمی آيد؟ آيا ھمۀ ما پا یبند چنين قيود مشابھی نيستيم؟ آيا کسی می تواند ادعا کند که به چنين قيودی پای بند نيست؟

آياتی که از قرآن نقل شد، ھمچنين تجرّبۀ ما از اثبات حقانيت معتقدات خود برای پيروان ساير اديان به ما درسی می آموزد که با شمّ روحانی خود آن را می دانيم ولی اکثراً نمی خواھيم بپذيريم و آن اينکه جامی که پر و لبريز است حتّی گنجايش يک قطره را ھم ندارد. بنابراين برای آنکه در قضاوت خود در بارۀ اين مسئلۀ عميقاً عاطفی—يعنی معنی واقعی “خاتم انبياء”—منصف باشيم، لازم است که ھرچه را در گذشته در باره آن آموخته ايم کنار بگذاريم. نبايد اجازه دھيم آموخته ھای قبلی ما ذھن و قلب ما را در مقابل حقايقی که در اين کتاب به ما ارائه می شود تعصّب آلود نمايد. ھمانند يک قاضی عادل يا عضو ھيئت منصفۀ، می بايستی تحقيق خود را با قلبی پاک و آزاد از ساير تأثيرات آغاز کنيم. اگر با تصوّرات مبتنی بر اعتقادات قبلی خود شروع به تحقيق نمائيم، اگر اصرار داشته باشيم که ھر چه را قبلاً از ديگران آموخته ايم درست است، در آنصورت راھی به حقيقت نخواھيم برد.
در ھمۀ دوران ھا، مردم از حقيقت اکراه داشته اند. آيا تصوّر می کنيد زمان ما استثناء باشد؟

لَقَدْ جِئْناکُم بِالحَقّ وَلکِنَّ أکْثّرَکُمْ لِلْحَقّ کارِھون.
ما حقيقت را براى شما آورديم; ولى بيشتر شما از حقيقت كراھت داريد! سوره زخرف ( ٤٣ )، آيه ٧٨

ھر فصل اين کتاب مانند قطعه ای از يک معمای تصويری (پازل) است. برای حلّ معما و ديدن تمامی تصوير، شما می بايستی از قضاوت شخصی تا آخر کار خودداری نماييد، يعنی تا ھنگامی که شکل و طرح جالب ھمه قطعات اين معمای شکوھمند را بررسی نموديد و شاھد ظھور بزرگترين رمز قرآن بوديد. فقط آن وقت است که قادر خواھيد بود تصميم بگيريد که آيا اين کتاب بر حقايقی خالص و اصيل متکی است يا بر تخيّل.


بخش ششم

١
دليل خود را ارائه دھيد.

ھَاتُوا بُرْھَانَكُمْ
قرآن، سوره قصص ( ٢٨ )، آيه ٧۵

اين کتاب اصولاً برای مسلمانان نوشته شده و راجع به موضوعی است که بالاترين اھميّت را برای آنان دارد. اگر شما مسلمان ھستيد و به “اصل خاتميّت” معتقّديد، از خواندن اين کتاب بينش بسياری کسب می کنيد. برای آنکه اين شايد بنيادی ترين و عميق ترين اصلی است که ھمۀ مسلمانان به آن معتقدند يعنی:

رسول اکرم آخرين پيامبر خدا است.

اين کتاب بسياری از آيات قرآن را که ممکن است قبلاً متوّجه آنھا نشده باشيد روشن می سازد—آياتی که در نظر اول ممکن است برای اکثر مؤمنين ناخوش آيند و حتّی رنج آور باشد، زيرا عزيزترين و مھم ترين اعتقاد مسلمانان يعنی اين باور که بعد از اسلام دين ديگری نخواھد آمد را به چالش می کشد.
اين فصل شما را برای مطالبی که در کتاب مورد بحث قرار خواھد گرفت آماده می سازد. در اين فصل موضوع ھای زير مورد بررسی قرار گرفته اند:
چگونه يک مسلمان واقعی معتقدات خود را می پذيرد:

بر مبنای پيروی از رسوم و سنن متداول و يا بر مبنای عقل و منطق.

