حضرت عبدالبهاء می فرمایند:
«…در شهر صیام صائم گردید و در لیالیش قائم، ولی به کمال حکمت نه بنوعی که سبب جزع و فزع جهّال گردد و یک خواهش از جمیع یاران الهی دارم
و آن آرزوی جان من است که مرا به صرف عبودیّت آستان مقدّس من دون تأویل بستایند به جز به کلمات و تعبیراتی که از نفس خامه این عبد صادر عبدالبهآء را نستایند ابداً تجاوز از آن نکنند به همان قدر کفایت کنند ، انّ نعتی و صفتی و سمتی و اسمی و لقبی و کینونتی و ذاتی و حقیقتی و علانیتی عبدالبهاء ، لیس لی شأن غیر هذا البتّه یاران الهی استدعای این عبد را که به کمال عجز و نیاز نموده قبول خواهند فرمود و این قلب حزین را شادمان خواهند کرد و این جسم علیل را حیاتی جدید مبذول خواهند داشت تا عبدالبهاء به استماع این بشارت کبری و حصول این موهبت عظمی شادمانی کند
سرور و فرح رحمانی یابد .
عع
مکاتیب حضرت عبدالبهاء جلد ۱ صفحه ۲۶۴
طلوع کرمل(https://t.me/Tolo_E_Carmel)