از آنجائی که قدرت تسلط پيروی از رسوم و سنن در دين زياد است، قسمت اعظم اين فصل به اين موضوع اختصاص دارد.
اصل “خاتم انبياء” به چه معنا است و متضمن چه مفاھيم و مضامينی می باشد؟

محترم شمردن خرد و دانش

قُلْ ھَاتُوا بُرْھَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
بگو اگر راست مى گوييد برھان خويش را بياوريد. سوره نمل ( ٢٧ )، آيه ٦٤

برخلاف آنچه بسياری از مردم تصوّر می کنند، قرآن بطور مکررّ ما را تشويق می نمايد که منصف بوده در جستجوی حقيقت باشيم و ھرگز عقايد آباء و اجدادی خود را بدون ملاک عقل، نپذيريم. به چند شاھد ذيل توجّه نمائيد:

وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولا .
چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن زيرا گوش و چشم و قلب ھمه مورد پرسش واقع خواھند شد. سوره اسرا ( ١٧ )، آيه ٣٦

وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاھِكُم مَّا لَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَ تحْسَبُونَهُ ھَيِّنًا وَھُوَ عِندَ للهِّ عَظِيمٌ .
با زبانھاى خود می گوئيد چيزى را كه بدان علم نداريد. و مى پنداريد كه كارى سھل است امّا اين کار نزد خدا بس بزرگ است. سوره نور ( ٢٤ )، آيه ١۵

بَلِ اتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَھْوَاءھُم بِغَيْرِ عِلْمٍ .
كسانى كه ستم كرده اند بدون ھيچ گونه دانشى ھوسھاى خود را پيروى كرده اند. سوره روم ( ٣٠ )، آيه ٢٩

ھمچنين به اين آيه توّجه نمائيد:
وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَن تُؤْمِنَ إِلاَّ بِإِذْنِ للهِّ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ .
ھيچ كس نمی تواند جز به اجازه خدا ايمان بياورد و [خدا] بر روح كسانى كه نمى انديشند پرده مى نھد. سوره يونس ( ١٠ )، آيه ١٠٠

چه مجازاتی برای کسانی که موازين عقلی را ناديده می گيرند تعيين شده است؟ برطبق آيات فوق :
آنھا قادر به مشاھدۀ حقيقت نخواھند بود.
خداوند مانع دخول آنان در ملکوت خود می شود.

آيه بعد می تواند ھر روح خفته ای را بيدار سازد. اين آيه عواقب وخيم عدم بھره گيری از عقل و خرد— يعنی قصور در استفاده از ارزشمندترين نعمتی که خداوند به ھر انسان ارزانی داشته است را—نشان می دھد. به پشيمانی و تأسفی که اھل دوزخ ابراز می دارند توجّه کنيد:
وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِير.
مى گويند: “اگر ما گوش شنوا داشتيم يا تعقل مى كرديم، در ميان دوزخيان نبوديم!” سوره مُلک ( ٦٧ )، آيه ١٠
از آنجائی که عواقب عدم پيروی از عقل تا اين اندازه وخيم است، خوب است آيه فوق را با ترجمانی ديگر مطالعه کنيم:

اگر فقط گوش می داديم و فھم و فراست خود را بکار می برديم، اکنون ساکن دوزخ نبوديم. مفھوم آيۀ فوق کاملاً روشن است. با قلبی خالص گوش دادن و تفکّر و تأّمل نمودن—يعنی محترم شمردن خرد و منطق—چيزی است که می تواند ما را از ترسناک ترين مجازات، يعنی تا ابد اسير دوزخ بودن، برھاند. ما عقل و خرد را در ھمۀ جنبه ھای زندگی خود بکار می گيريم بجز در دين. چرا در اين مورد استثناء قائل می شويم؟ چرا مؤمنين برای ھزاران سال عقايد آباء و اجدادی خود را پيروی می کنند، بدون آنکه آنھا را با ميزان عقل بسنجند؟

اکثر مصائب و مشکلات جھان ناشی از کسانی است که بدون فکر دنباله رو جامعه ای می باشند که از رھبران خود که در خدمت قدرت و غرور ھستند پيروی می کنند. خداوند از چنين مردمی از ھر نژاد و ملت و مذھبی که باشند بيزار است.

وَلاَ تَكُونُواْ كَالَّذِينَ قَالُوا سَمِعْنَا وَھُمْ لاَ يَسْمَعُونَ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابّ عِندَ ال لّله الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ .
و مانند كسانى مباشيد كه گفتند شنيديم در حالى كه نمى شنيدند. قطعا بدترين جنبندگان نزد خدا كران و لال ھائی ھستند كه نمى انديشند. سوره انفال ( ٨)، آيات ٢٢
ھمچنين سوره رعد ( ١٣ )، آيه ١٩ ؛ سوره يونس ( ١٠ )، آيه ٢٤ ؛ سوره نور ( ٢٠ )، آيه ۵٤ ؛ سوره ص ( ٣٨ )، آيه ٢٩ ؛ سوره انبياء ( ٢١ )، آيه 45

قرآن بطور مکرّر به مؤمنينی اشاره می کند که از کسب دانش واقعی امتناع می ورزند و صرفاً با فرضيّات و تصوّرات خشنودند:

وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُھُمْ إِلاَّ ظَنًّا إَنَّ الظَّنَّ لاَ يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا.
و بيشترشان جز از گمان پيروى نمى كنند [ولى] گمان به ھيچ وجه [آدمى را] از حقيقت بى نياز نمى گرداند.
سوره يونس ( ١٠ )، آيه ٣٦
ھمچنين سوره انعام ( ٦)، آيه ١١٦ ؛ سوره جاثيه ( ٤۵ )، آيه ٢٣ ؛ سوره يونس ( ١٠ )، آيه ٦٦

خداوند ھميشه از ما می خواھد که از روی عقل و خرد پاسخگو باشيم و برای آنچه ادعا می کنيم شواھد و دلائلی ارائه دھيم:

ھَاتُوا بُرْھَانَكُمْ .
برھان خود را بياوريد. سوره قصص ( ٢٨ )، آيه ٧۵

“محمّد: خاتم انبياء” دقيقاً آنچه را که قرآن انجامش را از ما خواسته است دنبال می کند. در اين کتاب برای اثبات نکاتی که مطرح شده ھم دلائل منطقی و ھم شواھد قرآنی ارائه گرديده است. آيا دانستن به کسی ضرر می رساند؟

رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا.
پروردگارا بر دانشم بيفزاى. سوره طه ( ٢٠ )، آيه ١١٤

ھَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ؟
آيا كسانى كه مى دانند با كسانى كه نمی دانند يكسانند؟ سوره زمر ( ٣٩ )، آيه ٩؛ ھمچنين سوره رعد ( ١٣ )، آيه ١٦

ھَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُونَ؟
آيا نابينا و بينا يكسان است؟ آيا تفكر نمى كنيد؟ سوره انعام ( ٦)، آيه ۵٠

ھدف اين کتاب اينست که به شما کمک کند تا دانش خود را افزايش دھيد. قرآن کتاب جامعی است. در اين کتاب مجيد بطور مکرّر به پيامبرانی که در آينده از طرف خداوند خواھند آمد اشاره شده است. چگونه می توان موضوعی چنين با اھميّت را با نتايجی آنچنان شگرف ناديده گرفت؟ بھيچوجه! بطوريکه خواھيم ديد قرآن اين موضوع را ناديده نگرفته است. اين کتاب آسمانی چون دائرة المعارفی است که ھمه چيز را در بر می گيرد:

وَتَفْصِيلَ كُلَّ شَيْءٍ .
آن [قرآن]…روشنگر ھر چيز است. سوره يوسف ( ١٢ )، آيه ١١١

مَّا فَرَّطْنَا فِي الكِتَابِ مِن شَيْءٍ .
ما ھيچ چيزى را در كتاب فروگذار نكرده ايم. سوره انعام ( ٦)، آيه ٣٨
آيا خواندن کتاب “خاتم انبياء” از ايمان شما به قرآن خواھد کاست؟ بھيچوجه! دقيقاً عکس آن صادق است. اين کتاب به شما کمک میکند که عشق و ايمان بيشتری به خدا پيدا کنيد. گوھرھای ارزشمند بسياری را که در قرآن کريم ملاحظه نکرده ايد بشما نشان می دھد و زندگانی روحانی شما را غنی می سازد و به شما
کمک می کند که معتقدی منقّد باشيد، نه مؤمنی احساساتی و مقلّد. دانشی که اين کتاب در بر دارد دو اثر متضاد خواھد داشت:

ستايش شما را نسبت به قرآن کريم بنحو زيادی افزايش می دھد.
اطمينان شما را نسبت به کسانی که پيرو سنّت اند، نه حقيقت، کم می کند—يعنی کسانی که به ظنّ و گمان متّکی اند:

وَمَا لَھُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا.
آنھا دانشى ندارند. تنھا از گمان بى پايه پيروى مى كنند، امّا “گمان” ھرگز انسان را از حقيقت بى نياز نمى كند! سوره نجم ( ۵٣ )، آيه ٢٨

إِن يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ .
اينان جز از گمان پيروى نمى كنند. سوره يونس ( ١٠ )، آيه ٦٦ ؛ ھمچنين سوره انعام ( ٦)، آيه ١١٦

اين کتاب به شما کمک می کند که قرآن را بيش از پيش ارج بنھيد. به يقين پی خواھيد برد که در ماورای آيات بظاھر ساده و اغلب نامرتبط اين کتاب آسمانی و اسرارآميز، اقيانوسی وسيع سرشار از لئالی دانش و خرد نھفته است که ھمواره ماورای دسترس عميق ترين متفّکرين بوده و خواھد بود. تنھا کسانی که در
عمق آن غور و تفحّص کنند می توانند به قطره ای از آن اقيانوس دست يابند. تنھا آنھا می توانند گوھرھای گرانبھا و پنھان علم الھی را مشاھده نمايند.

قرآن شايد پيشرو ترين کتاب الھی است که پيروی از خرد و دليل را بر پيروی از رسوم و تقليد کورکورانه تأکيد می کند. خداوند از ما می خواھد که کنجکاو و پويا و آزاد انديش باشيم و ھرگز قول مردم فاسق را نپذيريم:

يَا أَيُّھَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَھَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِين.
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! اگر شخص فاسقى خبرى براى شما بياورد، درباره آن تحقيق كنيد، مبادا به گروھى از روى نادانى آسيب برسانيد و از كرده خود پشيمان شويد! سوره حجرات ( ٤٩ )، آيه ٦

برای قضاوت درست، قرآن از ما می خواھد که متفکّری منتقد باشيم: به نقطه نظرھای مختلف بنگريم و سپس بھترين نظر را انتخاب کنيم:

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ ھَدَاھُمُ للهُّ وَأُوْ لَئِكَ ھُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ .
بندگان مرا بشارت ده! كسانى كه سخنان را مى شنوند و از نيكوترين آنھا پيروى مى كنند؛ آنان كسانى ھستند كه خدا ھدايتشان كرده، و آنھا خردمندانند. سوره زمر ( ٣٩ )، آيات١٧- ١٨ ھمچنين سوره حج ( ٢٢ )، آيه ٢٤

اکثر مردم—پيرو ھر دينی که باشند—درست ھمانگونه که زبان مادری خود را می آموزند، معتقدات آباء و اجدادی خود را نيز می پذيرند. بھمين دليل است که کودکان مسلمان پدر و مادر مسلمان، کودکان يھودی پدر و مادر يھودی، کودکان مسيحی پدر و مادر مسيحی و کودکان بی اعتقاد به خدا، پدر و مادر بی اعتقاد به خدا دارند.

تاريخ نشان می دھد که وقتی ايمان مطرح می گردد پيروی از رسوم و تقليد قدرت و کارآئی بسيار دارد. فقط عدّۀ کمی از مؤمنين معتقداتِ به ارث برده از اجداد خود را زير سئوال م یبرند. آيات زير بسيار روشنگر و آموزنده است:

وَ إِذَا قِيلَ لَھُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ للهُّ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءنَا أَوَلَوْ كَانَ الشَّيْطَانُ يَدْعُوھُمْ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ .
و چون به آنان گفته شود آنچه را كه خدا نازل كرده پيروى كنيد مى گويند [نه] بلكه آنچه كه پدرانمان را بر آن يافته ايم پيروى مى كنيم. حتّی اگر شيطان آنان را به سوى عذاب سوزان فرا خواند؟ سوره لقمان ( ٣١ )، آيه ٢١ ھمچنين سوره يونس ( ١٠ )، آيه ٧٨

واکنش مردمان در برابر پيمبران جديد يزدان چگونه بوده؟

إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِھِم مُّقْتَدُونَ .
ما پدران خود را بر آئينى يافتيم و به آنان اقتدا مى كنيم. سوره زخرف ( ٤٣ )، آيه ٢٣

قبل از آنکه فصل بعد را مطالعه نماييد، مفيد است که با پاسخگوئی به پرسش ھای ذيل، دانش خود را در بارۀ “عقيده خاتميّت” مورد آزمون قرار دھيد:

آيا شما قطعاً ايمان داريد که اسلام آخرين دين الھی است ؟ اگر چنين است، چگونه و از چه طريق به اين ايمان و يقين رسيده ايد؟

آيا شما ھرگز در بارۀ معنی عنوان “خاتم انبياء” تحقيق و پژوھش کرده ايد؟

آيا اين عنوان برای شما چه معنی دارد؟ و چگونه شما آن را به اين اعتقاد که حضرت محمّد آخرين پيامبر است ارتباط می دھيد؟

آيا ھرگز از کسی پرسيده ايد که چه ارتباطی بين کلمات “خا تَم” و “آخرين” وجود دارد؟

آيا فرق بين اين دو کلمۀ عربی را می دانيد: “خاتَم” (مُھر) و “خاتِم” (پايان دھنده)؟

آيا ھرگز فکر کرده ايد که چرا مقام حضرت محمّد با کلمۀ “خاتَم” توصيف شده نه با کلمۀ “خاتِم”؟

آيا ھرگز آيۀ ديگری از قرآن ديده ايد که رسول اکرم را آخرين پيامبر اعلام دارد؟

آيا ھرگز شنيده ايد کسی در بارۀ صحّت اين عقيده که رسول اکرم آخرين پيامبر خدا است، ابراز شکّ نمايد؟

آيا ھرگز آياتی از قرآن ديده ايد که به ظھور پيامبران جديدی از جانب خدا، اشاره کنند؟

پرسيدن و انديشيدن درباره سئوالات فوق بينش شما را در بارۀ اين عقيده افزايش می دھد و شما را برای اين مبحث آماده می سازد.

برای بھره گرفتن از اين کتاب بايد بی طرف باشيد، يعنی عقايد اجدادی خود را موقّتاً کنار بگذاريد. مانند يک قاضی بی طرف يا عضو ھيئت منصفه، بدون گرايش ھای قبلی، دلائل و شواھد اين کتاب را بررسی کنيد.

قلب پاک

چه کسی ما را برمی گزيند که مسلمانان واقعی باشيم؟

للهُّ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء.
خداوند ھر كس را بخواھد برمى گزيند. سوره شوری ( ٤٢ )، آيه ١٣

نَّھْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا.
ھر كس از بندگان خويش را بخواھيم ھدايت مى كنيم. سوره شوری ( ٤٢ )، آيه ۵٢

مَن لَّمْ يَجْعَلِ للهُّ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ .
خدا به ھر كس نورى ندھد او را ھيچ نورى نخواھد بود. سوره نور ( ٢٤ )، آيه ٤٠

يَھْدِي للهُّ لِنُورِهِ مَن يَشَاء.
خدا ھر كه را بخواھد به نور خويش ھدايت مى كند. سوره نور ( ٢٤ )، آيه ٣۵

للهَّ يَھْدِي مَن يَشَاء وَھُوَ أَعْلَمُ بِالْمُھْتَدِينَ .
خداست كه ھر كه را بخواھد راھنمايى مى كند و او به راه يافتگان داناتر است. سوره قصص ( ٢٨ )، آيه ۵٦

بر چه اساسی خداوند ما را بر می گزيند؟ آيا بر اساس مدارکی که از دانشکده ھای الھيات دريافت کرده ايم يا بر مبنای خلوص و کمال روحانی ما اين گزينش صورت می گيرد؟ قرآن بطور مکررّ به پاکی قلب بعنوان شرط اين گزينش اشاره می کند. اگر از نعمت قلب خالص برخورداريد، اگر واقعاً عاشق حقيقت ھستيد، شما يکی از برگزيدگان خواھيد بود، حتّی اگر يک کلمه ھم عربی ندانيد.


سفینه عرفان(@safineherfan)